مرکز در را بزرگ بسیار و قدیمی خانهای تهران شهر در زندگی سهولتِ و هزینهها کاهش برای میگیرند تصمیم افسانه وشراره
خانه به ورود ابتدایِ همان از او دارد، آرام و سرد خشن، روحیهای و است مهندس افسانه کنند. اجاره کاخ میدان حوالیشهر،
سرنخها دنبال به بزند میگذرد سرش در که فکرهایی دربارهی حرفی بیآنکه و میشود خانه اوضاعِ غیرعادیبودنِمتوجه
میرود . دو این است. بلندپروازیهایش و آرزوها بهدنبال حالی هر در و ست آرمانگرا و بانشاط جسور، زنی اما شراره
نظمِ میکند. متمایز را آنها هم ظاهر نظر از بلکه است نمودار شخصیتیشان تیپِ در تنها نه که دارند هم با زیادیتفاوتهایِ
تضادها همین شکافِ از گرهگشاییها و گرهافکنی و میگیرد قرار شراره شیداییِ و شور با تضاد در افسانه منطقگراییِ وذهنی
میرود.پیش وجه هیچ به نیکنام لادن و کرمپور فرزانه اصلا میدهند. نشان چهره اول فصلِ دو یکی همان از تقابلها وتضادها
ریسمان و آسمان دنبالبه مطلب. اصل سرِ میروند و میکنند روشن داستان با را مخاطب تکلیفِ زود خیلی و نیستندبافتن ایناز
منسجمی بسیار و مشخص فرمولِ تابعِ دراماتیکی، طرحوتوطئهیرو، بر میکند. ایجاب را آن ضرورت اثر معماییِ ژانرِ کهاست
تنِ شکلِ به را آن آجرها و بلوکها که مرکزی بدنهی یک با ساختمانی شکل به است، دریدا منظورِ که آنگونه نظم، اساسهمین
اصلیترین از یکی میکند، حفظواحد از تابعی شد، اشاره چنانچه که ضرورتی است. رمان این در پلات پیشبرندهیعناصرِ
فکر کاملا جزئیات کوچکترین روی و است داستان خدمت در اطلاعات همهی ندارد. وجود اضافهای نخِ هیچ است. زبان وگونه
است.شده ویژگی این است. ندارد پلاک خانه این دیگر ویژگیِ جزئیات، بر تاکید و توصیف طریقِ از دادن نمایش و دادننشان
روایی جذابیتِ ایجادِ برای ابزاری شده، فضا رازآلودگیِ و وهم القایِ و داستان با مخاطب بیشتر ذهنی درگیری باعث اینکهضمن
منطقِ و نظم و روایت ریتمِ سرعتِ است. فیلم تماشایِ حال در گویا میگیرد قرار داستان اتمسفر و جو در طوری مخاطباست.
نویسندههای که هستیم مواجه معمایی اثری با ما اینها از غیر به است. بوده موثر خصوصیتی چنین شکلگیری در پلات برحاکم
کنند خلق متکثر جهانی نگرششان نوعِ و روحی ویژگیهایِ از بهرهگیری با توانستهاند که هستند زن دوآن. حائز بسیار نکتهی
خود از که زنانی یا مینویسند زنان از که زنانی هستیم. روبرو زن نویسندهی دو و زن شخصیت دو با که است ایناهمیت
کهمینویسند. وجوهِ از یکی که است دلیل همین به میکنند. بازسازی نمادین نظمی در را خود دالِ سیکسو تعبیر به و حقیقتدر
دور به و نرم مبارزهای مردانه، نظامی با تقابل در که است داستان اصلی شخصیتِ دو بنیادینِ تفاوتهایِ رمان این روایتجذابیتِ
که میآورد پدید را کهنالگویی مفهومی که مرد، کلامِ و زن سکوتِ تقابلِ مرد، جسمِ و زن ذهنِ تقابلِ میکنند، آغاز را خشونتاز
جایی به راه نرم جنگِ و است «قدرت» با پیروزی نهایت در میکند. تحمیل و تعریف را آن جامعه در آن حضورِ شکلِ وقدرت
اما نمیشود. افشا داستان انتهایِ تا او هویت که میشود روایت سایهای در شخصیتِ منظرِ از داستان از بخشهایینمیبرد.
میبیند. را جزئیات کوچکترین که دوربینی دارد. متن در هولناک تسلطی او منظرِ از قدرتابژهی « ندارد پلاک خانهاین» اثری
را متعددی خوانشهایِ امکان که گفتمانی دارد. بیرون جهانِ با درونمتنی گفتمانی که است معمایی ژانر در اجتماعی وواقعگرا
ایجاد مینماید و ما را با متنی چند لایه، انتقادی و جامع مواجه میسازد که در سطحِ اولیهی خود داستانی جذاب روایت میکند.
تهران - اسفند 1393