هنرنیوز
چاپ سوم رمان «اپرای شناور» نوشتهی «جان بارت»، ترجمه «سهیل سمی» توسط انتشارات ققنوس منتشر شد.
به گزارش هنرنیوز، «اپرای شناور» اولین اثر از این نویسنده است که در ایران منتشر شده است و در آن، راوی کتاب، تاد آندروز وکیلی موفق است و قصد دارد اتفاقات روز بیست ویک ژوئن 1937 را تعریف کند. روزی که او تصمیم به خودکشی میگیرد و خواننده را در پی افکار خود میکشاند. تا اینکه پشیمان میشود و به زندگی خود بازمیگردد.
تاد از همان آغاز که خود را معرفی میکند همچون آدمهای پر چانه، همان طور خود میگوید مدام به بیراهه میزند و از کلامش فاصله میگیرد؛ و دوباره از راهی دیگر وارد موضوع اصلیاش میشود. او در گذران روز بیستویک ژوئن، خاطرات و مسائل گذشتهاش را به یاد میآورد و در خلال تعریف آن روز هر بار یک داستان دیگر از زندگیاش را مطرح میکند.
در قسمتی از اپرای شناور میخوانیم: «اگر هنوز حواستان به من است، باید بگویم هیچ حوصله ندارم شرح بدهم که چرا اول باید به سرنوشتساز بودن آن روز اشاره میکردم و بعد از ارتباطم با جین مک پرده برمیداشتم. شما یا با ترفند اوج و افت داستان آشنایید، که در این صورت نیازی به توضیح نیست یا اطلاعاتتان در مورد داستانگویی حتی از اطلاعات من هم کمتر است، که در این صورت شرح و توضیح اساسأ بی فایده خواهد بود.»
در حقیقت تاد آندروز ، انسانی خسته و آزرده از جنگ است که خودکشی را برای رهایی خود از ادامهی زندگی انتخاب میکند و خواننده تنها در قسمتهایی از داستان به ذهنیت و تفکر درونی تاد و نیز نکتههای اصلی نویسنده آگاه میشود. چرا که این شیوهی نگارش جان بارت است که خود آن را به «اپرای شناور» تشبیه کرده و مینویسد: «اما کل داستان خواهی نخواهی بر سینه موج نثر هرزگرد من شناور خواهد بود: گاه به گاه آن را خواهید دید، گمش خواهید کرد، دوباره زیر نظر خواهیدش گرفت؛ و شاید پیگیری طرح و پیرنگ داستان و فراز و فرودهایش، حد نهایت توجه و تخیل و اگر آدمی عادی هستید، صبر و شکیبایی ـ شما را بطلبد.»
همچنین درباره انتخاب عنوان «اپرای شناور» میخوانیم: « این عنوان بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. همین میتواند وجه تسمیه مناسبی باشد. اما دلیل بهتری هم وجود دارد. ساختن قایق تفریحی با عرشه مسطح و باز و اجرای مداوم یک نمایش بر روی این عرشه به نظرم همیشه فکر بکری بود. قایق هرگز در اسکله پهلو نمیگرفت، بلکه با جریان جذر و مد به بالا و پایین رود کشیده میشد، و تماشاگران بر دو کرانه رود به تماشا مینشستند. وقتی قایق از مقابلشان میگذشت، هر گروه ممکن بود شاهد بخشی از حوادث نمایش باشند، و بعد میبایست تا مد بعدی صبر کنند تا در فرصت آتی شاهد بخش دیگری از نمایش باشند... برای آن که شکافهای داستان را در ذهنشان پر کنند مجبور میشدند از نیروی تخیلشان استفاده کنند... اکثر اوقات اصلا از کل ماجرا سر در نمیآوردند، یا پیش خودشان فکر میکردند اصل قضیه را فهمیدهاند، حال آن که نفهمیده بودند، این کتاب هم یک اپرای شناور است.»
چاپ سوم رمان «اپرای شناور» اثر «جان ارت» و ترجمهی «سهیل سمی»توسط انتشارات ققنوس منتشر شده و بار دیگر در دسترس علاقمندان ادبیات جهان قرار گرفته است. کتاب در 320 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و قیمت 6200 تومان منتشر شده است.