گروه انتشاراتی ققنوس | تجلیل از عملگرایی دفاع از تفکر: نگاهی به کتاب حیات ذهن
 

تجلیل از عملگرایی دفاع از تفکر: نگاهی به کتاب حیات ذهن

آرمان 
هانا آرنت (1975ــ 1906) درس‌خوانده دانشگاه‌های ماربورگ و فرایبورگ آلمان بود. او فلسفه خواند و مدتی هم شاگرد کارل یاسپرس بود. «ریشه‌های توتالیتاریسم» کتابی بود که آرنت را به شهرت رساند. زمانی که نازی‌ها در آلمان به قدرت رسیدند او دستگیر و زندانی شد. (سال 1933) اما او توانست پس از مدتی به فرانسه بگریزد و از آن‌جا در سال 1941 به آمریکا برود. «وضع بشر» که در سال 1958 به چاپ رسید از تأثیرگذارترین آثار آرنت می‌باشد. اخیراً کتاب «حیات ذهن» با ترجمه مسعود علیا که پیش از این «وضع بشر» نوشته این اندیشمند سیاسی را ترجمه کرده بود راهی بازار نشر شده است. در کتاب وضع بشر آرنت بر زندگی برا‌ی عمل تاکید خاص دارد و در حیات ذهن به‌اندیشه و نقش آن در زندگی انسان می‌پردازد. هرچند بعضی از اندیشه‌ورزان سیاسی معتقدند که در آرای آرنت پارادوکسی بین عمل و اندیشه وجود دارد و استدلال آنها دو کتاب «وضع بشر» و «حیات ذهن» است، اما باید توجه داشت که تقابل میان عمل و نظر با سیاست و فلسفه همواره در تفکرات‌هانا آرنت وجود داشته و او مکرراً از تأثیر مخرب فیلسوفان بر حیات سیاسی سخن گفته و یکی از دستاوردهای او در فلسفه سیاسی هم همین اولویت دادن بر نظر است و به قولی یکی از دلایلی که خود را متفکری حرفه‌ای یا فیلسوف نمی‌دانسته جدا بودن فیلسوف از زندگی روزمره در سنت فلسفی غرب است. البته بعضی از مفسران اندیشه‌های آرنت اعتقاد دارند که دیدگاه وی در طول زمان تغییر کرده و آرنت از توجه به کنش و عمل به تفکر و نظر گرایش یافته و در واقع اهمیت حیات فکری را در اواخر کار خود به خوبی درک کرده است. آرنت در «حیات ذهن» به برداشت جدیدی از مفهوم داوری رسیده و به جای توجه به نقش فعال داور، او را بیشتر تماشاگر منفعل می‌بیند که فقط رسالت افشای حقیقت را بر دوش دارد. برخی معتقدند که او در «وضع بشر» به رغم آن‌که سعی دارد‌ «حیات فعال» را تحلیل کند از دغدغه تفکر در باره فکر و ذهن رها نیست. او تفکر و اندیشه را همواره «ناب‌ترین فعالیتی که بشر قادر به انجام آن است» دانسته، فعالیتی که برای سیاست و کنش سیاسی، حیاتی است. در واقع‌هانا آرنت در حیات ذهن تاکید می‌کند که ارتباط تفکر با انجام دادن عمل شر، انگیزه او در تفکر در باب تفکر بوده است. در «حیات ذهن» تفکر مورد نظر آرنت با مفهوم متعارف آن متفاوت است. هرچند می‌توان تصور کرد که تحلیل آرنت از تفکر و به‌خصوص داوری، ممکن است رافع تناقض میان عمل و نظر باشد.
 
 
 
چرا و چگونه آرنت به تفکر و ذهن گرایش پیدا می‌کند؟ او در کتاب حیات ذهن با نقل قولی از مارتین‌هایدگر که تفکر نمی‌تواند مایه‌ شناخت باشد و حکمت عملی قابل استفاده‌ای را پدید نمی‌آورد،‌ سعی می‌کند گرایش خود را به سوی تفکر در این کتاب نوعی گستاخی قلمداد کند که باید توجیه‌گر آن باشد نه آن‌که مدافع آن‌! ولی چرا‌هانا آرنت به سمت تفکر رفته است؟ در این‌جا بد نیست نقل قولی از کتاب حیات ذهن داشته باشم که در واقع او دلیل دلمشغولی‌اش را به فعالیت‌های ذهنی چنین بیان می‌کند: «به واقع دلمشغولی من به فعالیت‌های ذهنی دو منشأ کمابیش متفاوت دارد. انگیزه درجه اول آن حضورم در دادگاه آیشمان در اورشلیم بود. در گزارشی که از این دادگاه نوشتم از ابتذال [یا پیش‌افتادگی] شر سخن به میان آوردم...» این فراز از مدخل کتاب حیات ذهن یادآور این نکته می‌تواند باشد که‌هانا آرنت سال‌ها پیش در جلسات محاکمه «آیشمان» از سران حزب نازی که کماندوهای اسرائیلی او را از آرژانتین ربودند و به اسرائیل آوردند در شهر اورشلیم (بیت‌المقدس) حضور داشته است و به عنوان خبرنگار مجله «نیویورکر» گزارش مبسوطی از این دادگاه جنجالی را به مطبوعات ارائه کرد که حاصل آن کتابی شد تحت عنوان «آیشمان در اورشلیم» که هنوز به فارسی ترجمه نشده است. او در این کتاب به عنوان یک گزارشگر حضور پیدا کرده و گزارشی موثق و جنجالی ارائه می‌کند که در سال 1963 به صورت مقالات دنباله‌دار در مجله نیویورکر چاپ می‌شود. همان‌طور که ذکر شد ابتدا محاکمه این افسر نازی بود که آرنت را به موضوعات ذهنی علاقمند می‌کند. او می‌نویسد: «... به نحو مبهمی به این واقعیت واقف بودم که مفهوم ابتذال شر مغایر با سنت فکری ما ــ اعم از ادبی، الهیاتی یا فلسفی ــ در باره پدیده‌ شر است. به ما چنین آموخته‌اند که شر امری اهریمنی است، تجسد آن شیطانی است، صاعقه‌ای است که از آسمان نازل می‌شود.»‌هانا آرنت موضوع بعدی را که عامل برانگیزنده وی برای گرایش به تفکر بوده مسائل اخلاقی برخاسته از تجربه واقعی و خلاف جهت حکمت اعصار می‌داند که به تفصیل در کتاب حیات ذهن آمده است. 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه