گروه انتشاراتی ققنوس | سنگ بناهای محکم ادبیات عامیانه ؛مختارنامه و حسین کرد شبستری
 

سنگ بناهای محکم ادبیات عامیانه ؛مختارنامه و حسین کرد شبستری

روزنامه همشهری

سنگ بناهای محکم ادبیات عامیانه
بدون شک زندگی ما ایرانیان تا حد زیادی با ادبیات عامیانه پیوند خورده است، زیرا در این زمینه دارای چنان پشتوانه محکم و ستبری هستیم که رایحه های آنها مستقیم یا غیرمستقیم به جان تک تک ما حلول کرده است.
این آثار که معمولاً با زبانی بسیار ساده نوشته شده اند باری از معنویت و اصول را با خود یدک می کشند، یعنی عمقی از معنی در پشت کلماتی روزمره.
شاید گفتن این حرف کمی ریشه در تکرار داشته باشد که ما باید سررشته های فهم کلامی را در لابه لای چنین آثاری جست وجو کنیم و ادبیات معناگرای مان را در هاله ای از همین اصل دنبال نماییم.
همانگونه که می دانیم توجه به این خشت های اولیه بنای ادبیات کشورمان مدتی طولانی در محاق بی توجهی بود و بسیاری از اهالی فن سردرگمی ادبیات امروز را حاصل از همین امر می دانند. آنچه که امروزه در جامعه ادبی و بازار کتاب ریشه ای از امیدواری دارد این است که خوشبختانه رویکردهای مسئولانه در رفع این نقیصه به شکلی خیزشی آغاز شده است، یعنی این که ناشرانی فهیم و پژوهشگرانی سرد و گرم چشیده بر آن شده اند تا به یکباره همگان را به کنه عظمت ادبیات عامیانه آشنا سازند.
یکی از این حرکات مبتنی بر فهم ادراک زمانه از سوی انتشارات ققنوس آغاز شده است ناشری که مجموعه ای تحت عنوان «مجموعه ادبیات عامه» را روانه بازار کرده است.
مختارنامه
اولین کتابی که به دست ما رسیده «مختارنامه» است. کتابی که هر ایرانی حتماً در طول عمر خود بارها و بارها نامش را شنیده و بخش هایی از آن را از حفظ است. این کتاب که در بیست و چهار باب تنظیم شده یکی از آثار ماندگار ادب عامه ایرانی است که ریشه هایی از قیام سیدالشهدا را با خود دارد.
عطاءالله بن حسام واعظ هروی در مختارنامه ریشه های عقیدتی ازلی ابدی د ر ارادت به ائمه اطهار را به خوبی به تصویر کشیده است. او در همان ابتدا چنین گفته است: «بدان که مختار ابوعبیده ثقفی از جمله مخلصان اهل بیت طاهرین و شیعیان امیرالمومنین(ع) بود.»شیخ ابوجعفر بابویه در کتاب خود این اخبار را روایت کرده که روزی حضرت سید اوصیا جناب علی مرتضی در کوچه های مدینه می گذشت، جمعی از کودکان باهم بازی می کردند، مختار در میان ایشان بود و بر میان سر گیسوئی داشت.
امیرالمومنین فرمود که این پسر کیست؟ عرض کردند پسر ابوعبیده. او را بخواند و به زانوی خود نشانید و دست مرحمت به روی او می مالید و می فرمود:« ای پسر من، کی باشد تو خون ما را از اعادی ما بازخواهی...؟» در همین چند سطر آغازین خواننده در تعلیقی از حس داستانی فرو می رود، به گونه ای که دیگر نمی تواند دست از خواندن بقیه کتاب بردارد.
این کتاب که با ورود مسلم ابن عقیل به کوفه آغاز می شود یکی از قابل اعتناترین آثار به جامانده است که حس اعتماد خواننده به وقایع پدیدآمدن واقعه عاشورا را جلب کرده است.
آنچه که در این کتاب بیشتر از هر مسأله دیگر با ذهن خواننده همسانی پیدا می  کند ارادت ذاتی مختار به حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، یعنی همان حسی که در تمام ما وجود دارد.
حسین کرد شبستری
از مجموعه ادبیات عامه اتتشارات ققنوس یکی دیگر از کتاب هایی که بعد از سالیان دراز مجدداً وارد بازار شده است داستان حسین کرد شبستری است. این داستان که به لحاظ ماندگاری و اصالت یکی از بهترین آثار به جامانده فارسی است حالا دیگر جزئی از ضرب المثل  های فارسی است.
حسین کرد شبستری از آن زمره کتاب هایی است که با توجه به بن بست شیوه های داستان نویسی و درافتادن به مخمصه تکرار باید یک بار دیگر با دقت فراوان خوانده شود.
این کتاب را می توان به عنوان کتاب بالینی هر ایرانی در اعصار گذشته عنوان کرد، کتابی که حتی در میان عامی ترین افراد هم شناخته شده است. شیوه نوشتاری این کتاب و دارا بودن تمامی خصلت های داستانی یکی از مزیت هاست که راز ماندگاری اش را رقم زده است.
همان گونه که می دانیم و در مقدمه ناشر هم آمده است داستان های عامیانه فارسی گنجینه هایی از مضمون، تمثیل، ضرب المثل ها و آداب و رسوم فارسی زبانان به شمار می روند.
توجه به چنین گنجینه هایی، در اصل، پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی و چه بسیار کسان که با خواندن این داستان ها با کتاب پیوندی همیشگی یافته اند، زیرا این داستان ها که اغلب روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند، با نثری شیرین و پرطمطراق، با افسانه سازی و خیال پردازی، خواننده را بر سر شوق می آورند و به خواندن ترغیبش می کنند.
راز ماندگاری این چنین آثاری در شیوه نوشتاری آنهاست، یعنی آنچه که خوانندگان در اعصار گذشته خوانده اند و به سبب جذب بیش از حد به شکل سینه به سینه به دیگران منتقل کرده اند.
حسین کرد شبستری از آن جمله کتاب هایی است که گویی با کلام نقاشی شده است، یعنی سیر حوادث این اثر به گونه ایست که خواننده به جای سروکارداشتن با کلمات به عمق خیال فرو می رود.خواننده در این اثر تمام قضایا را می بیند، یعنی شدت فضاسازی به گونه ایست که ناخودآگاه او را با تصاویری زنده رو در رو می کند. این اثر که یکی از افتخارات ادبیات عامیانه به جامانده است حالا دیگر از مرزهای ایران بیرون رفته و در اغلب کشورهای آسیای میانه و دیگر کشورها طرفدارانی پروپاقرص پیدا کرده است.
آغازی که این کتاب از آن برخوردار است آغازی است برای دعوت حرفه ای به خواندن، یعنی حس افسانه سازی ذهن خواننده را تحریک می کند. یکی دیگر از محاسن این کتاب سروکار داشتن با تمام حس های انسانی است، یعنی هم برای شنیدن مناسب است، هم برای خواندن و هم به لحاظ ایجاد حس های تصویر ذهنی.
برای دوستانی که می خواهند برای اولین بار با این کتاب آشنا شوند چند سطر آغازین را تقدیم می کنیم: «اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار و نغمه سرایان خیل شاخسار، بعد از ثنای آفریدگار، از راه دشواری، بدین گونه که روایت کرده اند که در عهد شاه عباس جنت مکان، فرزند زاده اسدالله الغالب علی ابن ابیطالب، مسیح دکمه بند تبریزی،  پسر بهزاد خان دست پرورده بداغخان پرچولی، در شهر بلخ کوسه خضرخان و اقلان را به آتش کشت و چنان آتشی روشن نمود که چشم خورشید را تیره و تار کرد...»

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه