منبع: روزنامه سازندگی
سهشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
...........................
ثنا کاکاوند
ریشهی فرهنگ و آداب و رسوم یک کشورو علاقهی مردمش به برخی رفتارها را میتوان در تاریخ جستجو کرد و از سوی دیگر پرداختن به چنین رفتارهایی در برهههای مختلف تاریخی آینهی وضعیت آن مردم است که تحت تاثر وقایع اجتماعی و سیاسی دستخوش تغییر میشود. «غذا خوردن» رفتاریست که لو ونفو نویسندهی معاصر چینی که خود مزهشناس بوده و در شهر سوجو رستوران غذاهای چینی داشته از آن برای روایت بخش مهمی از تاریخ سیاسی اجتماعی چین در کتاب «مزهشناس» به کار برده است. فرهنگ غذا خوردن در جایی مثل چین که برای بیشتر خوراکها و چگونگی آمیختن آنهاو روش پذیرایی میتوان ریشههای اسطورهای پیدا کرد آنقدر مهم است که تغییراتی که در طول تاریخ در آن رخ داده نمود واقعی تحولات مهم سیاسی و اجتماعیست. جملهای معروف در این باره وجود دارد که میگوید:« اگر فرهنگ غرب از رابطهی میان زن و مرد متولد میشود، فرهنگ چین از لذت غذا خوردن به وجود میآید»
رمان مزه شناس در شهر سوجو در چین اتفاق میافتد. شهری که لو ونفو مدتی طولانی از عمر خود را در آنجا سپری کرد و در سال 2005 در سن 87 سالگی در این شهر جان سپرد. بیشتر رمانهای این نویسندهی چینی در سوجوی کهن در دوران گذشته اتفاق میافتد و از این روست که به آثار ادبی او ادبیات سوجو اطلاق میشود.
این رمان کوتاه به ترجمهی مرضیه بهرادفر از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.
انقلاب فرهنگی چین
هدف اصلی و نهایی انقلاب فرهنگی در چین مقاله با چهار الگوی کهنه و قدیمی عادات، رسوم، فرهنگ و اندیشهی قدیم حاکم بر چین بود.
در می سال 1966 با انتشار اطلاعیهای از سوی حزب کمونیست به رهبری مائو انقلاب فرهنگی چین آغاز شد که قرار بود طی دو سال در این کشور عملی شود.. این انقلاب در واقع در جهت پاکسازی چین از نظام اداری ناشایست، فساد دردولت و همچنین غربالگری حزب کمونیست از افراد خیانتکار و سودجو اتفاق افتاد. هدف دیگری که انقلاب فرهنگی داشت که لو ونفو در رمان مزه شناس بیشتر به آن پرداخته است پاک کردن جامعه از تمام رفتارهای سرمایهداری و بورژوازی در بطن جامعه بود. رسوم، علائق و تفکراتی که با کمونیسم در تضاد بود.این مبارزه و اصلاحات از نظر مائو میبایست از سو دانشجوها و کارگران داوطلب انجام میشد. اما پس از آغاز اصلاحات افراطی حزب کمونیست که به کارگردانی گروه چهارنفره شامل چیانگ ژینگ همسر مائو در حال پیشروی بود انقلاب از مسیر خود منحرف شد و انقلاب دو ساله ده سال طول کشید. ده سالی که مردم چین از آن به عنوان یکی از سیاهترین دوران زندگی خود یاد میکنند. مائو با تغییر در سازوکارهای کشاورزی و زراعت در چین زمینه ساز قحطی بزرگ در چین شد که میلیونها چینی را به کام مرگ کشید. بعد مرگ مائو در سال 1976 گروه چهارنفره دستگیر و محاکمه شدند و بعدها حزب کمونیست از انقلاب فرهنگی مائو اعلام برائت و آن را محکوم کرد.
«مزهشناس» آیینهی تمامنمای این دوران سیاه در چین است. اثری بسیار مهم در ادبیات داستانی چین که در قالب پرداختن به فرهنگ غذا خوردن در این کشور قصهای را روایت میکند که در این برههی تاریخی رخ داده است.
گائو شیائونگ فردی فرودست است که از ابتدای داستان برای سرمایهداری به نام جوزیه پادویی میکند. شکمبارهای که بیشتر وقت و پول خود را صرف رفتن به رستورانهای مختلف و خوردن غذاهای گران و متفاوت صرف میکند و گائو به خاطر چنین رفتارهایی از او بیزار است و امثال او را علت اصلی فرودستی طبقات کارگر میداند. در طول رمان همواره شاهد این اختلاف طبقاتی و تضاد سبک زندگی میان جوزه و گائو هستیم. گائو حقوق چندین روزش را صرف خرید غذای مورد علاقهی مادربزرگش میکند و جوزه که روز به روز به خاطر پرخوری به وزنش افزوده میشود. غذا در این داستان در واقع شگردیست برای بیان چنین اختلافاتی که لو ونفو بسیار هنرمندانه از پس آن برآمده است.
با شروع انقلاب فرهنگی چین گائو شهر را ترک میکند و به نیروهای داوطلب انقلابی میپیوندد. و بعد از مدتی به عنوان مدیر به سوجو باز میگردد. او با ورود به شهر میبیند که جوزیه با وجود انقلاب و آرمانهای کمونیستی همچنان به روال سابق به رستورانهای گران میرود و هیچ تغییری در زندگی او و سایر سرمایهداران اتفاق نیافتاده است. طرحی برای اصلاح رستوران اشرافی که جوزیه و باقی ثروتمندان همیشه به آنجا میروند پیشنهاد میکند و مدیریت رستوران را به دست میگیرد.
گائو تمام المانهای سرمایهداری را از رستوران حذف میکند. اتاقکهای جداگانه را خراب میکند و تمام رستوران را لب به لب پر از میز میکند. در گام بعدی منو رستوران را عوض و غذاهای ارزان و سوپ را جایگزین خوراکهای گران و نایاب میکند. در سال اول رستوران پر میشود از طبقهی فرودست و کارگرانی که هیچگاه پولشان به رفتن به چنین رستورانی نمیرسید و همیشه غذاهای خیابانی میخوردند. ولی با گذشت انقلاب و قدرت گرفتن طبقهی کارگران و افزایش نسبی حقوق رستوران جدید گائو خلوت و خلوتتر میشود. کارگران مدام از کیفیت غذا شکایت میکنند. گائو درمییابد که آنها با افزایش حقوق دیگر تمایلی به خوردن غذاهای ارزان ندارند و ترجیح میدهند پول خود را صرف غذاهای گرانتر و نایاب کنند. اینجا هجمهای علیه او در جامعه شکل میگیرد. روی دیوارها بر علیه او شعار مینویسند و او مجبور میشود تا حدی از مواضع خود کوتاه بیاید و غذاهای بهتری در رستوران سرو کند.
نگاه لو ونفو در این کتاب نگاهی کاملا انتقادی به انقلاب فرهنگی چین است. اصلاحاتی که به افراط کشیده شد. قحطی شد و کارگران شغل خود را از دست دادند و اختلاف میان تودهی مردم به شدت افزایش پیدا کرد و همین امر سبب شد تا با دور شدن جامعه از انقلاب دوباره همان فرهنگ مصرفگرایی و سرمایهداری باقدرت بیشتری ظهور کند. جوزیه که گفتمان سرمایهداری را در این رمان نمایندگی میکند در طول ده سال انقلاب فرهنگی کمونیستی عرصه به شدت به او تنگ میشود. جوزیه مجبور میشود برای خوردن غذای دلخواهش به رستورانهای مخفی برود و بعد با شروع قحطی به علت نظامهای اشتراکی زراعتی و کمونهای اشتراکی کشاورزی مائو مانند سایر مردم گرسنگی بکشد. ولی بعد از اتمام انقلاب و با شروع اصلاحات اقتصادی با عنوان سیاست درهای باز مبتنی بر تشویقهای مادی و خارج شدن کشاورزی از شکل اشتراکی و بازگشت به سطح خانوادگی و احیای نظام امتیاز دهی، جوزیه دوباره به اوج خود باز میگردد و اینبار به عنوان مزهشناس ارج و قرب گذشتهی خود را باز مییابد و یه دیگران برای یافتن غذاهای گران قیمت و نایاب کمک میکند و گائو همچنان با او دست و پنجه نرم میکند.
لو ونفو در این رمان روایتگر عبور چین از دوران سخت انقلاب فرهنگی و زاییده شدن دوبارهی فرهنگ سرمایهداری از دل نظام کمونیستیست.
.