گروه انتشاراتی ققنوس | سرگذشت غم انگیز یک گریپ فروت: نقد رمان«این جا همه چیز موقتی است»
 

سرگذشت غم انگیز یک گریپ فروت: نقد رمان«این جا همه چیز موقتی است»

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم / کورش کبیر
  
باغ های معلق پنجشنبه 8 خرداد1393

رمان«این جا همه چیز موقتی است» به زندگی یک زن جوان و مطلقه در جامعه امروز ایران می پردازد که بعد از جدایی از همسر و فرزندش، در خانه برادر روزگار می گذارند و در این میان، با مسایل و مشکلات متعددی مواجه است که برای غلبه بر آنها باید تصمیم های اساسی در زندگی بگیرد. قبل از پرداختن به نقد و بررسی این رمان، اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که ادبیات داستانی معاصر کشورمان در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته و دارد که بخشی از این جهش قابل تأمل متوجه زنان نویسنده ای است که برخی از آنها جزو چهره های تازه در این عرصه محسوب می شوند. از جمله این نویسندگان، تکتم توسلی است که اخیراً کتاب جدید او با عنوان«این جا همه چیز موقتی است»راهی بازار کتاب ایران شده است. این نویسنده در جشنواره های داستان نویسی جوایز متعددی را کسب کرده که از میان آنها می توان به مقام های برتر در جشنواره‌های داستان دفاع مقدس، داستانک اینترنتی جنگ و نفس و رتبه دوم جشنواره مسافر ری اشاره کرد. رمان «تارک» و مجموعه داستان‌های« تو باشی و من»و «دوله‌تو» هم کتاب‌هایی هستند که پیش از این به قلم تکتم توسلی منتشر شده است. رمان جدید این نویسنده،«این جا همه چیز موقتی است»جزو آن دسته از رمان های ایرانی محسوب می شود که دغدغه های زنان ایرانی در سال های اخیر را دستمایه کار خود قرار داده و در آن، به برخی موضوعات ریشه ای مسایل زنان، به ویژه ارتباط های خانوادگی پرداخته است. راوی رمان، زن جوانی است که بعد از چند سال زندگی مشترک، و با داشتن پسر شش ساله ای(شهاب)، از شوهر خود، مهرداد طلاق می گیرد و به خانه پدری بر می گردد، در آن جا با بی مهری پدر مواجه و سرانجام سر از خانه برادرش، محمود در آورد که یک سوئیت سی متری را در اختیار خواهر تنهای خود می گذارد تا این مرحله از زندگی را پشت سر بگذارد. تلاش های زن برای انسجام بخشیدن به زندگی سرد خود نتیجه دلخواهی را نصیبش نمی کند و او روز به روز مأیوس و دلسردتر از قبل، از آرزوهای دلخواهش فاصله می گیرد. او بعد از طلاق و شروع زندگی مجردی، خود را مانند میوه گریپ فروت مجسم می کند که برای اطرافیانش خاصیت هایی دارد اما خود از این حالت متنفر است. برخی نگاه های اطرافیان او را آزار می دهد و این مسئله سرنوشت غم انگیزی را برای این زن تنها رقم می زند که خود نقش چندانی در آن ندارد. نویسنده با محوریت قرار دادن زندگی یک زن تنها و مطلقه در جامعه امروز ایران، به مسایل و مشکلات این قشر آسیب پذیر در اجتماع می پردازد که ستون های محکمی برای تکیه دادن در چنین مواقعی ندارند و هر آن ممکن است در دام انواع آسیب های اجتماعی گرفتار آیند. هر چند شخصیت زن داستان توسلی با پذیرش انواع رنج ها و خلاء های زندگی از هر گونه آسیب اجتماعی در امان می ماند اما طبعا این شانس نصیب همه افرادی که موقعیت و مشکلاتی مشابهی دارند نمی شود و هر آن ممکن است در دام انواع آسیب ها گرفتار شوند. داستان«این جا همه چیز موقتی است» شروع موفقی دارد، با یک شخصیت محوری(راوی) و چند شخصیت فرعی که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند و در بزنگاه های داستانی چندان به کمک راوی نمی آیند. شخصیت مهرداد که همسر سابق راوی بوده و از چشم راوی، باعث همه مشکلات او محسوب می شود، در داستان حضور چندانی ندارد، به جز در لابه لای خاطرات راوی که در آنها هم نگاه راوی یک بعدی است و شخصیت مهرداد منفی معرفی شده است. او همه چیز را در مادیات می بیند و حتی ازدواجش با راوی هم به خاطر دارایی های پدر او بوده که وقتی حاصل نشده، روابط خانوادگی آنها از جانب مهرداد به سردی گراییده است. شخصیت پدر راوی هم تا حدودی منفی است، هر چند توجیه خاص خود را دارد، او مخالف ازدواج راوی با مهرداد بوده و به گفته خودش، نیت مهرداد از ازدواج با دخترش را در طمع ورزی به مال و اموال خودش پیش بینی می کرده که در نهایت حدسش درست از آب در می آید. در این میان، شخصیت برادر راوی(محمود) رفتار دلسوزانه ای با او دارد که او هم در بخش های پایانی داستان و بر اثر دیالوگ هایی که در مشاجره کلامی با همسرش(رویا)دارد و راوی به صورت اتفاقی آنها را می شنوند، باعث رنجش خواهرش می شود. در این میان، فرزند راوی(شهاب) از شخصیت های دلخواه مادر است که اتفاقاً او هم وقتی بعد از ده سال دوری از مادر پیش او برمی گردد، ارتباط لازم بین آنها برقرار نمی شود و شهاب بعد از اقامت کوتاه مدت در پیش مادرش، او را ترک می کند. البته راوی دوستی به نام نازی هم دارد که هر وقت در مسایل و مشکلات زندگی کم می آورد پیش او می رود تا تسکین دل درمانده اش شود. آخرین راهکار زن جوان، بعد از دلسردی از اطرافیانش، فکر کردن به زندگی مشترک با مردی است که به او پیشنهاد زندگی مشترک را داده است. «فرجام»، نام مرد میانسالی است که تا به حال ازداوج نکرده و حالا راوی داستان را برای زندگی مشترک خود انتخاب کرده است. البته نیت او ازدواج موقت است و این دغدغه تازه ای می شود برای زن جوان داستان که همه راهها را به روی خود بسته می بیند. داستان پایان خوشی ندارد و این را می شود از دل نگرانی های زن جوان در سطرهای پایانی قصه حدس زد. عنوان داستان(این جا همه چیز موقتی است) در این جا خودنمایی می کند و نشان می دهد که موقعیت داستان روی گسل هایی بنا شده که در آن ثبات چندانی دیده نمی شود. در این میان و در چنین موقعیتی، اگر کسی به دنبال ثبات باشد، طبیعی است که دستاورد چندانی نصیبش نمی شود. اندیشدن به موقعیت های موقت و گذرا، که نتیجه بی ثباتی در جایگاه های ثابت پیشین است، شخصیت اصلی داستان را در موقعیتی قرار می دهد که به ناچار از رویاهای شیرین و پیشین زندگی خود به مرور فاصله می گیرد و به سمتی می رود که چشم اندازی واضحی ندارند. او به این واقعیت تلخ و تکان دهنده می رسد که فعلا در جایگاهی نیست که به دلخواه خود گزینه های زندگی اش را انتخاب کند. بنابر این، باید با موقعیت های پیش رو، هر چند به ناچار کنار بیاید تا ببیند فردا و فرداها چه می شود.

چاپ اول(1392) رمان«این جا همه چیز موقتی است» نوشته تکتم توسلی در 39 فصل و 184 صفحه، با شمارگان 1500 نسخه و قیمت 7500 تومان از سوی انتشارات هیلا در تهران چاپ و منتشر شده است

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه