گروه انتشاراتی ققنوس | روایت ساده و صمیمی محسن عباسی از «کارت پستال تهران»
 

روایت ساده و صمیمی محسن عباسی از «کارت پستال تهران»

نمایش خبر

.......................

خبرگزاری ایبنا

پنجشنبه 25 خرداد 1402

.......................

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محسن عباسی در این کتاب در قالب داستانی ساده و صمیمی به بیان برشی از زندگی جوانی در دوران جنگ و دهه شصت پرداخته است.

در برشی از متن می‌‌خوانیم: «شهر من مثل چاله‌ای بود که اگر می‌افتادم تویش دیگر نمی‌توانستم از آن بیرون بیایم. پشت سر مادرم یک کرور فامیل بود که می‌خواستند همرنگد جماعت بشوم، مثل بچه‌ای که بد و خوبش را نمی‌داند، چشمم به دهن آنها باشد. مثل گربه‌ای که ترس و گرسنگی راهنمایی‌اش می‌کند چه کار بکند. داستان گلناز، دختری که به سعید درباره‌اش گفتم سرتاپا دروغ نبود. گلناز تنها چیزی از شهرم بود که زمانی دوستش داشتم و گاهی شب‌ها یادش می‌افتادم، اما خاطره‌اش با نفرت قاتی می‌شد و به روح و روانم پنجول می‌کشید.»

نشر هیلا کتاب «کارت پستال تهران» را اخیرا در 126 صفحه با بهای 70 هزار تومان عرضه کرده است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه