«رهبر عزیز»*

نویسنده: جنگ جین سونگ

ترجمه : مسعود یوسف حصیرچین

ناشر: ققنوس، چاپ اول 1396

343صفحه، 24000تومان

****

شاید به دلیل تفاوت فرهنگ‌ها و ساختارهای سیاسی، تفاوت‌هایی صوری میان دیکتاتورها و نظام‌های دیکتاتوری وجود داشته باشد، اما عصاره و جوهره آنها شباهت‌هایی انکار ناپذیر با یکدیگر دارد. شعارهایی که داده می‌شود، تصویر فرا انسانی که از دیکتاتورها برای توده مردم ساخته می‌شود، وظیفه‌ای که سازمان‌های تبلیغاتی برای جهت دادن به افکار عمومی بر عهده دارند همگی با وجود تفاوت‌های ظاهری از خاستگاهی مشترک برخوردارند. از این سبب است که کتابی همچون «رهبر عزیز» نوشته جنگ جین سونگ که با ترجمه مسعود یوسف حصیرچین و به همت نشر ققنوس به بازار آمده،  اهمیتی بسیار پیدا می‌کند. به ویژه اینکه درباره کشوری به نام کره شمالی است که از معدود پایگاه‌های باقی مانده سیستم سیاسی ورشکسته‌ای است که حتی در زادگاه خود روسیه نیز منسوخ شده است. کشوری که با دیوارهایی آهنین، خود را از جهان با ماشین‌های تبلیغاتی که نه تنها در داخل این کشور بلکه در خارج نیز که برای جهانیان تصویری وارونه از واقعیت‌ها ارائه می‌کنند جدا ساخته؛ واقعیت‌هایی که حکایت از زندگی مشقت‌بار مردمی دارد که حاکمانشان همیشه با فرافکنی مشکلات را به دشمنانی خارجی نسبت داده‌اند.

اندک زمانی بعد از جنگ جهانی دوم، شبه جزیره کره به دو نیم تقسیم شد؛ یکی در دامان غرب می‌افتد و دیگری شرق را الگوی خود برای رسیدن به بهشت عدالت و برابری قرار داد. آنچه این سرزمین را به دو نیم کرد نه تفاوت زبان، نژاد و مذهب بلکه تفاوت ایدئولوژی سیاسی است. هر دو کشور دیکتاتوری را تجربه می‌کنند، یکی دیکتاتوری را از نوع کمونیستی‌اش و دیگری از نوع نظامی آن. اما در کره جنوبی سرانجام بعد از دو دهه سلطه نظامیان، از دهه هشتاد میلادی به بعد، نظامی مبتنی بر لیبرال دموکراسی بر سر کار آمد و از آن پس کره جنوبی به شکلی شتابان مراحل پیشرفت و توسعه را پشت سر گذاشت. این همزمان با دورانی بود که مردم همسایه شمالی این کشور با قحطی و گرسنگی دست به گریبان بودند. اینکه چگونه کره جنوبی بدانجا رسید و کره شمالی بدین جا، حکایتی است در خور اعتنا و عبرت‌آموز. بیش از آنکه درستی مسیر پیموده شده توسط کره جنوبی مطرح باشد، نادرستی مسیر پیموده شده توسط کره شمالی مطرح و در خور اعتناست.

تاکنون کتاب‌های گوناگونی درباره کره شمالی نوشته شده است، هم توسط نویسندگان غیرکره‌ای که سعی کرده‌اند از چند و چون زندگی مردم این کشورها سخن بگویند و هم  توسط کسانی که از این کشور گریخته‌اند، از مردم عادی گرفته تا زندانیان سیاسی و .... اما  جنگ جین سونگ در کتاب «رهبر عزیز» اثری متفاوت از این آثار پیش‌روی مخاطب قرار داده. او تنها درباره فقر، گرسنگی، تبعیض، زندان، شرایط سخت کار و از این دست سخن نمی‌گوید. این کتاب به سهم خود بخشی از حقیقت درونی سیستم کره شمالی را به صورتی عریان پیش روی خواننده قرار می‌دهد.

در این کتاب نشان داده شده چگونه ادبیات نه تنها در هنر کره شمالی، که در ساختار اجتماعی  و سیاسی این کشور نیز نقش داشته است. تا زمانی که کیم ایل سونگ (رهبر کبیر)  زنده بود رمان‌نویسی رواج بسیار داشت و مدال‌های افتخار حکومتی نصیب رمان نویسان می‌شد. رمان بستری بود تا در حد توان خدمات رهبر کبیر در آن شرح و بسط داده شود. اما پس از مرگ او و حکومت پسرش کیم جونگ ایل (رهبر عزیز) مد رمان به شعر تغییر پیدا کرد. البته کمبود کاغذ هم در آن دخیل بود، چون کاغذ کافی برای چاپ کتاب‌های درسی وجود نداشت، چه رسد به اینکه صرف انتشار رمان‌های حجیم شود، حال نوبت شاعران بود که با اشعارشان خدمات رهبر عزیز را مورد ستایش قرار داده و با اعمال دیکتاتوری فرهنگی او جوایز حکومتی را دشت کنند. در کره شمالی اگر چیزی نوشته شود که سلسله مراتب حکومتی آن را مورد تایید و سفارش قرار نداده باشد یک خیانت است!

در چنین احوالی چندان عجیب نیست که حاکمان کره شمالی همانقدر که کوشیده‌اند مردم این سرزمین تصویر غیر واقعی از جهان بیرونی مرزهای خود داشته باشند، در تلاش بوده‌اند تصویری دور از حقیقت نیز از کشور خود نزد مردم جهان ارائه کنند. اهمیتی که این دو مسئله برای رهبران کره شمالی داشته و شیوه‌های انجام آن یکی از مهمترین امتیازات کتاب رهبر عزیز به حساب می‌آید. زاویه دید نویسنده کتاب و دانسته‌های او درباره پنهانی‌ترین لایه‌های قدرت در کره شمالی، از این کتاب اثری منحصر به فرد و خواندنی برای درک واقعیت‌های سرزمینی بوجود آورده که مردمانش از جنبه‌های انسانی به شدت تهی شده‌اند. موجوداتی که بزرگترین افتخار برای آنها در چنین شعارهایی مستتر شده است: «بیایید با اهدای جانمان به رهبر کبیر رفیق جونگ ایل خدمت کنیم»

اما این رهبر کبیر، رهبر عزیز یا رفیق کیم جونگ ایل کیست؟ مردی که رسانه‌های رسمی و دستگاه تبلیقاتی چنان هاله قدسی و فرا انسانی از او ترسیم کرده‌اند که نویسنده کتاب نیز همانند اغلب مردم آن سرزمین، انجام افعال انسانی توسط او را باور نداشته، تا آنجا که حتی تصور اینکه رهبر عزیز غذای خورده شده را همانند هر انسانی هضم و یا دفع کند برای او و سایر مردم باورپذیر نیست! از همین روست که وقتی نویسنده کتاب برای اولین بار با رهبر عزیز روبرو می‌شود، به شدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد و غذا خوردن با او را افتخاری بسیار بزرگ که نصیب او و همراهانش شده می‌پندارد. اما در این میان افتخار بزرگتر نصیب کسی است که فرصت آن را پیدا می‌کند که لیوان شرابش را به لیوان رهبر عزیز بزند.در هر دیدار فقط یک نفر به چنین افتخاری دست می‌یابد و از آن پس ، این لیوان متبرک در خانه آن فرد در قفسه شیشه‌ای جایی ویژه می‌یابد که همگان شاهد افتخاری که نصیب او شده باشند. در این قبیل دیدارها کوچکترین ابراز احساسات کیم جونگ ایل چنان تاثیر در حاضران بر می‌انگیزد که در ریختن اشک و سر دادن گریه از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

نویسنده کتاب (جنگ جین‌ سونگ) یک فرد عادی نیست و همین کتاب از او شخصیتی ویژه ساخته است.  او شاعری است که بخت آن را دارد که شعرش توسط کیم جونگ ایل (رهبر عزیز) پسندیده شود، بنابراین به حلقه‌ای راه یافته که شاعران معتمد حکومت محسوب می‌شوند و او جوان‌ترین ملک‌الشعرای کره شمالی در این حلقه است. او در این زمان کارمند سازمان جبهه (UFD) است، جایی که از بخش‌های کلیدی حزب کارگران و مسئول جاسوسی، سیاست‌گذاری و دیپلماسی بین دو کره است. برخوردار بودن از این جایگاه و موفقیت او به عنوان شاعری انقلابی باعث می‌شود او در بالاترین سطوح قدرت فعالیت کند، در ساخته شدن کیش شخصیتی کیم جونگ‌ایل، رهبر عزیز کره شمالی نقش داشته باشد و نهایتا به جمع «پذیرفته‌شدگان»، که اعضای آن بسیار کم هستند راه یابد.

تاکنون هیچ‌یک از کسانی که از کره شمالی فرار کرده و به نوشتن خاطراتشان پرداخت‌‌اند تا این اندازه به نهاد قدرت و شخص کیم جونگ‌ ایل، نزدیک نبوده‌اند. بنابراین ارزش کتاب فقط در خود این خاطرات و بازگو کردن رازهای پشت پرده درباره «رهبر عزیز» نیست؛ افزون بر همه اینها نویسنده در کتاب خود ساختار واقعی قدرت در کره شمالی و ماهیت درونی سیستم حاکم بر آن را به بهترین شکل در برابر خواننده قرار می‎‌دهد. سیستمی که چنان مردمش را فریفته که به این شعار  باور دارند که «اگر هزار کیلومتر رنج را تحمل کنید، ده هزار کیلومتر خوشبختی در انتظارتان خواهد بود»! میلیون‌ها کیلومتر رنج را تحمل کرده‌اند اما همچنان از خوشبختی خبری نیست، مگر آنکه بگویی اگر چه هنوز به خوشبختی نرسیده‌اند اما خیلی دور نیست و یا بهتر این است که بپذیری شرایطی که در آن قرار داری عین خوشبختی است! تجربه نشان داده فریفتن توده مردم و به دنبال کشیدن آنها در چنین دیکتاتوری‌هایی که یا با ترس و ارعاب و یا باور و پذیرش کنترل و هدایت می‌شوند چندان دشوار نیست؛ آنقدر که وقتی در قحطی اواسط دهه نود مردم خارج از پایتخت دسته دسته از گرسنگی می‌مردند، مردم کره شمالی باور داشتند رهبرشان روز خود را بای ک کوفته برنجی سر می‌کند و مدام در حال سرکشی به نقاط مختلف کشور است و وقتی تصویر او را همراه با سرود «کوفته برنجی‌های ژنرال» می شنیدند چطور از سعادت زندگی در چنین کشوری غرق در اشک بودند.    

پی نوشت   

*رهبر عزیز یا رهبر کبیر عناوینی است که به اعضای خاندان کیم نسبت داده شده‌اند که حکومتشان در واقع همچون شاهان از  پدر به پسر رسیده است. رهبر کبیر (کیم ایل سونگ) و رهبر عزیز (کیم جونگ ایل) به ترتیب پدر و پدربزرگ رهبر جوان فعلی کره شمالی هستند.