شهری از خواب مجموعه داستانی است به هم پیوسته با المانهای تکرار شونده که همچون ستون فقرات مجموعه، بار روایی را بر دوش میکشند. داستانها در حال و هوایی مالیخولیایی در پی هم میآیند و همدیگر را تکمیل میکنند: از مردی که در خلوت خود زوزه میکشد تا آن دیگری که در خواب بدل میشود به ماده گرگی توله از دست داده و در پی خون، و دختری که بیدار میشود در خوابِ زنی دیگر.
شخصیتها خواب میبینند و همین خواب است که موتور محرکه داستانهاست انگار و در یکی از داستانها، این تهران است که خواب میبیند. داستانها پر است از خرده روایتهای ناتمام، بچههای به دنیا نیامده، آدمهای زود از دنیا رفته. ناتمامی، سرنوشت تمامی آدمهای داستانهاست. شخصیتها کارهایشان ابتر میماند و به بیسرانجامی میرسد و هر داستان حل میشود در دل داستانی دیگر. فضا و زمان در داستانها دستخوش بازی میشوند تا در نهایت خواننده را با حس کشفی عظیم تنها بگذارند.
کتاب با داستانِ «چشمهایی از آتش» شروع میشود و با «دشتی از گل» پایان مییابد و در این میان سفری پر از شهود را برای خواننده میآفریند.
شهری از خواب نام یکی ازداستانهای کتاب و درونمایهء تمامی داستانهای آن است.