منبع: خبرگزاری کتاب ایران
سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷
............................
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ماتئی ویسنییک از جمله نمایشنامهنویسان معاصر است که تعداد کمی از آثار او در ایران به فارسی ترجمه شده و با همین تعداد کم در بین اهالی هنر شناخته شده است. گارگردانانی مانند فاطمه ابرارپایدار، شیوا اردویی، علی روستایی و چند تن دیگر آثار این شاعر و نویسنده را چندین بار روی صحنه بردهاند. همچنین تینوش نظمجو جزء اولین کسانی است که نمایشنامههایی از ویسنییک را ترجمه کرده است؛ اخیرا محمد تمدنی نیز نمایشنامهای از این نمایشنامهنویس ترجمه کرده است که نشر ققنوس آن را منتشر کرد.
محمد تمدنی مترجم نمایشنامه «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» در گفتوگو با ایبنا گفت: «علاقه زیادی به نمایشنامه دارم و ترجیحم این بود اولین کتابی که ترجمه میکنم مناسب دنیای تئاتر باشد. ماتئی ویسنییک در دنیا به ویژه ایران و بین دانشجویان و علاقهمندان به هنرهای نمایشی نویسندهای شناخته شده است.
این مترجم درباره علت ترجمه این نمایشنامه بیان کرد: از این نویسنده چند اثر محدود ترجمه شده و همین آثار بسیار شناخته شدهاند، ولی ما به آثار دیگر او دسترسی نداریم؛ نمایشنامههایی که از او به فارسی ترجمه شدهاند تا حدودی قدیمی است، کارهای او که در ایران بسیار مشهور است نمایشنامههایی مانند «تماشاچی محکوم به اعدام» و «داستان خرسها پاندا» است که بارها و بارها و سالی چندینبار روی صحنه رفته است.
وی در ادامه افزود: من فکر کردم این نیاز بین خوانندهها و فعالان عرصه نمایشی وجود دارد که اثری جدید از ویسنییک بخوانند به همین دلیل تصمیم گرفتم کار ترجمه را با ماتئی ویسنییک شروع کنم و نمایشنامهای از او ترجمه کنم. درواقع کار، قلم و موضوع آثار این نویسنده را دوست دارم و برایم جذاب است.
او درباره مجموعه نمایشنامه «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» گفت: آخرین نمایشنامهای که در این کتاب قرار دارد به نام «هیچ کس حق نداره بدون سلاح تو میدون جنگ بگرده» روی سایت نویسنده وجود داشت که میتوانستی به صورت رایگان آن را دانلود کنی که من این کار را کردم و آن را ترجمه کرده و در این کتاب قرار دادم. این نمایشنامه نسبت به باقی نمایشنامههایی که در این کتاب موجود است طولانیتر است.
این مترجم همچنین اظهار کرد: مابقی نمایشنامهها شامل کتابی است با نام «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» که به صورت نسخه چاپی موجود بود. این کتاب از دو بخش تشکیل شده و شامل مجموعهای از نمایشنامههای نسبتا کوتاه است و هر سه یا چهار نمایشنامه در یک بخش قرار میگیرد و نویسنده به همان شکلی که دستهبندی کرده من نیز این دستهبندی را در فهرست کتاب رعایت کردم.
تمدنی همچنین اظهار کرد: بعضی از نمایشنامههایی که در کتاب موجود است مونولوگ است به همین دلیل ممکن است به داستان شبیه باشد ولی همه اینها نمایشنامه است و اسلوب نمایشنامهنویسی در آن رعایت شده و تمام ویژگیهایی که یک نمایشنامه باید داشته باشد را دارد.
این مترجم درباره مضمون آثار نویسنده این نمایشنامه گفت: تم اصلی آثار ماتئی ویسنییک جنگ است. او در اصل شاعر است که به نوشتن نمایشنامه روی آورده و اخیرا نیز رمانی از او منتشر شده است؛ ولی دردنیا به شاعری و بعد نمایشنامهنویسی معروف است. ویسنییک از رومانی شهر زادگاهش به دلیل حضور رژیم کمونیستی فرار کرده و در فرانسه پناهنده شده است، به همین دلیل در کارهایش توجه ویژهای به جنگزدهها و پناهجوها دارد. نمایشنامه «تماشاچی محکوم به اعدام»ش نیز چنین مضمونی دارد.
تمدنی در پاسخ به این سوال که چرا ویسنییک در نمایشنامه «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» جزئیات کمتری از صحنه نوشته است اظهار کرد: نمایشنامه اصولا به همین منوال نوشته میشود و بعضی از نویسندهها جزئیات بیشتری ارائه میدهند اما ویسنییک نویسندهای مینیمالیست است به همین دلیل جزئیاتی را به کارگردان تحمیل نمیکند و در بسیار از موارد جزئیات کار را بر عهده کارگردان گذاشته ولی در بعضی از قسمتها نکاتی را بیان کرده است.
وی در ادامه افزود: ویسنییک اطلاعاتی برای صحنه، نورپردازی و از این دست ارائه داده است شاید به همین دلیل است که گاهی نمایشنامههای او با داستان اشتباه گرفته میشود. او در این کتاب در چند نمایشنامه حتی شخصیتی هم توضیح نداده است و صرفا یک نام و یک عدد به عنوان سن را تعیین کرده است و نمایشنامه را شروع کرده است. او دست کارگردان را برای ساخت نمایش مقداری باز میگذارد و جزئیات صحنه را بیان نمیکند.
تمدنی درباره نظر برخی منتقدان مبنی بر این که آثار ویسنییک «عجیب و متفاوت» است گفت: سبک این نویسنده هیچ اسمی ندارد و برای برخی منتقدین عجیب است؛ نه میتوان آثارش را در رده آثار سوررئال قرار داد نه در رده رئالیسم جادویی و هیچ اسم خاصی نمیتوان به نمایشنامههایش اطلاق کرد. برخی از منتقدان در سراسر دنیا معمولا سبک او را عجیب و غریب میدانند زیرا یک سبک تازهای است.
این مترجم درباره مضمون این نمایشنامه ویسنییک بیان کرد: قسمت اول این نمایشنامهها نگاهی به جنگ دارد و نمایشنامه آخری که از سایت نویسنده دانلود کردهام هم درباره جنگ اول است، بخش دوم این نمایشنامه ارتباطی با جنگ ندارد و جدای از آن است. نصف نمایشنامهها مرتبط با جنگ است و البته او همیشه با دید انتقادی به جنگ نگاه کرده است و هیچ تقدیسی نسبت به مقاومت و جنگ و پایداری ندارد؛ او این تم را دوست دارد.
او درباره نام کتاب نیز گفت: دلیل اینکه اسم کتاب را به نام این نمایشنامه انتخاب کرده است نمیدانم شاید این اثرش را بیشتر دوست داشته و آن را ترجیح داده است؛ اما ارجحیتی نسبت به سایر نمایشنامهها ندارد. شاید اگر من بودم نمایشنامه دیگری را به عنوان نام این کتاب انتخاب میکردم یا نامی جدا از نامهای نمایشنامهها انتخاب میکردم ولی خب نویسنده این طور ترجیح داده است.
این مترجم همچنین درباره اثر دیگری که از ویسنییک ترجمه کرده است اظهار کرد: نمایشنامه دیگری که از این نویسنده ترجمه کردم و بعد از عید منتشر میشود نمایشنامه «پناهجو» است. این اثر مدرن، جدید و با موضوع روز است، برعکس نمایشنامههای دیگری که از ویسنییک ترجمه شده کاملا نو است و فکر میکنم در سال 2017 نوشته باشد.
او درباره موضوع این نمایشنامه افزود: این نمایشنامه درباره سیل پناهجویانی است که در چندسال اخیر به سمت اروپا سرازیر شدند و این یک پدیده کاملا نو بود. ویسنییک در این نمایشنامه جزئیات جالبی نوشته و حس همذات پنداری قوی دارد، شاید به این دلیل باشد که برخی از اینها را تجربه کرده است چون متون و توصیفاتی که از پناهندگی در هرجایی بخوانید به خوبی ویسنییک حس و حال یک پناهده را توصیف نکردهاند.
محمد تمدنی در پایان گفت: نمایشنامه «پناهجو» حدود بیست صحنه دارد و روایتگر زندگی پناهجویان مختلف از آفریقا، خاورمیانه، عرب و حتی ایرانی است، که هرکدام با انگیزهای مختلف مانند سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به اروپا پناهنده شدهاند. همچنین او نگاه به نسبت ویژهای به «آنگلا مرکل» نخستوزیر آلمان داشت و به گونهای مرکل رهبر این پدیده در اروپا و آلمان بود و این امر را به باد انتقاد بسیار شدیدی گرفته است.»
همانطور که اشاره شد نمایشنامههایی از ماتئی ویسنییک چندین بار در ایران اجرا شده است و کارگردانان مختلف با دیدگاههای متفاوت نمایشنامههای او را روی صحنه برده یا آن را به صورت نمایشنامهخوانی اجرا کردهاند. یکی از این نمایشنامهها، نمایشنامه «سه شب با مادوکس»است که توسط تینوش نظمجو و مهشاد مخبر ترجمه شد که به ترتیب نشر ماهریز و نی آن را منتشر کردهاند. همچنین فاطمه ابرارپایدار و شادی اسدپور این نمایشنامه را روی صحنه بردهاند.
نمایشنامه دیگر ویسنییک «داستان خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد» نیز توسط همین دو مترجم ترجمه شده که نشر ماهریز آن را منتشر کرده است. این نمایشنامه از معروفترين نمايشنامههای ماتئی ويسنییك است كه بعد از انتشارش چدین بار به زبانهای مختلف در بسياری از كشورهای جهان مانند فرانسه، انگلستان، آلمان، سوئد، آمريكا، روسيه و چين اجرا شده است.
نمایشنامه «خرسهاي پاندا به روايت يك ساكسيفونيست كه دوستی در فرانكفورت دارد» در آذربایجان غربی، به کارگردانی شورش احمدپوری به زبان کردی اجرا شده است؛ همچنین شیوا اردویی، آرزو خلیلی، غزل شجاعی و احسان معجونی، سعید مصطفایی و علی روستایی از جمله کارگرداناتی هستند که این اثر را روی صحنه بردهاند.
این نمایشنامه اولین اثر این نمایشنامهنویس است که به فارسی ترجمه شده است؛ نمایشنامه «خرسهاي پاندا به روايت يك ساكسيفونيست كه دوستي در فرانكفورت دارد» برنده جايزه بزرگ «اس.آ.س.د» و «جايزه بومارشه» برای ترجمه به فارسی شده است.
«اسبهای پشت پنجره» نمایشنامه دیگر این نویسنده است که تینوش نظمجو آن را ترجمه کرده و رضا بهرامی و مجید رحمتی، پرستو علی نسب و مصطفی مباشری، روحالله جعفری، پویا یادگاری و امیر محمد نجاتی از جمله کارگردانانی هستند که این نمایشنامه را روی صحنه اجرا کردهاند.
نمایشنامه «آخرین گودو» ویسنییک را محمدحسین خادمی اجرا کرده و محمد کریمیان و رضا ساکی آن را ترجمه کردهاند و نشر نیلا آن را منتشر کرده است. «تماشاچی محکوم به اعدام» نیز اثر دیگر این نویسنده است که با ترجمه تینوش نظمجو از سوی نشر نی منتشر شده است. همچنین روحالله جعفری و حسین ناصری آن را کار گردانی کردهاند.
«ریچارد سوّم اجرا نمیشود» نمایشنامهای از ویسنییک که نشر نی آن را با ترجمه اصغر نوری منتشر کرده است. این نمایشنامه با کارگردانی همین مترجم و روحالله جعفری روی صحنه رفته است. «پیکر زن، یک میدان مبارزه در جنگ بوسنی» نمایشنامهای که تینوش نظمجو مترجم آن است و پانتهآ میرفصیحی، افشین علی اصفهانی، عرفان عشوریان و سید کورش سیدی آن را اجرا کردهاند.
در قسمتی از نمایشنامه «صبر کنید تا چله زمستون بگذره» از مجموعه نمایشنامه «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» میخوانیم:
«زنی که کودکی در آغوش دارد: من گذرنامه ندارم. گذرنامه من همین بچهایه که داره سردش میشه. دونههای برف برای رسیدن به زمین نیاز به گذرنامه ندارن.
دیدهبان حقوق بشر: ما نمیتونیم شمارو دونه برف ثبت کنیم. ما نهادی هستیم که قوانین رو مشخص میکنه و یکی از این قوانین میگه که همه باید مدارک قانونی داشته باشن. بنابراین از نظر ما انسان یعنی مدارک قانونیش.
زنی که کودکی در آغوش دارد: عجب، شما روش واقعا شاعرانهای برای رسیدگی به کارها دارید! بشر یعنی یه برگه کاغذ پر از امضا، حتی گاهی امضاهای ناشناخته. این واقعا شاعرانهست. برای همین که بهتون پیشنهاد کردم منو دونه برف ثبت کنید. دونه برف هم به اندازه کاغذ سفیده. به جای اینکه قانون «انسان مساوی کاغذ» رو در مورد من اجرا کنید، قانون «انسان مساوی دونه برف» رو اجرا کنید. تازه ببینید دونههای برف موقع پایین اومدن چه متن قشنگی تو فضا مینویسن!
دیدهبان حقوق بشر: الان دیگه خیلی دیره که بخوایم شمارو دونه برف ثبت کنیم. زمستون تموم شده. الان فصل بارونه. از من هم نخواین که شمارو قطره بارون یا رگبار ثبت کنم.»(صفحه 21-20)
نشر ققنوس نمایشنامه «حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه» اثر ویسنییک را با ترجمه محمد تمدنی در 116صفحه، 1100نسخه و با قیمت 12000تومان منتشر کرده است.