گروه انتشاراتی ققنوس | ادبیات آمریکای لاتین همچنان جهانی ناشناخته: به بهانه انتشار چهار ترجمه از احمد گلشیری‌: تهران امروز
 

ادبیات آمریکای لاتین همچنان جهانی ناشناخته: به بهانه انتشار چهار ترجمه از احمد گلشیری‌: تهران امروز

احمد گلشیری در ایران با ترجمه‌هایش شناخته می‌شود؛ خصوصا ترجمه‌های او از ادبیات آمریکای لاتین. سال‌ها بود که برخی ترجمه‌های او تجدید چاپ نمی‌شدند؛ ترجمه‌های او از برخی نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین که چندان در ایران شناخته شده نیستند، اما از تاثیرگذارترین نویسندگان و جریان سازان ادبی در آمریکای لاتین بوده‌اند. 
 
اخیرا چهار ترجمه احمد گلشیری با نام‌های «پدرو پارامو»، «ناپدید شدگان»(بیوگان)، «نفرین ابدی بر خوانندگان این برگ ها» و «از عشق و دیگر اهریمنان» به ترتیب نوشته خوان رولفو، آریل دورفمن، مانوئل پوییگ و گابریل گارسیا مارکز از سوی نشر آفرینگان مجددا منتشر شده‌اند. 
 
در میان این نویسندگان به غیر از گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی و برنده جایزه نوبل، که با سبک خاص خود که بعدها به رئالیسم جادویی (realismo magico) شهره شد و طرفداران خاص خود را پیدا کرد، دیگر نویسندگان چندان برای مخاطب ایرانی آشنا نیستند. مارکز از همان ابتدا و در دهه 50 شمسی با ترجمه بهمن فرزانه از صد سال تنهایی مورد توجه قرار گرفت و با گذشت زمان مترجمان بسیاری بخت خود را با ترجمه آثار مارکز به فارسی آزمودند. اما این اتفاق برای دیگر نویسندگان آمریکای لاتین رخ نداد و گذشت زمان لازم بود تا آنها برای مخاطب ایرانی شناخته شوند. 
 
آریل دورفمن شیلیایی با نمایشنامه «مرگ و دختر جوان» که حشمت‌الله کامرانی آن را به فارسی ترجمه کرد و بعدها رومن پولانسکی لهستانی از روی آن فیلمی ساخت، در ایران شناخته می‌شود(این فیلمنامه بعدها دستمایه فیلمی با مضمون شکنجه‌های ساواک در ایران شد). «بیوگان» برگردان عنوان انگلیسی کتاب(Widows) بود که در دهه 70 ترجمه شده بود، اما در چاپ جدید کتاب، بنا به نظر مترجم عنوان کتاب به «ناپدید شدگان» تغییر یافت. در دهه 80 نیز عبدالله کوثری، «اعتماد» دروفمن را ترجمه کرد و با مقدمه چند صفحه‌ای خود در آغاز آن کتاب به شناخت بیشتر از این نویسنده یاری رساند. البته در این میان کتاب‌ها و داستان‌های دیگری چون «شورش خرگوش ها»(امیلی امرایی)، «وحشی واقعی کیست»، «آخرین وسوسه ایوان کارامازوف»(عبدالله کوثری) نیز از او ترجمه شدند. 
 
این کتاب روایتگر سال‌های اختناق و سرکوبی پس از به حکومت رسیدن ژنرال پینوشه در کودتای 1973 شیلی است. دورفمن در ابتدا تلاش داشت تا این کتاب را به انگلیسی با نامی مستعار بنویسد و پس از آن از مترجمینی بخواهد آن را به اسپانیایی برگردانند اما از این کار منصرف شد و کتاب خود را به زبان اسپانیایی انتشار داد و کتاب به صورت جلد سفید در میان خوانندگان دست به دست می‌شد. تکه‌های ناموزن فضای روایت شده در این رمان با خواندن کتاب «تب تند آمریکای لاتین» نوشته «آرتور دوموسلاوسکی»به یکدیگر نزدیک می‌شوند و فضا و احوال آن دوران را پیش روی خواننده تصویر می‌کنند. 
 
دوموسلاوسکی لهستانی، یکی از گزارش نویسان معروف خطه اروپای مرکزی و ادامه رو راه ریشارد کاپوشینسکی که سال‌های زیادی از عمر خود را در آمریکای لاتین در جست‌وجوی آمیغ‌های چپ بوده است، در گزارش‌های تکان‌دهنده خود از کشور‌های آمریکای لاتین به خوبی فضای پس از به قدرت رسیدن حکومت پینوشه را به تصویر کشیده است. فردای پس از کودتا پینوشه و طرح«نجات کشور» خود را آغاز کرد و در این راه چپگرایان بسیاری را در استادیوم اصلی این شهر گرد ‌آورد و با آنها تسویه حساب (یا به عبارت دقیق‌تر تصفیه حساب) کرد. 
 
دورفمن در رمان خود روایتگر زنان و خانواده‌هایی است که عزیزان خود را از دست داده‌اند و یا به وسیله پلیس شیلی دستگیر شده‌اند و خبری از آنها نیست. زنانی که سال‌ها از همسران خود بی‌خبرند و بر سر جنازه‌های آب آورده مردان جدال می‌کنند؛ جنازه‌هایی که اکثرا قابل شناسایی نیستند و در جریان عبور آب از میان سنگ‌ها چهره‌ای از آنها باقی نمانده است. 
 
از سوی دیگر، خوان رولفو مکزیکی برای اولین بار با احمد گلشیری و ترجمه رمان «پدرو پارامو» شناخته شد. این کتاب در اواخر دهه 60 منتشر شد و پس از آن نیز کتاب‌هایی چون «دشت سوزان» از او منتشر شد. از نگاه منتقدان، خوان رولفو در شمار معدود نویسندگانی است که با حجم کم و اندک آثاری که خلق کرده، تاثیری بزرگ در فضای ادبیات خصوصا ادبیات آمریکای لاتین گذاشته است. 
 
تیرادوسا، سفیر مکزیک که چندی پیش در مراسم بزرگداشت خوان رولفو در تهران سخنرانی می‌کرد عنوان داشت که «این اثر خوان رولفو به عنوان اثری آوانگارد(پیشرو) و متفاوت در فضای ادبیات آمریکای لاتین و همین‌طور جهان دانست و گفت: در سراسر داستان «پدرو پارامو»، مرز ناپیدای خیال و واقعیت در هم‌تنیده می‌شود و روایتی سرشار از مرگ، وهم، وحشت و خشونت را پیش روی مخاطب می‌گذارد.» 
 
شیوا مقانلو،مترجم، که از دیگر سخنرانان این مراسم بود عنوان کرد: «خوان رولفو منطق و زبان خاص خودش را دارد؛ منطقی که در آن هیچ‌گونه قضاوتی نسبت به آدم‌ها، مکان‌ها و اشیا ندارد؛ به همین دلیل است که اکتاویو پاز در ستایش خلاقیت این نویسنده می‌گوید «رمان پدرو پارامو به جای تفسیر و قضاوت، به ما نشان می‌دهد و این کاری درخور تحسین است.» 
 
نویسنده با جسارت در رمان «پدرو پارامو» ساختارشکنی می‌کند و نه تنها روایت در این اثر خطی نیست؛ بلکه زمان و اتفاق‌های آن هم به صورت حلقوی در رمان پیش می‌رود.» 
 
مانوئل پوییگ آرژانتینی نسبت به سه نویسنده دیگر در ایران کمتر شناخته شده است. پوییگ در جوانی به ایتالیا مهاجرت کرد و در کلاس کارگردانی با دسیکا-کارگردان معروف ایتالیایی و یکی از جریان سازان موج نو سینمای ایتالیا- همکلاس بود. 
 
او بر خلاف دیگر نویسندگان آمریکای لاتین که تنها به اسپانیایی می‌نویسند به چهار زبان تسلط کافی داشت و به سه زبان داستان کوتاه نوشته است. «نفرین ابدی بر خوانندگان این برگ ها» با تکنیک گفت‌وگو و به زبان انگلیسی نوشته شده و سراسر کتاب با پرسش و پاسخ آکنده شده است. مرد جوانی که به عنوان مراقب پیرمردی 
 
استخدام شده و پرسش‌های مرد سالخورده گاهی مرد جوان را عصبانی می‌کند. انتشار مجدد این کتاب‌ها، فرصتی است برای شناخت بیشتر از ادبیات آمریکای لاتین که متاسفانه در ایران تنها به چند نویسنده محدود شده است. هرچند عبدالله کوثری با کتاب «داستان‌های کوتاه ادبیات آمریکای لاتین» تلاش کرد نویسندگان بیشتری از این خطه را به خوانندگان ایرانی معرفی کند اما همچنان بسیاری از این نویسندگان در گمنامی به‌سر می‌برند. 
 
دلیل عمده این امر نبود مترجمان مسلط اسپانیایی است که موجب شده بسیاری از زبان دوم(عموما انگلیسی) به سراغ ترجمه آثار این نویسندگان بروند و از آنجایی که تمامی آثار نویسندگان آمریکای لاتین به انگلیسی ترجمه نشده است، بسیاری از کتاب‌های این گنجینه ادبیات مغفول مانده‌اند. 
 
در کنار این سخنان، باید توجه داشت که اشاره به ترجمه از زبان دوم به معنی کم اهمیت جلوه دادن کار این مترجمین نیست بلکه برخی از آنها به خوبی از عهده این کار برآمده‌اند و این موضوع بیشتر در ترجمه آثار منظوم از اهمیت برخوردار می‌شود. 
 
نکته دیگر در خصوص این کتاب‌ها زمان انتشار آنهاست. براساس مشخصات ثبت شده در داخل کتاب‌ها، تاریخ چاپ آنها به سال 1387 بازمی گردد که با سه سال تاخیر توزیع شده‌اند. 
تهران امروز
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه