سهند ستاری:ترسیم گفتاری مکتوب در حیاط خلوت کتابی که به شکل نوآورانهای نسبت میان نظر و عمل را در دوران مدرن با همان روحیه فاوستی به نفع پراکسیسها دنبال کرده بود و به طبقهبندی و تمایزی که میان زحمت، کار و عمل؛ قدرت، خشونت و توان؛ مالکیت و ثروت صورت داده طبعا برای اندیشهای که با چاشنی نقد جامعه مدرن درآمیخته، خالی از لطف نیست.
آرنت در آثار خود اغلب به واسطه بداعتی که در تقسیمبندیهایش وجود دارد به سراغ نشر ایدههایی رفته که حتی گاه همان ایدهها چنان بر تفکر وی هجوم آوردهاند که نتوانسته ساختار و استدلال مشخص و متباینی در قبال آن تبیین کند و تا پایان نیز مسخر همان ایدهها باقی مانده است. گرچه این بدان معنا نیست که خاستگاه نظرورزانه او در قبال ایدههای نوآورانهاش عقیم یا ناتوان بوده بلکه مقصودم از گزاره مزبور صرفا اشاره به تفکر رادیکال و نوآورانه فلسفه آرنت است که گویی در آثار متاخرش ردپای مفاهیم مبهم و دیرفهم کمرنگتر میشود. «وضع بشر» یکی از سرچشمههای مفهومپردازی در کار تئوریک آرنت است که در چنین فضایی آشکارا به زندگی وقف عمل (vita active) پرداخته و بحث در باب نسبت میان پراکسیس و تئوری را بر زندگی عملورزانه متمرکز کرده است. اگر بپذیریم که دو امر «مرتکب شدن به فعل» و «ترک کردن فعل» مقوم خاستگاه به بار نشستن عمل است، پس تبیین نسبت میان نظر و عمل و برساختن شکاف میان آنها و حتی بحران تبیین تقدمی سرکوبگر، مبسوطتر از پیش عیان خواهد شد. به زعم آرنت با ورود به دنیای مدرن، واژگونی آشکاری در اندیشه باستان که وامدار فلسفه نوافلاطونیها بود، رخ داد. اندیشه مزبور با تمرکز بر تقدم نظر و درپی تحمیل جنبه هستیشناسانه (ontological) بر بنیان نظر، دوپارگی دیرینه اندیشه بشر را از عمل تهی کرد. با این حال در دوران مدرن و به رغم تاکید بر پراکسیس، گرایشهای متضاد و غیرمنسجمی از سوی متفکرین این دوره عرضه شد که همچنان انفصال حاکم میان نظر و عمل را حفظ کرده بود و غالب آنان نظیر گوته و حتی بعدها مارکس نیز با مشی فاوستی آن دوران، تقدم را از آن عمل میدانستند. آرنت درصدد آن بود تا حیات وقف عمل را به اعتبار خود بسنجد و بدون دخالت معیارهای حیات وقف نظر بر عمل، موضوع مزبور را از تحلیلی تاریخی به مفهومی مستقل برساند. لذا وی در «وضع بشر» به فراز و فرودهای vita active پرداخته و آن را به اعتبار خود و بدون پیشداوریهای اهل نظر بررسی کرده است. بر این اساس آرنت در حیات وقف عمل سه فعالیت بنیادین بشر را از هم تمییز میدهد: زحمت (labor)، کار (work) و عمل به معنای اخص کلمه (action). وی تاکید دارد که آنها از این رو به عنوان فعالیتهای بنیادین به حساب میآیند که هر یک در تناظری اساسی با شرایطی قرار دارد که آدمی به واسطه آنها در طبیعت به حیات میرسید. اما معنای آرنتی هریک از فعالیتهای مذکور با مفهوم رایج آن تا حدودی متفاوت است.
به زعم آرنت «زحمت» به آن بخشی از زندگی اطلاق میشود که انسان در پی گذران زندگی و به دنبال هماهنگی و همسویی با طبیعت به محصولاتی دست مییابد که همان کالاهای مصرفی هستند و البته چندان پاینده و ماندگار نیز نیستند. از این رو در فعلیت به بار نشستن «زحمت»، آدمی در مواجهه مستقیم با عرصه ضرورتها قرار میگیرد و حیات بیولوژیک او در گرو آن ترسیم میشود. اما «کار» نزد آرنت در مفهوم پوئسیس یونانی (poesis) به معنای ساختن خود را نشان میدهد. پوئسیس نزد افلاطون به معنای نیرویی است که موجب میشود آنچه موجود نیست به سبب آن به وجود آید. از این رو «کار» برای وی به مثابه برپاداشتن جهانی است که به معنای آرنتی کلمه در پی انسانی کردن طبیعت است. لذا آدمی به واسطه کار، جهانی انسانی میسازد و در آن جهان به انسانی سازنده بدل میشود. با این حال بهزعم وی فعالیت مزبور فاقد ضرورتهای زندگی و عاری از دغدغههای جهانسازی است و صرفا فعالیتی است به قصد انکشاف و آشکارسازی خویشتن. از این رو آرنت «عمل» را برخلاف «زحمت» قرین آزادی میداند و از مخاطرات عمل در حوزههای «برگشتناپذیری» و «پیشبینیناپذیری» صحبت میکند و آلترناتیو خود را در سوق دادن عمل (پراکسیس) به زیر چتر ساختن (پوئسیس) طرح میکند.
به رغم آنکه در سالهای دور و نزدیک ترجمهها و تالیفهای متکثری در باب آثار آرنت صورت گرفته بود اما با این حال جای خالی «وضع بشر» و «حیات ذهن» در مجموعه آثار آرنت حس میشد که به همت مسعود علیا، فضای اندیشه روشنفکری ما با یکی از این آثار آشنا شد و البته در آینده نزدیک نیز با ترجمه «حیات ذهن» فضای آکادمیک فلسفی ما را با اثر ماندگار دیگری آشنا خواهد کرد.
پینوشت:
1. در انجیل یوحنا آمده: «در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود…» گوته با اشاره به کلام انجیل، در پرسش و پاسخی کوتاه، میگوید: «در آغاز کلمه بود؟ نه، در آغاز عمل بود»
2. وضع بشر/ هانا آرنت / ترجمه: مسعود علیا / نشر: ققنوس / چاپ دوم زمستان 1390/ قیمت: 16000 تومان