گروه انتشاراتی ققنوس | بانوی اسطوره :آناهیتا دراسطوره های ایرانی
 

بانوی اسطوره :آناهیتا دراسطوره های ایرانی

ویژه نمایشگاه اعتماد

سطوره معرب واژه یونانی historia و به معنای روایت و تاریخ است. آناهیتا، ایزدبانوی نامدار ایرانی است که در مقام یک اسطوره مورد بررسی سوزان گویری قرار گرفته است. آنگونه که از پیشگفتار کتاب برمی آید، مولف کتاب، دانش آموخته دانشگاه مونیخ است. آناهیتا یکی از مادر-خدایانی است که با قرائن فراوانی، وجودش در ذهن و باورهای مردم جاری است و البته به گفته نویسنده مورد احترام بسیاری از مردم جهان نیز هست.
کتاب برای دادن آگاهی هایی از این اسطوره صورت بندی شده است. پرداختن به رب النوع ناهید در مقام یک اسطوره زن انعکاس دهنده نقش مهم زن در جوامع بدوی است. او گذشته از این که ناقل خون قبیله بود، نگاهبان آتش نیز بود. در مقدمه کتاب آمده است؛ «به نظر گیرشمن، زن حتی سازنده ظروف سفالین و دست افزارهای ابتدایی برای انجام امور کشاورزی بوده است. از این روی جای شگفتی نیست اگر زن در جوامع بدوی نه تنها کارهای قبیله را مستقلاً انجام می داده، بلکه حتی به مقام روحانیت نیز می رسیده است.»
نام آناهیتا در کتیبه های اردشیر دوم در همدان و شوش آمده و نکته مهم در این کتیبه ها آن است که نام آناهیتا بلافاصله پس از اهورامزدا (آفریدگار نیکی) و پیش از مهر (ایزد پیمان و دوستی) آمده است که نشانگر اهمیت اوست.
اسطوره آناهیتا، همچون هر اسطوره دیگری از واقعیت فرهنگی بسیار پیچیده یی خبر می دهد. اساساً پل ارتباط میان شناخت جوامع کهن از طریق اسطوره هاست. همانگونه که در متن کتاب و به نقل از یونگ آمده است؛ «امروزه ما به لطف نمایه ها و اسطوره های به یادگار مانده، در حال کشف تاریخ باستان هستیم.»
اسطوره ها در واقع بازتاب تفکرات، عواطف و آرزوهای انسان های پیشینی اند که در طرحی جهانی امروزه خود را می نمایانند. اسطوره ها از عنصری مینوی (متافیزیک) در جهان گذشته خبر می دهند که در واقع عالم را بنیاد نهاده اند. می توان گفت اسطوره ها با «آغاز» پیوندی تنگاتنگ دارند.
فرآیند شناخت در دانش جدید، معطوف به آینده و به عبارتی متکی بر مفهوم «پایان» است. اسطوره ها در واقع در متن فرهنگی جدید پل میان آغاز و پایان اند و از حسی از دست رفته سخن می گویند؛ یکی شدن با خدایان. کتاب آناهیتا در هشت فصل تنظیم شده که عبارتند از؛ سخنی کوتاه درباره اسطوره، باورهای انسان نخستین درباره مادر- خدایان، آناهیتا و سرس وتی، وجه تسمیه آناهیتا، آناهیتا در باورهای پیش از زرتشت، آناهیتا در باورهای زرتشتی، آناهیتا در متون پهلوی و پرستشگاه های آناهیتا.
بخش یادداشت کتاب نیز حجم قابل توجهی دارد و بر این تلاش است که عبارات ناملموس مخاطبان را رمزگشایی کند. در بین این واژه ها، «ایران» خود را می نمایاند؛ «واژه ایران از فارسی میانه Eran و فارسی باستان ariya و اوستایی airya و آن هم از ایرانی باستان arya گرفته شده است غ...ف از نظر ریشه شناسی er غدر واژه پهلوی Eranف به معنی نجیب، سلحشور و an همان نشانه جمع است به معنی نجیب زادگان، آریاییان و سلحشوران.
نکته یی که در تمامی واژگان اسطوره یی و اساساً در مفهوم اسطوره نهفته می باشد این است که حقیقت اسطوره ها، نه منطبق با نظام منطقی است و نه با نظام تاریخی. زیرا اسطوره بیش از هر چیز - همان گونه که شایگان می گوید- حقیقتی دینی و معنوی است و به یک اعتبار خاص، سحرآمیز است.
نکته یی که در اینجا می باید پرسید این است که تا چه حد ما می توانیم این حقایق غیرمنطقی و غیرتاریخی را که در متن ها (کتیبه ها، سفال ها، نوشته هایی مثل شاهنامه و...) انعکاس یافته اند به مثابه یک واقعیت (reality) بررسی کنیم. 
«بودریار» می گوید هیچ واقعیتی وجود ندارد و همه چیز متن است؛ یعنی فراسوی این متن ها چیز دیگری نیست، اما به نظر می رسد در ایران و تحت تاثیر وضعیت اجتماعی- سیاسی، متن تبدیل به واقعیت می شود. همه بر این باورند که متن شاهنامه روایت عینی تاریخی است که واقعیت دارد، یعنی رستمی بوده است و... به کتاب برگردیم. در متون دوره اسلامی نیز اسطوره آناهیتا انعکاس یافته است. «لقب آناهیتا بغدخت یا بیدخت است و این واژه را می توان در نام بسیاری از شهرها و پرستشگاه های کهن این سرزمین بازیافت. از این رو اگر امروز شمار زیادی از بناها و بقعه ها در ایران اثری از نام این خداوند آب ها و چشمه سارها دارد، باید آن را نشانه جایگاه والای این ایزد بانوی اساطیری در باورهای مردم این مرز و بوم دانست.» کتاب با شکل و شمایلی وزین و در سنت «انسان شناسی باستان شناسی» نوشته و توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
نکته جالب در این کتاب چاپ تصاویری از پیکر خدایان زن اسطوره یی است. این تصاویر فارغ از مباحث مطرح شده در کتاب، با نمایش پیکر مجسمه زن، بیش از هر چیز یادآور این گفته فوکو در تاریخ جنسیت اند، که زنان در طول تاریخ و با هرچه پیشرفته تر شدن مغفول و پنهان شده اند؛ در غرب با برهنگی و در شرق، بالعکس.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه