انگاره دموکراسی علیه دولت: مارکس و لحظه ماکیاولین ابنسور، نخستین بار در سال 1997 منتشر گردید. انگاره دموکراسیِ نهفته در اثر ابنسور، همانطور که خواهیم دید، از تفکر ماکیاولی ریشه میگیرد، از طریق «خوانشی دگراندیشانه» از مارکس بسط و توسعه پیدا میکند و با وارسی تکانههای دموکراتیکی پالایش مییابد.
میگل ابنسور در این کتاب، به اتکای خوانشی بدیع از مارکس، به تبیین معنا و محدودههای دموکراسی بهمثابه نیرویی دست میزند که به هیچوجه نه قدر مشترکی با نظام نمایندگی دارد و نه حتی با نسخههای آگونیستی، رادیکال و تضادآمیزی که درون محدودههای دولت در پی رتق و فتق مسائل هستند. البته باید دقت کنیم که خوانش ابنسور را با قسمی آنارشیسم ضددولتی و گریزان از هرگونه ساختار و نهادی اشتباه نگیریم.
ابنسور به مدد قرائتی خلاقانه و جسارتآمیز از مارکس از نظریههای تدریجیگرایانه نیز برش میکند و دموکراسی را حتی، همچون برخی روایتهای رادیکال از آن، فراشدی در حال رشد و نمو نمیداند که دولت را رو به سوی زوال هدایت میکند؛ بلکه وی با شناسایی و فعالسازی مجدد لحظهای ماکیاولین در مارکس، دموکراسی را به قسمی پیافکندن طوفانی و شورشی فضایی از تضاد و تعارض مربوط میداند که مبتنی است بر ایستاری رزمنده علیه (against) دولت.