گروه انتشاراتی ققنوس | بنیاد حق طبیعی و حقوق شهروندی در نظام فکری فیشته
 

بنیاد حق طبیعی و حقوق شهروندی در نظام فکری فیشته

...........................

منبع: خبرگزاری کتاب ایران

پنجشنبه ۵ دی ماه ۱۳۹۸

..........................

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «بنیاد حق طبیعی؛ بر اساس اصول آموزه دانش» نوشته یوهان گوتلیب‌فیشته از حق و رابطه‌اش با خودآگاهی می‌گوید.

سیدمسعود حسینی مترجم اثر در مقدمه‌ای که بر برگردان فارسی نوشته توضیح می‌دهد که بنیاد حق طبیعی (۱۷۹۶) یکی از ارکان نظام اصلی فیتشه در دوره ینا (حدودا ۱۷۹۹-۱۷۹۴) است که به شرح و تفصیل فلسفه حق یا فلسفه سیاسی او اختصاص دارد. دو رکن دیگر این نظام، که در کتاب بنیاد کل آموزه دانش (۱۷۹۵-۱۷۹۴) و نظام آموزه اخلاق (۱۷۹۸) بسط یافته‌اند، فلسفه اولی و فلسفه اخلاق فیشته را دربردارند. یعنی با ترجمه این اثر، سه رکن نخستین و از حیث تاریخی اثرگذارترین نظام یوهان گوتلیب فیشته را در زبان در اختیار داریم. 

اصطلاح ارگان در فارسی امروز بیشتر نهادها و موسسات را به ذهن متبادر می‌کند، حال آنکه فیشته در این کتاب اصولا از اندام‌ها یا اعضای بدن یا خصوصیت ارگانیک گیاهان و حیوانات سخن می‌گوید. 

فیشته تصریح می‌کند که قاعده حق یعنی اینکه آزادی‌ات را از طریق مفهوم آزادی همه اشخاص دیگری که با آن‌ها ارتباط داری محدود کن، از طریق قانون توافق مطلق با خویشتن (قانون اخلاق) درواقع تائید تازه‌ای برای وجدان دریافت می‌کند؛ و آنگاه بحث فلسفی درباره وجدان فصلی از اخلاق را تشکیل می‌دهد، اما این فصلی از آموزه فلسفی حق نیست، آموزه‌ای که باید دانشی جداگانه باشد که بر خود اتکا دارد. 

درواقع در این اثر فیشته حق را به منزله شرط خودآگاهی، همراه با ابژه‌اش استنتاج و به عنوان مفهومی برکشیده که متعین شده و کاربستش تضمین شده است، معرفی می‌کند.

هرچند در آموزه حقوق شهروندی مفهوم حق بیشتر متعین شده و نحوه‌ای که این مفهوم باید در جهان حسی محقق شود مبرهن شده است. به عبارت دیگر پژوهش‌های ناظر به حق آغازین و حق اجبار تمهیدی برای آموزش حقوق شهروندی‌اند. 

فیشته حق را آشکارا چیزی می‌داند که آدمی می‌تواند از آن استفاده کند یا نکند، بنابراین، حق از قانونی صرفا روادار لازم می‌آید: و این از آن روی قانونی روادار است که فقط به سپهر معینی محدود است که می‌توان از آن سپهر به وسیله قوه حکم نتیجه گرفت که آدمی بیرون از سپهر این قانون از قانون آزاد است، و چنانچه هیچ قانون دیگری در خصوص این موضوع وجود نداشته باشد آدمی به‌طور کلی منحصرا و صرفا با گزینش خودسرانه خویش بر جای می‌ماند. به زعم او محدودیت قانون در مشروط بودن آن متجلی می‌شود و مطلقا نمی‌توان درک کرد که چگونه قانونی روادار باید از قانون اخلاق، که بی‌قید و شرط فرمان می‌دهد و از این راه حیطه خود را به‌همه‌چیز گسترش می‌دهد قابل استنتاج باشد. 

استنتاج مفهوم حق، استنتاج کاربست‌پذیری مفهوم حق، کاربست منظومه‌وار حق یا آموزه حق، در باب سیاسی حق یا حق در جمهور، در باب قرارداد شهروندی، در باب قانون‌گذاری مدنی، در باب قانون اساسی، عناصر حق خانواده و رابطه حقوی متقابل میان والدین و فرزندان، عناصر حق ملت ها و حق جهان‌وطنی؛ از جمله مباحثی هستند که فیتشه در این اثر به آن می‌پردازد.

این فیلسوف می‌گوید که حق اجبار به وجه عام، به‌عنوان مفهومی کلی می‌تواند بدون زحمت از قانون حق برکشیده شود، اما همینکه بنا باشد کاربست این حق به اثبات برسد، در تناقضی حل‌ناشدنی گرفتار می‌آییم. دلیلش این است که مبنای تصمیم‌گیری درباره این نوع کاربست را نمی‌توان در جهان هستی به دست داد، بلکه این مبنا در وجدان یک‌یک افراد قرار دارد. پس حق اجبار به عنوان مفهومی کاربست‌پذیر با خودش تناقض آشکار دارد، زیرا هرگز نمی‌توان تعیین کرد ه آیا در موردی به‌خصوص اجبار جنبه قانونی به‌حق دارد یا خیر. 
 


کتاب «بنیاد حق طبیعی؛ بر اساس اصول آموزه دانش» نوشته یوهان گوتلیب‌فیشته با ترجمه سیدمسعود حسینی، در ۴۵۶ صفحه و شمارگان ۹۹۰ نسخه و به قیمت ۶۵۰۰۰ تومان از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه