به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقدوبررسی رمان «سنگ و سایه» نوشته محمدرضا صفدری در شیراز برگزار میشود.
محمدرضا صفدری «سنگ و سایه» را «یک بازی بلند» نامیده است؛ شاید از آن رو که داستان او بر اساس منطق بازی بنا شده است. در برخی از آثار پیشین صفدری نیز مثل برخی داستانهای مجموعه «سیاسنبو» و نیز در رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم»، این بازیها و روابطی که شخصیتها از کودکی با هم داشتهاند دیده میشود.
در «سنگ و سایه» بازی بچهها نقشی محوریتر دارد و جزیی از فرم داستان است. «سنگ و سایه» حالوهوایی تمثیلی دارد و مثل دیگر آثار صفدری زبان و نثر داستان نیز قابلتوجه است و اینها نشان میدهد که صفدری تسلط زیادی بر ادبیات کلاسیک دارد. صفدری در ابتدای کتاب مقدمهای کوتاه نوشته و در آن توضیحاتی داده تا به خواننده کمک کند.
در مقدمه این کتاب میخوانیم:
«داستان سنگ و سایه گونهای یارکشی پیش از بازی بود که از هر بازیای زیباتر مینمود و کودک میخواست که بازی هرگز آغاز نشود ، همچنان ایستاده باشند پشت به مهتاب ، چشم به سایهها که بر زمین افتاده بودند . چنین نمیشد . سردستهها سنگ به سایه دلخواه خود میانداختند و یارگیری آغاز میشد . گاه پیش میآمد که سنگ بر سایه کودک میماند اما او از جا تکان نمیخورد . دلش میکشید سنگ پیوسته در راه باشد و سایه در خنکای خاک مهتاب گرفته، بماند . شیوه دیگر برای یارگیری، « چُرچُر ، دست پُر » بود . بدین گونه که سردستهها در کنار هم میماندند و بچهها دست به گردن هم انداخته دور میشدند و با هم میخواندند که یکی ماه باشد و دیگری ستاره ، یا یکی آسمان باشد و دیگری آفتاب . پس از اینکه « واخواندن » انجام میگرفت ، دوتایی به سردستهها نزدیک میشدند ، میگفتند : «چرچر» سردستهها میگفتند : « دست پر ! » میگفتند: « کی میخواهد ماه ؟ کی میخواهد ستاره ؟ »
نشست نقدوبررسی رمان «سنگ و سایه» با حضور نویسنده، فرزاد کریمی و مجتبا گلستانی به عنوان منتقد چهارشنبه 21 شهریور 1397 از ساعت 18 در گالری رومی واقع در شیراز پل احسان، بعد ار ساختمان بلندمرتبه نگین فارس، کوی وحدت، 3 برگزار میشود.