گرچه آثار ژول ورن را به خاطر ویژگیهای پیشگویانه و توصیفات دقیق فنی و علمی در دسته رمان علمی-تخیلی قرار میدهیم، ناخدای پانزده ساله رمانی ا ست ماجراجویانه که بیشتر ویژگی واقعگرایانه و تاریخی دارد. نه به این معنا که آنچه دربارهکشتی پیلگریم و ماجراجوییهای مسافرانش میخوانیم، گزارش رویدادی واقعی باشد؛ اما ژول ورن در این داستان با کشتی بادبانی، پا در سفری دریایی میگذارد، و خواننده را همراه خود به آفریقای دوران برده داری میبرد. آفریقایی که با جنگلهای اسرارآمیز، حیوانات وحشی و رودهای پرخروش برای مسافران قرن نوزدهم، و حتی برای خواننده امروزی سرشار از شگفتی است. و بومیانی که یا قربانی بردهداریاند و یا همدست برده فروشان! روایت دلاوریهای دیک ساند پانزده ساله که در این سفر ناخواسته، حمایت و هدایت اندک مسافران کشتی را به عهده دارد، به نویسنده فرصت میدهد، تا به قلمی شیوا و با تکیه بر اخبار موثق روزگار خود، بر این رنجی که انسان بر انسان روا میدارد، بتازد.
ناخدای پانزده ساله که ابتدا در 1878 در مجله آموزش و سرگرمی به شکل پاورقی چاپ میشد، همان سال در انتشارت هتزل ابتدا در دوجلد و سپس در یک جلد و دو بخش به چاپ رسید. آنچه در این کتاب میخوانید بر اساس همین چاپ به ترجمه رسیده است.