« به من هشدار داده بودند ، ولی فکر نمیکردم برای خودم اتفاق بیفتد . من بیش از اندازه قوی بودم . من جادوگری بودم که مجموعه دستورالعملهای جادوگری را پر بار کرده بودم . نسلهای زیادی از جادوگران را تربیت کرده بودم . با قاطعیت و انصاف بر همه اعمال نفوذ کرده بودم . از مادر نزاییده کسی که بتواند روزی مرا از تخت به زیر آورد ! » داستان « پُم » و « وِرت » حکایت دختر کوچک یازده سالهای است که در خانوادهای جادوگر متولد شده و هیچ استعداد و علاقهای به جادوگری ندارد و دوست دارد مثل همه دوستانش طبیعی باشد . مادرش مصمم است به هر قیمتی شده دخترش را به جادوگری حرفهای تبدیل کند . در آخرین اقدام برای آموختن حرفه خانوادگی به « وِرت » تصمیم میگیرد دخترش را یک بار در هفته به مادربزرگ جادوگرش بسپرد . از همان روز اول نتیجه کار عالی است ، حتی فراتر از انتظارات مادر ولی . . . . کتاب « پُم » در 136 صفحه راهی بازار نشر شده است .