زندگی در اوایل قرن پانزدهم میلادی با دنیای امروزی ما کاملاً متفاوت بود . گوتنبرگ تمام زندگی خود را در دو شهر ماینتس و استراسبورگ آلمان گذراند . در آن ایام امکانات رفاهی اندک بود و راههای مسافرت و ایجاد ارتباط پیشرفته نبود . مردم برای آگاهی از حوادث و رویدادها روزنامه و مجله نمیخواندند ، زیرا هیچ یک وجود نداشت . در آن زمان ، برای نوشتن مطلبی روی کاغذ راهی جز نوشتن با دست نبود . به همین علت ، خبرها دهان به دهان پخش میشد . مسافران و داستانسرایان با مردم شهر در مسافرخانهها جمع میشدند و رخدادهای دیگر نقاط جهان را برایشان تعریف میکردند . با وجود تعداد بسیاری مدارس ، شمار کتابها خیلی کم بود . غالباً فقط معلم نسخهای از کتابهای درسی را در اختیار داشت . به کودکان از طریق پرسش و پاسخ درس آموخته میشد . آموزگار پرسش را طرح میکرد و شاگردان دستهجمعی پاسخ میدادند . بیشتر کتابها را با قلم پَر و جوهر مینوشتند و سپس در کارگاهها صحافی میکردند . در آن زمان ، تمایل به دانستن و تحصیل و شناخت جهان به سرعت رو به افزایش بود ، از این رو نسخهبرداری از کتابها کاری پرمنفعت شد . کتابی دیگر از مجموعه شخصیتهای تأثیرگذار به دوران رنسانس میپردازد و این بار زندگی شخصیتی به نام گوتنبرگ که مخترع دستگاه چاپ بود بازگو میشود . نام گوتنبرگ تا ابد با شاهکارش ، کتاب مقدس ، و با اختراع دستگاه چاپ ، اختراعی که جهان را دگرگون ساخت ، پیوند خورده است .