منبع: خبرگزاری کتاب ایران
سهشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷
این رمان داستان کارمندی است که در پلهبرقی محل کار خود به درک جالبی از زندگی و محیط اطرافش میرسد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «نیم طبقه» نوشته نیکلسن بیکر با ترجمه فرشاد رضایی منتشر شد.
مترجم این رمان در معرفی نویسنده اثر در مقدمه کتاب نوشته است:«نیمطبقه» اولین رمان نیکلسن بیکر است که در سال 1988 در آمریکا به چاپ رسید و به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و دانمارکی ترجمه شد. این رمان شاخصترین اثر این نویسنده محسوب میشود. »
این رمان داستان کارمندی را روایت میکند که در وقت ناهار و خصوصا هنگام بالارفتن از یک پلهبرقی در جریان سیالذهنش غوطهور میشود و در همان زمان کم، به گوشه و کنار زندگی خود و همعصرانش سرک میکشد و قصه انسانها، اشیا و مفاهیمی را روایت میکند که شاید تا به حال هیچ نویسندهای همچون او اینچنین محو توصیف دقیق ریزهکاریهای زندگی نشده باشد.
در ابتدای این رمان میخوانیم:
«حدود ساعت یک بعدازظهر در حالی که یک رمان جلدکاغذی چاپ انتشارات پنگوئن و یک کیسه پلاستیک مخصوص داروخانههای زنجیرهای سیویاس را که رسید خرید به بالایش منگنه شده بود، در دست داشتم، وارد لابی ساختمانی شدم که در آن کار میکردم و به سمت پلهبرقی رفتم. پلهبرقی تا نیمطبقه بالا میرفت، یعنی همانجایی که دفتر من بود. از همین پلهبرقیهای معمولی بود: یک جفت پله انتگرالمانند که بین دو طبقه در رفتوآمد بودند بیآنکه هیچ ستون یا پشتبندی وزن میانی این سازهها را تحمل کند.»
سبک خاص بیکر در استفاده از کلمات و مهمتر از آن توجه افراطیاش به جزئیات باعث تمایزش از دیگر نویسندگان دهههای اخیر شده و منتقدان و مخاطبان او به دلیل همین انحراف عامدانه از جریان معمول روایت در رماننویسی امروزی احترام بسیاری برای او قائلاند. بیکر در این رمان روایتی جذاب، گیرا، آهنگین و بیپروا دارد. از دیگر خصوصیات نثر بیکر در این رمان توصیف دقیق جزئیات است.
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم:
«... بندرختهایی که با قرقرهای مکانیکی همراه با لباسهای خیس از پنجره بیرون میآیند و لباسها را میان زمین و هوا نگه میدارند و وقتی لباسها خشک میشدند دوباره با همان قرقره برمیگردند داخل خانه؛ ویترین پر از مرغ برشته مغازه وولورث که مرغهای طلایی-نارنجیاش روی سیخهای گردان مدام دارند، میچرخند، صفحه نمایش چرخان ساعتهای مچی برند تایمکس که جعبههایشان مثل صدف باز میشوند؛ استوانههای چرخان روی اجاقهایی که با آنها هاتداگ سرخ میکنند و هاتداگها رویشان میچرخند و...»
نیکلسن بیکر کوچکترین فعالیتهای روزمره را آنچنان توصیف میکند که خواننده با خواندن آن جزئیات موشکافانه به درک بهتری از معنای زندگی میرساند. این نویسنده از پارگی کفش و تغییرات دهانه قوطی شیر هم نمیگذرد و با ذکر جزئیاتی اینچنینی خواننده را به درک عمیقتری از مسائل میرساند.
«... و حالا که سکوت ادامهدار شده بود، در مواجهه با دان ونچی رفتم سراغ این تکنیک، بعد از یک تاخیر کوتاه فیزیولوژیک، طنابی ضخیم و جهانگشا از امونیک به روی شیب سفید توالت چینی فرود آمد. از دیافراگمم فشاری مضاعف به جریان ادرار وارد کردم و باعث شدم فوران کند. من و دانونچی همزمان کارمان را تمام کردیم. بعد از چرخیدن روی پاشنه و درست قبل از این که با هم سیفونها را بکشیم، جویای احوال یکدیگر شدیم:
-دان
-هاوی
لس گوستر داشت از دستشویی میرفت بیرون و مسواکش را گذاشته بود داخل یک جامسواکی مسافرتی راهراه. در مسیرش برای ما سری تکان داد.»
از نکات جالب دیگر این کتاب نام بردن فهرستوار از برندها و کالای خاص آمریکایی در دهه هشتاد میلادی است. مترجم از بیم آنکه شاید این اسامی برای مخاطب ایرانی کمی نامانوس به نظر برسند در پانویسها به توضیح برخی از آنها پرداخته است.
چیزی که این رمان را از باقی رمانهای همعصرش جدا میکند تنها توصیف جزئیات نیست بلکه نگاه تازهای است که این نویسنده به در توصیف آنها به کار میبرد و در نهایت منجر به بازتولید معناهایی تازه از تصاویر و مفاهیمی میشود که سالهاست در ذهن خواننده به صورت کلیشهای تکرار میشود. در یکی از خلاقانهترین توصیفات این رمان میخوانیم:
« تلالوئی به رنگ بستنی یخی پرتقالی که روی لبههای پلاستیکی ردیف آلبومهای موسیقیای که در سالن پذیرایی خانهام دارم، موقع برگشتن از سرکار و پیش از غروب به چشم میبینم... بسته سیگاری که دور انداخته شده ولی طلقش هنوز بهش وصل است و علیالخصوص خوشی ناشی از رد کردن ماشین چمنزنی از روی چنین بسته سیگاری و درآوردن صدای کاغذ بسته و تغییر زاویه نور طلق آن روی چمن خشک.»
رمان «نیمطبقه» نوشته نیکلسن بیکر با ترجمه فرشاد رضایی در سال 1397 در 207 صفحه و 1100 نسخه به قیمت 18000 تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.