گروه انتشاراتی ققنوس | بومی نگاری با چاشنی روایت های مدرن: نقد کتاب«اگه زنش بشم می تونم شمر رو بغل کنم؟»: باغ های معلق
 

بومی نگاری با چاشنی روایت های مدرن: نقد کتاب«اگه زنش بشم می تونم شمر رو بغل کنم؟»: باغ های معلق

 

مجموعه داستان«اگه زنش بشم می تونم شمر رو بغل کنم؟» نوشته محمد اسماعیل حاجی علیان، بخشی از خلاء موجود در داستان نویسی معاصر ایران را که همانا جنبه های بومی نگاری در این عرصه است، پر می کند. انتشار این کتاب در شرایط کنونی یک اتفاق خوشایند است که ظرفیت های بالای این حوزه در ادبیات داستانی ایران را یادآوری می کند. متاسفانه به رغم پتانسیل های نهفته در این بخش، نویسندگان امروز که اکثر آنها را هم جوانان تشکیل می دهند کمتر به سراغ این حوزه رفته اند و غالب آثار منتشره در سال های اخیر مجموعه ای از زندگی های شبه مدرن شهری است که گاه در ورطه تکرار می افتد و یکنواختی آن حوصله خواننده را سر می برد. با این حال، کتاب حاضر، نگاه تازه ای به گذشته ای نه چندان دور دارد.  شخصیت های داستانی در این کتاب، هنوز وارد معادلات دنیای ماشینی نشده اند که در آن بسیاری از رفتارها ناخودآگاه یکسان می شود. آدم های قصه به رغم سادگی ظاهری که دارند هر کدام دنیای درونی پیچیده و خاص خود را دارند. . از راوی داستان اول که نام کتاب هم از آن برگرفته شده که در دل هنر دیرینه تعزیه نقطه ای را نشانه گذاری می کند و بی هوا به آن عشق می ورزد تا شخصیت غلامرضا در داستان دوم؛«ستاره ها کف سوئیت ملاقات شرعی» که در زندان بی خبری اشراف خود به اتفاق های پیرامونش را از دست داده، موقعی که در مسیر آگاهی قرار می گیرد تصویر دنیای پیرامون جلوی چشم هایش تیره و تار می شود. همچنین در داستان«هفت خال خان باجی»، حکایت زنی در آستان امامزاده ای با گذشت زمان و بعد از دهان به دهان چرخیدن، شکل عوض کرده و دیگر قطعیتی در حکایت اول وجود ندارد. نویسنده با چنین رویکردی به سراغ شخصیت هایش رفته و اغلب آنها را از میان مردمی انتخاب کرده که هنوز سر در گریبان مشکلات خاص خود و اندر پی حل خرده مسائلی هستند که مدت هاست در جامعه امروز آن مسائل تقریبا حل شده یا لااقل موضوعیت خود را از دست داده است. البته نگاه نویسنده به موضوعات امروزی هم در برخی داستان ها دیده می شود. مانند«شکلات سرد» که به مسئله بیماران تالاسمی در جامعه امروز ایران می پردازد، با این توضیح که شخصیت اصلی این داستان رفتاری از خود بروز می دهد که برای انسان امروز ایده آل است هر چند زندگی ماشینی آن را پس می زند. در داستان«گردوی کله گاوی» فضای روستایی در اطراف سمنان به تصویر کشیده شده که روایت آدم هایش ریشه در باورهای مردمان این ناحیه دارد. در ادامه به نظر می رسد برگ برنده این کتاب داستان«کفتر غریب» باشد که اثری منسجم با روایت قوی و شخصیتی با رگ و پی پر خون و پویا دارد. جوان کفتر بازی که دنیایش در کفترهایش و شگردهایی که در این راه یاد گرفته خلاصه می شود. صحنه پایانی این داستان به حدی غیر منتظره و تکان دهنده است که بعید می دانم خواننده به این زودی آن را فراموش کند. جوان کفتر بار خود را یکه تاز میدانی می داند، اما با رفتار یک نوجوان تازه کار در صنف یا ردیف کاری خود تکان می خورد. داستان دیگری با عنوان«می شه یه تخم کفتر بهم بدی؟!» هم به نوعی در این فضا خلق شده اما قصه دیگری دارد و در جمع بندی قصه از عنصر حادثه بهره گرفته شده است. دو شخصیت زن و مرد که در جوانی و گذشته، علایقی بین آنها رد و بدل شده، در زمان حال با هم رو در رو می شوند، حلقه واسط آنها کفتری است که با زندگی و پیشینه خانوادگی مرد به نوعی عجین شده است. داستان دیگری در کتاب آمده که باز هم جزو آثار خواندنی نویسنده در این مجموعه محسوب می شود؛ «انگار روی شیشه جات مونده باشه» با گوشه چشمی به افسانه ماه و پلنگ شکل گرفته که البته خود حکایت تازه ای دارد. حکایت اسمال پلنگ است و مهتاب، دختر همسایه که قصه این دو هم فرجام ناخوشایند دارد. داستان«تو به سطوه... من بیدستان» هم از لایه های ذهنی یک فرد درویش مسلک روایت می کند که بر اساس باورهای خود عرصه را بر دیگران تنگ کرده و حتی کمر به نابودی اطرافیان بسته که در جاهایی هم موفق شده است. به رغم این که شخصیت یاد شده جزو کاراکترهای منفی داستان است اما نحوه روایت نویسنده به گونه ای است که دنیای پیچیده ذهنی او را بر ملا می کند که ترحم برانگیز است و در عین حال خوفناک. گریز نویسنده به ذهن و اندیشه شخصیت هایی که اغلب در دنیای حصار کشیده خود جهان ساده اما در عین حال پیچیده و منحصر به فردی را شکل می دهند در چند داستان دیگر کتاب هم به اشکال گوناگون آمده است. از ویژگی های اصلی کتاب«اگه زنش بشم می تونم شمر رو بغل کنم؟» استفاده نویسنده از شیوه روایتی مدرن برای بیان داستان هایی با پس زمینه های اغلب بومی است. بیشتر کاراکترهای نویسنده در فضاهای نسبتاً خلوت و گوشه و کنارها سیر می کنند و در فضاهای شلوغ شهرهای امروزی حضور ملموسی ندارند. نگاه نویسنده اغلب به محیط های روستایی و نیمه شهری است که در اکثر این فضاها از نشانه های تکنولوژی های امروزی خبری نیست. ابزارهای ارتباطی امروزی مانند رسانه های گوناگون و حتی تلفن و موبایل در زندگی شخصیت های داستانی جای ندارد. در مقابل، المان های برگرفته از طبیعت مانند باغ، چشمه، در جای جای داستان ها دیده می شود. البته محیط جغرافیایی مشخصی برای مجموع داستان های کتاب انتخاب شده که محدوده استان سمنان و شهرهای کوچک و بزرگ و روستاهای پیرامون آن را در بر می گیرد. به اضافه مناطقی که همجوار این محدوده می شوند، مانند فضاهایی در ضلع شمالی کشور. از زبان بومی ساکنان این مناطق هم به وفور در برخی از داستان مورد استفاده شده که نویسنده برای فهم خوانندگان غیر بومی از زیرنویس های متعدد بهره گرفته است. همچنین در معرفی برخی مکان ها که به عنوان پس زمینه و بستر داستان ها انتخاب شده توضیحات لازم در بخش زیرنویس ها ارائه شده است. البته کامل ترین قسمت در این زمینه، بخش«واژه نامه» است که در پایان کتاب آمده و حاوی حدود هفتاد واژه بومی محدوده منطقه سمنان است.

چاپ اول (1393)مجموعه داستان«اگه زنش بشم می تونم شمر رو بغل کنم؟» نوشته محمد اسماعیل حاجی علیان در 175 صفحه با شمارگان 770 نسخه و قیمت 7500 تومان توسط انتشارات هیلا در تهران چاپ و منتشر شده است.

 

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه