....................
خبرگزاري مهر
شنبه 21 بهمن 1402
....................
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی» نوشته تئودور آدورنو بهتازگی با ترجمه حسن خیاطی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۱۹۷۶ منتشر شده و ترجمه فارسیاش براساس ترجمه انگلیسی ای.بی.اَشتُن و مقابلهاش با نسخه آلمانی کتاب آدورنو انجام شده است.
تئودور لودویگ ویزنگروند آدورنو فیلسوف و جامعهشناس آلمانی متولد ۱۹۰۳، درگذشته بهسال ۱۹۶۹ و یکی از موسسان مکتب فرانکفورت است. «مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی» سنگبنای رویکرد کلی اینفیلسوف نسبت به موسیقی و فلسفه محسوب میشود.
نگاه فلسفه آدورنو تحت تأثیر تأملات وی درباره منطق موسیقایی شکل گرفته و به کمک همین واقعیت میتوان بسیاری ازمؤلفههای اصیل نظریه فلسفی او را دریافت. انواع شنوندههای موسیقی، موسیقی سَبُک یا عامهپسند، کارکردهای موسیقی در جامعه بورژوایی، طبقات و قشربندیها، اپرا، مؤلفههای ملی در موسیقی، نقش موسیقی مدرن یا آوانگارد و بحث میانجیگری ازجمله مباحثی هستند که آدورنو در اینکتاب به آنها پرداخته است.
مطالب اینکتاب در واقع درسگفتارهایی هستند که آدورنو در ترم زمستان سال ۱۹۶۱ به ۱۹۶۲ در دانشگاه فرانکفورت ارایه کرده و بخشهای زیادی از آنها از رادیوی آلمان شمالی پخش شدهاند. آدورنو در مقدمه کتاب میگوید در ایندرسگفتارها تلاش کرده به دانشجویان نشان دهد ارایهاش همه نکتههای جامعهشناسی موسیقی را پوشش نمیدهد. به همیندلیل از سهسخنران دیگر هم دعوت کرد که عبارت بودند از: هانس اِنگل، آلفونس سیلبرمان و کرت بلاوکف.
آدورنو بحث اینکتاب را اینگونه آغاز میکند: اگر از کسی بخواهند جامعهشناسی موسیقی را فیالبداهه تعریف کند، احتمالا در ابتدا آن را معرفت درباره رابطه بین موسیقی و شنوندگان موسیقی، بهمنزله افرادِ اجتماعا سازمانیافته تعریف میکند. او میگوید کسب چنینمعرفتی نیازمند گستردهترین پژوهش تجربی ممکن است اما انجام ثمربخش اینکار و فراتر رفتن از گردآوری واقعیتهای گنگ، وقتی میسر میشود که مسائل پیشاپیش از حیث نظری ساختاری پیدا کرده باشند. یعنی زمانی که بدانید چهچیزی با موضوع کار مرتبط است و میخواهید درباره چهچیزی اطلاعات کسب کنید.
کتاب پیشرو ۱۲ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از: «انواع سلوک موسیقایی»، «موسیقی سبُک»، «کارکرد»، «طبقات و اقشار»، «اپرا»، «موسیقی مجلسی»، «رهبر ارکستر و ارکستر؛ وجوه روانشناسی اجتماعی»، «حیات موسیقایی»، «افکار عمومی و منتقدان»، «ملل»، «آثار مدرن»و «میانجیگری».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اگر برای مثال، رهبر بینظیر ارکستر از کار فروتنانهای که در آن احساس میکند میتواند موسیقی شایستهای به اراده خویش بسازد به سمت حیات موسیقایی بینالمللی کشیده شود، وا داشتن وی به ماندن صرفا به ایندلیل دشوار نیست که موقعیت دوم حقوق بالاتر یا اعتبار ناشی از موفقیتهای بینالمللی برایش به ارمغان میآورد. او بهدرستی میتواند اشاره نماید به بخت بسیار گستردهترش برای اثربخش بودن، و ابزار هنری بسیار بیشتری که در مراکز بینالمللی، در مقایسه با خارج از آن حوزه، در اختیار خواهد داشت. موسیقی نهتنها از جانب اقتصاد محدود شده است، بلکه در عین حال، شرایط اقتصادی نیز تا حدودی به کیفیتهای زیباشناختی تبدیل میشود. اگر رهبر ارکستر تاکید کند که در عرصه بینالمللی سازهای برنجی دقیقترند و صدای زیباتری دارند؛ که گروه سازهای زهی وسعت و حرارت بیشتری از خود ساطع میکنند؛ که ارکستر متشکل از چیرهدستان کارایی بیشتری دارد، یعنی با تصور خود فرد بیشتر مطابق است تا با دم و دستگاهی که در آن مسائل فنی ابتدایی، عملکرد نوازندگان در معنایی پیشهنری، موجب صرف نیرو و انرژی بیش از حدی میشود _ همه اینها کاملا حقیقت دارد.
اینکتاب با ۳۷۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان منتشر شده است.