حتماً در طول زندگی با آدمهایی برخورد داشتهاید که به شما احساس بدی دادهاند؛ باعث شدهاند که احساس حقارت یا بیارزشی کنید و انرژیتان را برای انجام دادن کارهایتان کم کرده یا بهکلی دلسردتان کردهاند. اگر بدشانس باشید هر روز در محیط کار یا دانشگاه یا خانواده با آدمهایی از این دست سروکار دارید.
این جور آدمها به محیط کار یا درس یا محیطهای دوستانه محدود نیستند. حتی در مکانهای عمومی، مترو، اتوبوس، هواپیما یا حتی پیادهرو هم ممکن است با این آدمها روبهرو شوید. گاهی فقط برخورد یکباره است و دیگر هیچوقت آن آدم را نمیبینید و گاهی کسی است که هر روز با او در محیط کار، درس و ... سروکار دارید؛ و حتی گاهی عضوی از خانوادهتان است. راهحلِ مقابله با این آدمها یکی نیست.
رابرت ساتن، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، در کتابِ چگونه از دست آدمهای عوضی خلاص شویم؟ انواع مشکلاتی را که آدمهای عوضی برایمان به وجود میآورند از هم جدا میکند، مثالهای واقعی زیادی میزند و راههای مختلفِ خلاصی از دست این آدمها را پیشنهاد میکند؛ از مواجه نشدن با آنها گرفته تا مقابله به مثل با آنها. به نظر او، هر کسی در مورد مشکلِ خاصی که دارد باید دو یا چند راهحل مختلف را با هم ترکیب کند و به راهحل مخصوصِ آن مورد برسد. هدف این راهحلها این است که اجازه ندهید آدمهای عوضی به شما احساس بدی دهند، روزتان را خراب کنند، در مسیر موفقیت شغلی و تحصیلی شما مانعتراشی کنند و به شما حس بیارزشی دهند.