گروه انتشاراتی ققنوس | «میوه درخت سرمستی»؛ چکیده یک دهه تجربه‌های نویسنده کلمبیایی
 

«میوه درخت سرمستی»؛ چکیده یک دهه تجربه‌های نویسنده کلمبیایی

نمایش خبر

........................

خبرگزاری هنرآنلاین

جمعه 22 مرداد 1400

........................

گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اتفاقات رمان در مقطع زمانی سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ رخ می‌دهد و براساس زندگی واقعی و تجربیات شخصی نویسنده آن است. اینگرید روخاس‌ کونترراس به خشونت‌های این دو دهه در کلمبیا پرداخته که با فقر، فساد، آدم‌ربایی، ترور شخصیت‌ها و فعالیت خودسرانه درگیر است.   

کتاب «میوه درخت سرمستی» یک فصل در میان به دو شخصیت اصلی داستان یعنی «پترونا» و «چولا» می‌پردازد. اولی شخصیت خدمتکار که سرپرستی خانواده را به‌عهده دارد و دومی دختری شاد از خانواده‌ای به‌نسبت مرفه است. هر دو دختر دوران بلوغ را با تجربه‌های متفاوتی طی می‌کنند و با انتخاب‌هایی که دارند مسیر زندگی آن‌ها دچار تغییر می‌شود.

نویسنده در این رمان تاریخی که ۳۳ فصل دارد با ادغام دنیای این دو شخصیت توجه مخاطب را به موضوع محرومیت و نابرابری جلب می‌کند. اینگرید روخاس‌ کونترراس در نگارش رمان متاثر از حضور سیاست در زندگی کودکان است. داستان رمان تخیلی است اما جزییات تاریخی و رخدادهای سیاسی از ترور گالان، خشکسالی، تعقیب پابلو اسکوبار، دعایش و آخرین مصاحبه‌اش واقعی هستند و وقایع تاریخی سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۴ به‌ترتیب ارائه شدند.

اینگرید روخاس کونترراس نویسنده اهل کلمبیا، مقالات و داستان‌های کوتاهی را منتشر کرده و جوایز متعددی بدست آورده است. «میوه درخت سرمستی» در سال ۲۰۱۸ به بخش گزیده سردبیر روزنامه نیویورک تایمز راه یافت و مدال نقره جایزه کتاب کالیفرنیا را برای بهترین رمان اول گرفت.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: «به او گفتم من دخترتان را نجات دادم، از من محافظت کنید. او انگشترهایش را درآورد و توی جیب‌هایم گذاشت و به من گفت فرار کنم. پول توی دست‌هایم چپاند و گفت فلنگ را ببندم گفتم جایی ندارم، آن‌ها خانواده‌ام را تهدید کرده‌اند، معلوم نیست چه کارهایی بکنند. او صلیبی از روی پیش‌بخاری‌اش برداشت و آن را هم توی دست‌هایم گذاشت. گفت دعا می‌کنم، و فهمیدم فقط من بودم که به‌خاطر دختر زنی دیگر همه‌چیز را به خطر انداخته‌ام و هیچ‌کس این کار را برای من نمی‌کند. فکر می‌کردم بلافاصله می‌توانم فرار کنم. سوار اتوبوسی می‌شدم که مرا به ایستگاه مرکزی می‌برد بلیتی می‌خریم و تا جایی که پولم می‌رسید دور می‌شدیم. خانه‌ها را تمیز می‌کردم و جارو می‌زدم تا پول بیشتری به دست آورم. هزاران هزار کیلومتر بین خودم و گوریون فاصله می‌انداختم».

انتشارات ققنوس کتاب «میوه درخت سرمستی» نوشته اینگرید روخاس‌ کونترراس را با ترجمه سحر قدیمی در ۳۸۲ صفحه، ۱۱۰۰ نسخه و با قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر کرده است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه