«طمع»

(از مجموعه هفت گناه کبیره)

نویسنده: فیلیس ای. تیکل

مترجم: نسترن ظهیری

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1396

95 صفحه، 7000 تومان

 

****

 

هر چند گناه یک اصطلاح دینی است، اما در واقع دامنه‌ای گسترده‌تر از دینداری مصطلح دارد. تصور بیشتر افراد از گناهان این است که اعمالی هستند که بدون دلیل یا به دلایل نامعلومی توسط خداوند یا پیامبران ممنوع اعلام شده به‌طوری که اگر کسی آنها را در این جهان به‌جای آورد، در آن جهان مواد جامع و مایعی بدی را می‌چپانند در نه‌هرچه‌بدتر آدم. این‌گونه حساب کار دستش می‌آید و آدم می‌شود؛ اگرچه خیلی دیر شده باشد و دیگر فایده‌ای هم ندارد. واقعیت این است که این تصور از گناه کاملا عوامانه و سطحی است.

گناه با زندگی و نحوه زیست آدمی گره می‌خورد. در این میان، گناهان کبیره یا گناهان بزرگ و اصلی خصلت‌هایی هستند که شخصیت انسان را تباه و زندگی او را ویران می‌کنند. به عبارت دیگر، گناهان کبیره خصلت‌هایی هستند که پیامدهای بد و ناگوار آنها بیشتر و بزرگتر و پردامنه‌تر از دیگر گناهان است. این پیامدها شامل همین زندگی دنیوی در همین جهان مادی هم می‌شوند. بنابراین پرداختن به گناهان نوعی بررسی و بازبینی زندگی انسان است. متاسفانه این جنبه از گناهان مورد غفلت واقع شده و بیشتر افراد از شنیدن واژه گناه فقط به یاد دینداری عرفی می‌افتند. درحالی‌که باید اصل زندگی به ذهن آنها خطور کند. البته این سوءتفاهم بی‌علت نیست. در این زمینه کم‌کاری صورت گرفته، اما خوشبختانه این مجموعه بسیار خواندنی و مفید که به همت انتشارات ققنوس منتشر شده است به‌خوبی نشان می‌دهد که ابعاد و لوازم گناه به مثابه خصلت‌های جان انسان چقدر با اصل زندگی گره خورده است.

این گناهان را می‌توان از منظرهای گوناگونی بررسی کرد؛ الهیاتی، اخلاقی، فلسفی، روانشناختی، جامعه‌شناختی، انسان‌شناختی و... . در این مجموعه هر مورد با رویکردی خاص و روشی بدیع بررسی شده است. نویسنده این اثر، خود را منحصر به هیچ‌کدام از این رویکردها نکرده و نخواسته که نگاهی یک‌بعدی به آن داشته باشد. او تلاش می‌کند رویکردی ترکیبی را در پیش بگیرد تا فهمی همه جانبه از موضوع طمع به‌دست دهد. از این رو علاوه بر آن رویکردها، طمع را از جنبه‌های تاریخی، اسطوره‌ای و فرهنگی نیز بررسی کرده و حتی آن را در هنرهایی همچون نقاشی و فیلم هم تحلیل کرده است. طبعا آن را در مسیحیت واکاوی کرده اما از نگاه سایر ادیان هم غافل نمانده است. از این روی، اشاره‌ای به طمع از منظر ادیان شرقی هم شده است؛ هندوئیسم، تائویسم و بودیسم.

همه ادیان آن را گناهی بزرگ به‌شمار آورده‌اند که برای رستگاری انسان مانعی بزرگ است. اما اثر مخرب طمع منحصر به رستگاری روحی نیست. طمع شاید از میان دیگر گناهان پیامدهای اجتماعی ناگوارتری داشته باشد. حتی برخی بر این باورند که طمع ریشه همه گناهان دیگر است؛ زیرا اگر انسان به چیزی طمع نداشته باشد، معنا ندارد که دروغ بگوید یا حسادت بورزد یا کسی را بکشد یا زنا کند. علی‌رغم این و شاید اساسا به این دلیل، در جامعه و زندگی مدرن مصرف‌گرایانه این خصلت آدمی بیشتر از سایر چیزها حضور درخشانی دارد. البته نه دقیقا با واژه و اصطلاح، بلکه با الفاظ مبدل دیگری.

در پیش گرفتن مصرف‌گرایی به عنوان سبک زندگی و نشاندن اقتصاد رفاه‌محور در صدر مسائل زندگی انسان، طمع را وارد تار و پود زندگی کرده است. بنابراین اندیشیدن به طمع تامل بر کلیت زندگی مدرن امروزی هم هست. این کتاب کوچک علاوه بر این‌که جنبه‌های پنهانی از طمع را برای ما روشن می‌کند، در پایان ما را به تامل بیشتر در باب آن وامی‌دارد.

سخن آخر اینکه در این روزگار که یکی از چالش های بزرگ پیش روی‌مان مبارزه با فسادی است که در لایه های مختلف اجتماعی و سیاسی جامعه ما را به قهقرا می‌برد، خواندن کتابی همچون «طمع» بیش از هر زمان دیگری موضوعیت می‌یابد. گناه کبیره ای که بی شک منشاء بخش قابل توجهی از این فسادهاست. این طمع است که باعث می شود اسب قدرت را زین کرده و به بیت المال دست اندازی کنیم!