من و آنا و ناز هر سه دوستهای چند سالهایم، گیریم که دو به دو با هم صمیمیتر. نفر دوم این دوبه دویی هم بیشتر منم. نه اینکه در این سالها جمع سه نفره نداشتیم، فراوان؛ اما با اینکه آن دو پیش از آشنایی با من هم دوست یکدیگر بودند، اما ظاهراً هر یک جفتمان از محفل دو نفرهای که یک پایش من باشم، بیشتر استقبال کردهایم. ناز دورِ تند است و آنا دورِ کند و من چیزی این وسطها. شاید هم فقط توهّم من است که با آمدن من دوستی میان آن دو کمی کمرنگتر شده. با این همه، همیشه نوعی اتحاد کجدار و مریز بین ما وجود داشته که میشود اسمش را گذاشت یک دوستی سه نفره. کتاب "دود مقدس" از 7 داستان تشکیل شده است