به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دین را چگونه باید فهمید و در عصری که متافیزیک بدنام شده است، چه جایگاهی باید برای دین قایل شد؟ عمده پیشفرضهای متافیزیکیای که پشتیبان الهیات سنتی بودهاند دیگر پذیرفتنی نیستند، اما چندان روشن نیست که مفهوم «پایان متافیزیک» را چگونه باید فهمید یا این مفهوم چه تاثیراتی بر فهم ما از دین خواهد داشت.
همچنین به نظر میرسد که اخیرا در حوزهها و رشتههای مختلفی مانند فلسفه، روانکاوی، تاریخ و مطالعات فرهنگی علاقه به امر الوهی احیا شده است. در این کتاب فیلسوفانی پیشگام در ایالات متحده و اروپا در عین حال که زوال متافیزیک را تبیین کردهاند، مجالی را نشان دادهاند که این زوال برای ظهور فهمی غیر الهیاتی از دین گشوده است.
تجارب تاریخی به خصوص تجربه دوران مدرن نشان میدهد که دین مقولهای زایل شدنی از زندگی انسان نیست. با وجود تطورات بزرگ دوران مدرن و پیدایش صورتهای مختلف مقابله با دین و دینداری، از اندیشههای فلسفی تا نظریات طبیعی یا جریانهای اجتماعی و فرهنگی مقابل اصول و باورهای دینی، دین هنوز مهمترین صورت حیات معنوی انسان معاصر است.
تجربههای انضمامی چند دهه اخیر نیز نشان میدهد که ستیز با دین و دینداران وضع جهان را بهبود نمیبخشد. به همین جهت، پس از دورهای از نگاههای افراطی علیه دین، در اکثر نقاط جهان شاهد برخورد نرم و همدلانهتری با دین و دینداران هستیم.
این شرایط در حوزه فلسفه، به خصوص در فلسفه به خصوص در فلسفه دین، هم انعکاس داشته است. در بین متفکران معاصر توجهی جدیتر به تفکر درباره دین و نسبت آن با سایر مقولات زندگی دیده میشود.
در بین ادیان غیر مسیحی اسلام پیچدهترین و پرچالشترین نسبت را با مسیحیت داشته و وضعیت جهان معاصر نیز شاهد دریافت است. این کتاب زیر نظر مارک تارال هایدگرشناس آمریکایی تدوین شده است. مقالات مجموعه حاصل کنفرانسی با مسئولیت وی است که با عنوان «دین پس از هستی –یزدانشناسی» در ژوئیه 2001 برگزار شد. صاحبان مقالات نتیجه آخبرین مطالعات و دریافتهای خود را در این مجموعه عرضه کردهاند. مقدمه کتاب به وسیله راتال نوشته شده درصدد طرح ایده کلی کنفرانس و شامل بررسی اجمالی محتوای مقالات است.
مقاله اول نوشته رابرت پیپین است که تفسیر روشنگرانه و بدیعی از فقراتی از حکمت شادان نیچه به دست میدهد و البته قرار گرفتن آن به عنوان اولین مقاله بیوجه نیست. مقالات دوم و سوم این کتاب در واقع همچون تعاملی دوجانبه میان جیانی واتیمو و ریچارد رورتی است. در این دو مقاله، نویسندگان به دو طریق مختلف از امکان حضور دین در دنیای معاصر سخن به میان آوردهاند.
در مقاله چهارم، چارلز تیلور هگلشناس مشهور کانادایی تلاش میکند با توصیف ساختارهای اساسی مفهوم «جهان بسته» توصیفی از وضع دین در جوامع مدرن عرضه کند. مقاله پنجم از خود راتال است که در آن تلاش میکند توضیحی از جایگاه دین در جهان مدرن و معاصر با تاسی به آموزههای هایدگر متاخر عرضه کند.
مقاله ششم با تمرکز بر نظریات سورن کییر کگور تلاش میکند از ویژگیهای دین بر اساس تفسیری اگزیستانسیالیستی پرده بردارد. هیوبرت دریفوس هایدگرشناس برجسته آمریکایی در این مقاله با تاکید بر مفهوم «خود» و «تناقض» نزد کییرکگور از دین پس از دوران هستییزدانشناسی سخن به میان میآورد.
مقاله هفتم از آدریان پپرزاک است که با پیروی از نوشتههای لویناس، مواجههای انتقادی با ایده هستی یزدانشناسی هایدگر دارد و تلاش میکند ضمن تدقیق این مفهوم از ناسازگاریهای آن سخن به میان میآورد.
مقاله هشتم را جان. د کاپوتو نوشته است. او تلاش میکند با طرح تاملاتی بر محور فرونیموس یونانی از امید به امر ناممکن به عنوان محوری برای دینداری در دنیای بعد از هستییزدانشناسی سخن بگوید. مقاله نهم را لئورا باتنتسکی در عالم یهودیت با اتکا به آموزههای دو متفکر نامدار یهودی یعنی لویناس و لئو اشتراوس طرح بحث میکند.
مقاله دهم هم مربوط است به ژانلوک ماریون و یک متن فلسفی دقیق در توضیح مفاهیمی از تفکر هایدگر است. وجه مشترک مقالات آن است که خواننده را با فضای مباحث فلسفه دین در دوران پس از «مرگ خدا» آشنا میکند.
متافیزیک و هستی – یزدانشناسی، عشق و مرگ نزد نیچه، پس از هستی – یزدانشناسی: فلسفه بین علم و دین، ضد کشیش و خداناباوری، ساختارهای بسته جهان، بین زمین و آسمان: نظر هایدگر در باب زندگی پس از مرگِ خدا، مسیحیت عاری از هستی – یزدانشناسی: تقریر کییر کگور از حرکت نفس از یاس به سرور، دین پس از هستی – یزدانشناسی، تجربه خدا و ارزش امر ناممکن، فلسفه یهودی پس از متافیزیک، «پایان متافیزیک» به مثابه یک امکان فصلهایی است که مارک راتال به آنها در این اثر پرداخته است.
کتاب «دین پس از متافیزیک» نوشته رابرت پیپین، ریچارد رورتی، چارلز تیلور ویراسته مارک راتال با ویرایش علیاصغر مصلح در 341 صفحه از سوی نشر ققنوس به بهای 65 هزار تومان منتشر شده است.