گروه انتشاراتی ققنوس | افسون شدگی در خانه شیروانی سرخ: یادداشتی بر رمان«مرده ها در راه اند»
 

افسون شدگی در خانه شیروانی سرخ: یادداشتی بر رمان«مرده ها در راه اند»

بازسازی هویت با بهره گیری از عناصر بومی، وسوسه انکارناپذیری برای بسیاری از نویسندگان امروزی است که می خواهند اثری با مولفه های بومی گرایانه و در عین حال برخوردار از نگاه های جامعه شناختی و روانشناسانه خلق کنند. داستان نویسی امروز، فارغ از جغرافیای خاص، این پله را به منزله سکوی پرش جهانی می داند که پیش از این هم موفقیت های گوناگونی را برای نویسندگان مختلف در اقصی نقاط جهان رقم زده است. یکی از تازه ترین آثار در این بخش، در کشور ما، رمان«مرده ها در راه اند» نوشته ناتاشا امیری است که اخیرا توسط انتشارات ققنوس در تهران منتشر شده است. رمان امیری محدوده زمانی حدود شش دهه (از سال های اولیه دهه سی تا سال های آغازین دهه نود) از تاریخ معاصر ایران را در بر می گیرد که محدوده جغرافیایی آن هم از شهر کوچکی در شمال ایران(توکا) شروع می شود و تهران به عنوان پایتخت ایران هم بخش های زیادی از وقایع داستان را به خود اختصاص می دهد. امیری از همان اول، روایت داستان را به نوعی با وقایع اجتماعی و تاریخی پیوند می زند تا به این شکل و همگام با تغییر و تحولات اجتماعی و تاریخی، سیر تحول شخصیت های داستانی خود را هم روایت کند. تحول عظیم اجتماعی و تاریخی در بخش های اولیه اثر، کودتای 28 مرداد سال 1332 است که اثرات زیادی روی بافت های اجتماعی در نواحی مختلف ایرانی می گذارد و در این میان، شهر کوچک توکا در شمال ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. خانواده ای با محوریت کوج آقا و شاه بانو، دخترانی دارد که هر یک از آنها هم سودای متفاوتی در سر دارند. خانه شیروانی سرخ، جایی است که این خانواده در آن زیسته و خاطرات زیادی برای آنها دارد. به نوعی خاستگاه و نشان اعضای این خانواده است که در فصل های بعدی و زمانی که هر یک از اعضای این خانواده به دلالیل مختلف در گوشه ای پراکنده می شوند، نام خانه شیروانی سرخ، باز هم آنها را به هم پیوند می زند. به غیر از اعضای این خانواده و اطرافیان آنها، به مرور، پای افرادی دیگری هم به رمان باز می شود که هر یک از آنها هم به تناوب از ماجراهای رمان نقش دارند. ماجراها و وقایع رمان، در وهله اول چیزی فراتر از اتفاق های روزمره زندگی نیست. البته به اشکال مختلف که طبیعی است برای افراد مختلف می تواند همان اشکال مختلف را رقم بزند. اما حوادث سیاسی و اجتماعی که رویدادهای تاریخی را هم در نهایت شکل می دهند برای شخصیت های رمان امیری، رویدادهای پیش بینی نشده ای هستند که طوفان این حوادث مسیر زندگی روزمره هر یک از آنها را هم ناخواسته تغییر می دهد. بنابراین، عملکرد فردی افراد در شکل گیری وقایع زندگی آنها چندان موثر نیست. بلکه این حوادث سیاسی و اجتماعی است که مسیر زندگی این افراد را شکل های مختلف دگرگون می کند. البته در این میان، تصمیم های فردی که ریشه در ابعاد روانشناختی و نوع جهان بینی این شخصیت ها دارد هم در رفتارها و گفتارهای آنها بی تاثیر نیست. با آن که مردهای متعددی هم در بخش های مختلف داستان حضور دارند، اما نگاه غالب، برگرفته از حضور زنان متعددی است که در جای جای داستان حضور ملموسی دارند. مهوش، روفیا، آتشه، افسون و پری از جمله شخصیت های زن فعال در رویدادهای داستانی کتاب«مرده ها در راه اند» هستند. شاید به خاطر این که از خانواده اولیه رمان؛ کوج آقا و شاه بانو، همین زنان به اجتماع پا گذاشته و در مراحل بعدی مردهایی هم به واسطه همراهی این زنان وارد داستان شده اند. با این حال، اگر از تسخیرشدگی مهوش در همان ابتدای اثر بگذریم که موضوع او را متفاوت می کند، بقیه شخصیت های زن هم هیچ یک به تنهایی عامل تاثیرگذاری در روند ماجراهای داستان نیستند. از میان مردها، فرامرزخان جوبنه ای، از همان ابتدا، مردی با اندیشه های متفاوت تجددخواهانه، متفکر و صاحب نگاه ترقی خواهانه معرفی می شود که هر جا حضور دارد، نشانه ها و سرعت تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی را یادآوری می کند. در بخش های اولیه رمان، شخصیت نریمان جامان هم در مباحث فرامرزخان جوبنه ای او را همراهی می کند اما این فقط فرامرزخان جوبنه ای است که تقریبا تا پایان رمان حضور ملموس دارد و اندیشه هایش بر حوادث داستان سایه انداخته است. در بخش اول رمان، توصیف فضا و ورود به ذهن و اندیشه شخصیت های داستان از اولویت های نویسنده است اما در بخش دوم، تکوین یک نگاه و اندیشه خاص که نویسنده تاکید خاصی روی آن دارد، در مرکز ثقل داستان قرار می گیرد. در این بخش هم فرامرزخان جوبنه ای بحث اندیشه ای پر دامنه ای را مطرح می کند که متناسب با گفتار و رفتارهای هر یک از شخصیت های داستان، موضوع را پیش می برد. نویسنده حتی پای یک برنامه تلویزیونی را به بحث باز می کند و صدای گوینده در پس زمینه مباحث شنیده می شود:«... صدای گوینده گفت:«معلوم نیست درک ما از کائنات تغییر می کند یا جهان هر لحظه عوض می شود وای خیلی چیزها، که امور بدیهی شناخته می شدند، امروزه مورد تردیدند و آنچه قبلا خرافات به نظر می رسید به کمک علم اثبات شده است.» (ص 271) به نظر می رسد در فصل های پایانی رمان، نویسنده احساس کرده آن چه را که از مباحث اندیشه ای می خواسته در قالب روایت داستانی و بیشتر به نقل از فرامرزخانه جوبنه ای و حتی در موارد از زبان شخصیت افسون بیان کند به تمامی تحقق نیافته و برای همین به بیان مستقیم مفهوم اندیشه ای روی می آورد و به نقل از مجری تلویزیون می گوید:«استمداد از موجودات ناشناخته از زمان های قدیم بین اقوام برای رسیدن به آرامش به شکل های گوناگون متداول بوده است. چه بسا هنوز هم به حل معماهای طبیعی و ماوراء الطبیعه کمک کند.» (ص 273) در این بخش و در جای جای رمان صدای گوینده تلویزیون شنیده می شود که بحث را ادامه می دهد. آن چه در پایان از این اثر در ذهن مخاطب می ماند، پازل های پراکنده از یک خانواده، به مثابه نمونه کوچکی از یک اجتماع با مشخصات زمانی و مکانی خاص است که با تاثیرپذیری از رویدادهای بیرونی، گام به گام به اضمحلال درونی و در نهایت بیرونی نزدیک می شود و اگر بخواهیم جاودانگی در پس رویدادهای این اثر را جست و جو کنیم، به همان جمله پایانی رمان می رسیم که می گوید:«جاودانگی یعنی به نفر وقتی هست، هست... وقتی هم نیست، بازم هست.»

چاپ اول (زمستان 1394) کتاب«مرده ها در راه اند» نوشته ناتاشا امیری در 360 صفحه با شمارگان 1650 نسخه و با قیمت 18000 تومان توسط انتشارات ققنوس در تهران چاپ و منتشر شده است.

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه