گروه انتشاراتی ققنوس | تفاوت داستان‌نویسی تا آموزش نوشتن: به بهانه انتشار تازه‌ترین مجموعه داستان محمد جواد جزینی
 

تفاوت داستان‌نویسی تا آموزش نوشتن: به بهانه انتشار تازه‌ترین مجموعه داستان محمد جواد جزینی

«کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» تازه‌ترین مجموعه داستان جواد جزینی است. نویسنده و منتقد حوزه ادبیات داستانی که در سال‌های اخیر بیشتر از نوشتن در رابطه با تدریس نویسندگی و چگونه نوشتن شناخته شده است. 

 
جزینی در حوزه داستان‌ نویسی به راحتی قابل فراموشی نیست. داستان‌ها‌ی کوتاه و بلند او که عمدتا در حال و هوای جنگ نوشته شده بود و پژوهش‌هایی که وی در سال‌های اخیر در این حوزه و به سفارش ‌نهادهای مختلف از سوی وی انجام شده است نشان از تسلط و آگاهی او به حوزه‌ای دارد که نام وی به‌آن منتسب می‌شود. 
 
جزینی در «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» در قالب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به روایتی دوگانه برای مخاطبانش می‌پردازد. گاه برش‌هایی روایت‌گونه و داستانی والبته کوتاه از جنگ که در بسیاری از اوقات 
 
تنه به تنه روایت‌های خاطره وار و نه داستانی جنگ می‌زند، می‌‌پردازد و گاه در نگاهی ساختاری و کلاسیک به سراغ سوژه‌ها و داستان‌هایی با موضوعات اجتماعی می‌رود. 
 
در نگاه‌ به داستا‌نهای جزینی در این مجموعه آنگاه که او در بخش نخست به سراغ روایت‌هایی از جنگ می‌پردازد به روشنی می‌توان نوعی بی‌حوصلگی نویسنده در ساختار دادن به فضای داستان را مشاهده کرد. داستان‌هایی که گاه به نظر می‌رسد در اندازه اتود زدن‌های یک نویسنده از روی دست و فضای داستان‌هایی معروف و البته کلاسیک از نویسندگان صاحب نامی چون صادق چوبک هستند. 
 
روایت‌های کوتاه جزینی در مجموعه داستان‌ جدید او در بهترین حالت شاید تنها از نظر توصیف جغرافیای وقوع داستان توانسته با موفقیت همراه باشد و از نقطه نظر شخصیت پردازی و نیز ساختار روایی استاندارد در داستان که به قول خود نویسنده در کلاس‌های داستان نویسی‌اش با یک اتفاق غیر معمول و عدم تعادل آغاز شدنی است، فاصله بسیاری میان داستان‌های جزینی تا متن مطلوب وجود دارد. این موضوع زمانی خود را بیشتر نشان می‌د‌هد که داستان‌ها و نوشته‌های سابق بر این جزینی در حوزه داستان جنگ و نیز نوع روایت‌های داستانی اخیر از دفاع مقدس را در قیاس با این داستان‌ها قرار داد تا به روشنی مشاهده کرد که اتفاق تازه‌ای نیفتاده است. 
 
از سوی دیگر جزینی هنگامی که در وادی سوژه‌های آزاد اجتماعی به داستان وارد می‌شود نشان می‌دهد که دنیای این روزهای او حرف‌ها و موقعیت‌های فراوانتر و در عین حال جذاب‌تر و پخته تری برای نوشتن در درون خود دارد. داستان‌هایی که هر کدام از آنها را می‌توان با تأنی و دقت خواند و روی آنها متمرکز بود و گاه حتی فارغ از محتوای داستانی نسبت به نوع نگاه نویسنده به تکنیک داستان‌ نویسی برای پرداخت آن سوژه‌ها تأمل کرد و لبخندی از رضایت به روی لب آورد. 
 
«کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» که از سوی انتشارات ققنوس به تازگی روانه بازار کتاب شده است را می‌توان نمونه خوبی از تحول در ذهن و زبان یک نویسنده قابل اعتنا در حوزه ادبیات داستانی و نیز نمونه قابل توجهی از داستا‌ن‌های نویسند‌ه‌ای دانست که اصرار فراونتری بر یاد دادن نوشتن تا نوشتن دارد. هرچند گفته شده که این مجموعه برای انتشار و ورود به بازار کتاب زمان بسیاری را به خود اختصاص داده است اما خوانش داستان‌های نویسنده‌ای که این روزها می‌توان به سادگی در شهر پای صحبت‌های او در «باب چگونه داستان بنویسیم» نشست و مقایسه فاصله میان حرف تا عمل خود او خالی از جذابیت نیست. 
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه