گروه انتشاراتی ققنوس | سفر شگفت انگیز مرتاضی که...
 

سفر شگفت انگیز مرتاضی که...

مشاهده

 


 

منبع: روزنامه‌ی آرمان

پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷

 

رومن پوئرتُلاس با رمان سفر شگفتانگیز مرتاضی که در جالباســی آیکیا گیر افتاده بود  به پدیده ادبی 2013 فرانســه تبدیل شد و همین امر موجب شد تا این کتاب در پنجاه کشور دنیا منتشر و به بیش از سیوهفت زبان ترجمه شــود، از جمله فارسی: ترجمه ابوالفضل الهدادی، در نشر ققنوس. در فرانسه حدود یک میلیون نســخه از این کتاب و در سراســر جهان بیش از یکونیم میلیون نسخه به فروش رفته است. از این کتاب اقتباسی سینمایی نیز صورت گرفته است. رمان »سفر شگفتانگيز مرتاضي كه در جالباسي آيكيا ُالس داستان یکی از مهاجران گير افتاده بود« اثر رومن پوئرت غیرقانونی است که در سالهای اخیر خبرهای بسیاری از آنها از رسانهها شنیده و خواندهایم. داستان اين رمان درباره مهاجرتهاي غيرقانوني است. نويسنده اثر كه مدتها به عنوان پليس مرزي خدمت كرده و كارشناس امور مهاجران غيرقانوني اســت، در داســتان خود به خوبي نشان داده چگونه متولدشدن در جايي كه او آن را سمت بد مديترانه ميخواند، ميتواند روي زندگي آدمها تاثير بگذارد. داستان اين رمان درباره مرتاضي هندي به اسم »آژاتاشاترو الواش پاتل« است كه براي سفری دوروزه که قصدش خريد يك تخت ميخي آيكيا است به پاريس ميرود و چون جايي ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه ميماند تا صبح فردا تخت را تحويل بگيرد و به خانهاش برگردد. صبح فردا جمعي از ماموران فروشگاه وارد ميشوند. مرتاض هم از ترس در يك جالباسي مخفي ميشود و نميداند ماموران براي بردن همان جالباسي آمدهاند. به اين ترتيب مرتاض همراه جالباسي درون كاميوني گذاشته ميشود كه درون آن عدهاي از مهاجران غيرقانوني آفريقايي مخفي شدهاند و قرار است از طريق كانال مانش به انگلستان بروند... پوئرتوالس در این کتاب در دل روایت داستان مرتاض به مسائل روز همچون مهاجران غیرقانونی که به بحران نهتنها اروپا که دنیا تبدیل شــده نیز پرداخته است. برای مخاطبان فرانسوی و بریتانیایی و اسپانیایی و کشورهای ِ دیگر، مرتاض پوئرتوالس در خالل ســفر عجیبش برای تمامی مخاطبانش حرفها دارد. حتی برای خوانندههای فارسیزبان که پدیده مهاجران قانونی و غیرقانونی ناآشنا نیستند. چه به عنوان کشوری مهاجرپذیر و چه به عنوان مهاجرانی قانونی یا غیرقانونی به کشورهای دیگر... در بخشی از کتاب میخوانیم: وقتی آژاتاشاترو الواش پاتل هندی به فرانسه رسید، اولین کلمهای که بر زبان آورد، کلمهای ســوئدی بود. این دیگر شاهکار است! آیکیا. ِ وقتی در مرسدس قرمز قدیمی را بست و مثل بچهای مودب دســتهایش را روی زانوهای بههمچسبیدهاش گذاشــت و منتظر نشست، این کلمه را با صدایی آهسته تلفظ کرد. راننده تاکسی که مطمئن نبود حرف او را درست شنیده باشــد به سمت مسافرش برگشت. این کار پشتی چوبی صندلــیاش را به صدا درآورد.در صندلی عقب ماشــین مردی میانســال دید، بلندقد و زمخت و استخوانی مثل درخت، با صورتی تیره و سبیلی پرپشت

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه