سايت الف
دانشنامهی فلسفی استنفورد برای دانشجویان و علاقهمندان به فلسفه نامی آشناست. بعید است یک سؤال در مورد یکی از حوزههای متنوع و گستردهی فلسفه به ذهن شما برسد و یکی از مدخلهای دانشنامهی فلسفهی استنفورد را به خود اختصاص نداده باشد. نحوهی مواجههی دانشنامهی استنفورد، برای پوشش حداکثری موضوعات مختلف، بهرهگیری از شیوههای متنوع مطالعات فلسفی است. به طور خاص، در اینجا بازخوانی آثار دسته اول و متقدم فلسفی، برای رویارویی با سؤالات تازه و مباحث بهروز مدنظر ماست. این مجموعه را میتوان یکی از پیشگامان مؤثر در این زمینه به شمار آورد.
بسیاری از مسائل علمی و فلسفی در دورهی معاصر، دقیقاً مسئله و دغدغهی فیلسوفان و متفکران گذشته نبوده است، اما این به معنای عدم امکان طرح سؤالات جدید از گذشتگان نیست. مسائل حوزههای جدید معرفتشناسی و فلسفهی ذهن از این جملهاند.
مسائل ذهن و آگاهی، از یک منظر دیرینهی کهنی دارد، اما از منظری موشکافانهتر، بحثهای مفصل و مناقشههای دنبالهدار پیرامون آن به تازگی در حوزهی فلسفه بالاگرفته و مورد توجه واقع شده است، به گونهای که سابقاً کمتر به این شکل برای اشخاص و جوامع علمی دغدغه بود. پرسیدن سؤالات مرتبط با حوزههای جدید فلسفه، همچون فلسفهی ذهن معاصر، از فیلسوفان اثرگذار گذشته، زمینهای مغتنم برای بازخوانی هدفمند آثار آنها فراهم میآورد.
پرسش از ذهن، و جایگاه آن در شناخت، اعم از شناخت خود یا خودآگاهی، و شناخت جهانی که فراتر از «خود» درک میشود؛ سؤالی است که در مدخل «ذهن و آگاهی از خود» از کانت پرسیده شده، و اندرو بروک، تلاش کرده تا در بازخوانی آرای کانت، پاسخ این سؤال را از دل آثار کانت استخراج کند.
به عقیدهی بروک، به رغم آنکه کانت خود مسئلهی ذهن را برای هدفش چندان مهم تلقی نمیکرد، اما دیدگاههایی که در این ارتباط طرح کرد، بر آیندگان تأثیر گذاشت. در این کتاب، بروک کلیات دیدگاههای کانت دربارهی ذهن را از میان آثارش بازخوانی نموده و سپس چگونگی جایگیری ذهن در طرح نقدی کانت را بررسی میکند. به سبک عموم مدخلهای استنفورد، دستهبندیهای شُستهرُفته و منظم، به سادگی به خواننده این فرصت را میدهد تا یک الگوی طبقهبندی شده از مؤلفهها و بحثها را در ذهن خود شکل دهد.
پس از آن نوبت به بازآفرینی دیدگاههای کانت برای پاسخ به سؤالات مربوط به ذهن و خودآگاهی میرسد. مباحث شناخت که در فلسفهی کانت ارائه شده است، دستمایهی خوبی برای محتوای فصول اصلی این مدخل به دست داده است. پس از طرح مؤلفههای کارآمد دیدگاههای کانت که در ارتباط با ذهن و خودآگاهی رهگشا خواهند بود، نویسنده هفت رأی کانت را پیرامون آگاهی و خودآگاهی طرح میکند و شرح میدهد. وحدت آگاهی نیز مبحثی است که مطابق دیدگاه کانت از ویژگیهای ذهن انسان است و در این کتاب، به مناسبت، مورد بحث قرار میگیرد.
نویسنده، دو کتاب مهم «نقد عقل محض» و «انسانشناسی از دیدگاه پراگماتیک» را مهمترین آثاری میداند که میتوان دیدگاههای کانت پیرامون ذهن را از آنها استخراج کرد. البته این به معنای بیاعتنایی نویسنده به سایر آثار کانت نیست. تأثیرگذاری یا عدم تأثیرگذاری دیدگاههای کانت بر روی علوم شناختی و نظریات مربوط به معرفت، آگاهی و ذهن در دورههای پس از او، دارای فراز و نشیبهایی است که در مقدمه و مؤخرهی کتاب به این موضوع اشاره میشود، و فصل پایانی نیز دقیقاً به محملهای تأثیر و عدم تأثیر کانت بر پژوهشهای شناختی معاصر اختصاص دارد.
برای علاقهمندان به فلسفهی ذهن و مسائل پیچیدهی آگاهی، سر زدن به این رهیافتها میتواند جالب توجه باشد، اما در ارتباط با این کتاب و کتابهای دیگر این مجموعه، توجه به یک نکته لازم است: برای فهم جامع و شامل یک موضوع، نمیتوان از یک مدخل دانشنامهای توقع زیادی داشت. به هر ترتیب، یکی از مؤلفههایی که در مقالات دانشنامهای مورد توجه قرار میگیرد، اجمال و کوتاهی مقاله، در عین غنا و فراگیری است. برای مخاطبی که آشنایی اولیهای با آثار کانت و کلیت دیدگاههای او، و نیز پرسشهای مهم پیرامون ذهن و آگاهی داشته باشد، این کتاب میتواند برای آغاز مطالعهای دقیقتر پیرامون نحوهی مواجههی نظریات کانت با مسائل ذهن و آگاهی به خوبی رهگشا باشد؛ االبته یک منبع کامل و کافی به حساب نمیآید؛ و حجم مختصر کتاب هم گویای این نکته است. با این حال کتابنامهی مفصل و ارجاعات این مدخل، راهنمای خوبی برای ادامهی مسیر پژوهشی خوانندهای است که به این مباحث علاقه داشته باشد.