.........................
جامعه خبری تحلیلی الف
پنجشنبه 29 دی 1401
..........................
در نخستین دهههای قرن بیست و یکم، درست زمانی که اغلب فکر میکنیم: « خب جهان با پشت سرگذاشتن دو جنگ جهانی خونین و جنگ سردِ طولانی و فرسایشی میان قطبهای شرق و غرب و... روزگاری رسیده که ارزشهای دموکراتیک و انسانی بر همگان معلوم شده، اروپایی که روزگاری کشورهایش بیرحمانه با یکدیگر میجنگیدند، حالا به اتحاد رسیدهاند؛ در کشورهای عربی انقلابهایی علیه دیکتاتورها صورت گرفته و ...» خلاصه به خیالمان دوران جنگ و خونریزی تمام شده و زمان دموکراسی و صلح رسیده، چرا که هم سیاستمردان از تاریخ درس گرفته و هم توده مردم. اما زیادی خوشبین و دلخوش هستیم! یکباره به خودمان میآییم و می بینیم پشت این ظاهری که همه چیز خوش و خرم است، اقتدارگرایان در شکل و شمایلی تازه سروکلهشان پیدا شده و قدرت را در دستان خود متمرکز کردهاند. برخی از آنها حتی از دل انتخاباتی با ساز و کار دموکراتیک بیرون آمدهاند. چرا که از تجربیات دیکتاتورهای گذشته درس گرفته اند و فهمیده اند چگونه با ظاهری دموکراتیک کارخود را پیش ببرند.
در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم از این چهره ها در گوشه و کنار دنیا دیدهایم. ولادیمیر پوتین ، شین جی پینگ، نیکلاس مادورو (در پی هوگو چاوز)، اردوغان و... اما آش وقتی شورتر میشود که در آمریکا دونالد ترامپ به ریاست جمهوری میرسد. یک اقتدارگرای پوپولیست که آبروی دموکراسی آمریکا را میبرد. مخصوصا وقتی در مبارزات دومین دوره ریاست جمهوری میبازد و هوادارنش را تشویق میکند که کنگره آمریکا را اشغال کنند. چه اتفاقی افتاده؟ برآمدن اقتدارگرایی در کشورهایی که در دموکراسی سابقه چندانی ندارند، شاید عجیب نباشد، اما ظهور و بروز آن در کشوری که خود را سردمدار ارزشهای دموکراتیک میداند و میخواهد برای دیگران سرمشق باشد یک فاجعه است!
اگر دوست دارید بدانید اوضاع از چه قرار است و چنین آش شلم شوربایی از کجا سرچشمه گرفته است؟ یک کتاب واقعا خواندنی با عنوان «برآمدن اقتدارگرایی» با ترجمه شهریار خواجویان منتشر شده است. اثر حاضر دومین کتاب از مجموعۀ دیدگاههای جهانی است که به همت نشر ققنوس به بازار آمده؛ این مجموعه به نیت ارائه اطلاعات مورد نیازِ خوانندگانی که علاقمند به درک بهتر ارتباطات بینالمللی در کشورهای امروز جهان هستند، منتشر میشود.
کتاب از ساختاری جستار محور برخوردار است و از چهار فصل و 21 جستار تشکیل شده است. و همانگونه که از عنوان «برآمدن اقتدارگرایی» میتوان حدس زد، این جستارها چگونگی و چرایی بازگشت اقتدارگرایی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم را مورد واکاوی و تحلیل قرار میدهند. بخش نخست با عنوان «بر آمدن جهانیِ اقتدارگرایی» به طرح صورت مسئله میپردازد؛ یعنی به وجود آمدن اقتدارگرایی، نه فقط در کشورهایی که سابقه دموکراسی ندارند، بلکه در متن پرسابقه ترین دموکراسی های جهان. آیا دموکراسی در جهان بیآنکه انتظار داشته باشد، در یک درد سر تازه اقتاده است؟ چیزی که نظم دموکراتیک کشورها را بعد از تغییر و تحولهای ناشی از پایان جنگ سرد تهدید میکند؟ آیا یک نواقتدارگرایی درکشورهای اروپایی شکل گرفته است؟ از جمله مباحث مطرح شده در فصل نخست کتاب هستند.
در فصل دوم با عنوان «علل اقتدارگرایی» به ریشه یابی این ماجرا پرداخته شده است. خاستگاههای اقتدارگرایی مدرن؛ ظهور دوباره رهبران قدرتمند در کشورهای مختلف جهان؛ پوپولیسم افراطی و اراده مردم؛ آزادی اینترنت به عنوان ابزاری که هم میتواند در خدمت دموکراسی باشد و هم اقتدارگرایی و تلاش کشورهای به وجود آمده بعد از فروپاشی شوروی سابق برای ریشه دار شدن دموکراسی در آنجا و البته حضور برخی از شاخص ترین اقتدارگرایان در همین کشورها؛ از جمله بحثهایی هستند که در جستارهای این بخش مورد بررسی قرار گرفته اند.
فصل سوم کتاب از جستارهایی تشکیل شده که در جستجوی یافتن این پاسخ هستند که «آیا اقتدارگرایی همواره بد است؟» که یکی از چالش برانگیزترین بحثها در این زمینه محسوب شده و نظرات ضد و نقیضی را نیز در پی دارد. برای نمونه راجع ولادیمیر پوتین در روسیه، آیا اقتدارگرایی پوتین در روسیه به نفع مردم این کشور بوده؟ اگر چنین بوده و موجب قدرت گرفتن دوبارهی روسیه در مناسبات جهانی شده، آیا قربانی کردن دموکراسی در داخل، هزینه مناسبی برای راستای ارتقای قدرت جهانی ست؟ و یا در نمونه ای دیگر آیا شین جی پینگ نمونه یک اقتدارگرای خوب است؟
آخرین فصل کتاب به «مبارزه با اقتدارگرایی» اختصاص دارد. شاید برخی عقیده داشته باشند که به سرانجام رساندن پارهای ماموریتهای سودمند برای یک کشور نیازمند اقتدارگرایی است و یا با استفاده از آن زودتر و بهتر میتوان به نتیجه رسید. این چیزی است که در کشور خودما نیز بی سابقه نبوده، رضا شاه با همین روش سعی داشت نوسازی و پیشرفت را در کشور جلو ببرد و نهایتا اگرچه به توفیق هایی دست یافت اما به دیکتاتوری نیز انجامید. اما چنانکه در کتاب حاضر مورد اشاره قرار گرفته، اقتدارگرایی حتی اگر به صورت مقطعی نیز دستآوردهایی به همراه داشته باشد، در نهایت نتایج زیانبار انکارناپذیری دارد. که مبارزه با آن را ناگزیر مینماید. برای نمونه در جستاری از همین بخش به کشورهایی در آفریقا پرداخته شده که دیکتاتورهایی سالمند که بر جامعهای جوان و پویا حکومت میکنند و با اقتدارگرایی مانع از پیشرفت آنها میشوند. در انتهای این بخش جستار«دموکراسی در اروپا و ایالات متحده به دردسر افتاده» تعارضات درونی دموکراسی غربی را مورد توجه قرار میدهد، تعارضاتی که زمینه را برای هموار شدن راه اقتدارگرایان مهیا میسازد. در کتاب همچنین دلایل اقبال مردم به اقتدارگرایی و رأی موافق دادن به آن بررسی شده و چگونگی مقابله با اقتدارگرایان و شکست آنان (با استفاده از روشهای آزمودهشده و مؤثر در اغلب دیدگاههای صاحبنظران حوزۀ سیاست) مورد اشاره قرار گرفته است.
سرانجام اینکه «برآمدن اقتدارگرایی» کتابی است که یکی از مهمترین چالشهای دهههای اخیر سیاست در برخی کشورهای جهان، از توسعه یافته تا توسعه نیافته و یا از جهان اول تا جهان سوم و... مورد توجه و بررسی قرار داده است. جستارهای کتاب و روان نوشته شده اند، به گونه ای که در یک فرصت و نشست کوتاه نیز میتوان یکی از آنها را خواند. نویسندگان جستارها نیز اغلب چهرههای شناخته شده و معتبر در حوزه مورد بحث به شمار می آیند همانند: تیموتی اسنایدر، ماریا جی استفان، جان شاتاک، کرستوفر واکر، جسیکا لودویک، سارا فریمن وولپرت، مارت تراسبرگ، دیوید موندل و...
از نکات جالب کتاب طرح سه پرسش در ابتدای هر جستار است، به این ترتیب که از مخاطب میخواهد هنگام خواندن هر جستار به پرسش های مربوط به آن نیز فکر کند. بکار بردن این ایده به خواننده کمک میکند که درک بهتری از بحث و محورهای اساسی آن که در این پرسشها مورد تاکید قرار گرفته، برسد. در طول کتاب باکسهایی نیز برای توضیح پارهای مفاهیم و مباحث کلیدی به صورت موجز و با زبان آسان تدارک دیده شده است. کتاب آشکارا برای عموم مخاطبان نوشته شده، اگرچه برای علاقمندان جدی جهان سیاست نیز واجد نکات تامل برانگیز فراوان است اما در اصل میکوشد زمینهای را فراهم آورد که عامه مخاطبان نگاهی جدی تر به جهان پیرامون خود و مناسبات سیاسی حاکم بر آن داشته باشند.