........................
خبرگزاري ايرنا
يكشنبه 13 اسفند 1402
.......................
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، درسگفتارهای کتاب مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی در ترم زمستان ۱۹۶۱-۱۹۶۲ در دانشگاه فرانکفورت توسط تئودور آدورنو ارائه شده اند که بخش عمده آنها از رادیوی آلمان شمالی پخش شدند.
سرگذشت چاپ اثر شاید به فرم و قالب آن ربط داشته باشد. در سال ۱۹۵۸ آدورنو را برای چاپ مقالهای با عنوان «ایدههایی راجع به جامعهشناسی موسیقی» در مجله شوایسته موناتسهفته خواسته بودند. نگارنده در این مقاله، که بعدتر آن را در کتاب فیگورهای صوتی گنجاند، اصول کار در زمینه جامعهشناسی موسیقی را بدون تفکیکشان از پرسشهای مربوط به محتوا بسط داد؛ و همین دقیقا ویژگی خاص آدورنو است. روال کار او در جامعهشناسی موسیقی همچنان بر اساس مقاله یاد شده است.
این درسگفتارها به اندازه دیگر آثار نویسنده صورتبندی موشکافانهای ندارد و این ویژگی شاید به لحاظ تجاری در نشر کتاب مفید افتد. از آنجایی که کتاب حاضر بناست نه تنها مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی بلکه مقدمهای بر بینش جامعهشناختی مکتب فرانکفورت نیز باشد، خوانندههایی را پیش چشم دارد که از متنهایی سختگیرانهتر هراساناند.
در سالهایی که این کتاب تالیف شده است، بحث و جدلهای گوناگون راجع به روشهای جامعهشناسی موسیقی ادامه داشته است. احتمالا نویسنده به همین دلیل مجاز است به جستاری اشاره کند که تا حدودی موضع او را در این مناقشه مشخص میسازد. عنوان جستار مزبور «برنهادههایی در باب جامعهشناسی هنر» است که در کتاب کوچکی با عنوان بدون مدل به طبع رسیده است.
این کتاب ترجمهای از Introduction to the Sociology of Music نوشته تئودور آدورنو در سال ۱۹۷۶ است که توسط ای.بی اَشتُن به از آلمانی به انگیسی ترجمه، توسط حسن خیاطی به فارسی برگردانده منتشر شده است.
درباره نویسنده
تئودور آدورنو جامعهشناس، فیلسوف و موسیقیدان مطرح اهل کشور آلمان بود. او به عنوان یکی از برجستهترین متفکران نسل اول نظریه انتقادی و از تاثیرگذارترین اندیشمندان مکتب فرانکفورت شناخته میشود. کتابهای «دیالکتیک روشنگری» و «اخلاق صغیر» دو نمونه از آثار بزرگ تئودور آدورنو به شمار میروند.
تئودور آدورنو Theodor W. Adorno در تاریخ یازده سپتامبر ۱۹۰۳، در شهر فرانکفورت آلمان، در خانوادهای فرهیخته و ثروتنمند دیده به جهان گشود. علاقه او به فلسفه و علوم اجتماعی از همان دوره نوجوانی هویدا بود؛ به طوری که در سن ۱۵ سالگی، آثار متعددی از ایمانوئل کانت، فریدریش هگل، ارنست بلوخ و کارل مارکس مطالعه کرده بود. وی همچنین در همان سنین نوجوانی و جوانی، خیلی زود توانست در ساخت موسیقی و نواختن پیانو به مهارتی مثالزدنی دست پیدا کند.
در سال ۱۹۴۴، تئودور آدورنو کتاب «دیالکتیک روشنگری» را به انتشار رساند. به رغم آن که سالها به طول انجامید تا نسخههای چاپ اول این کتاب به فروش برسد، دیالکیتیک روشنگری بعدها در جریان جنبش رادیکال دهه ۱۹۶۰ به اثری حائز اهمیت تبدیل شد و بارها تجدید چاپ و به زبانهای مختلف دنیا برگردانده شد. آدورنو در سال ۱۹۴۹ به فرانکفورت بازگشت و همراه با ماکس هورکهایمر انجمن پژوهشهای اجتماعی را دوباره بنا نهادند. او از آن زمان تا واپسین روزهای زندگی، نویسندگی و دیگر فعالیتهای آکادمیک و علمی خود را ادامه داد. تئودور آدورنو سرانجام در تاریخ ۶ اوت ۱۹۶۹، در کشور سوئیس بر اثر حمله قلبی چشم از جهان فرو بست.
قسمتی از متن کتاب
تاثیر آهنگهای موفق – به بیان دقیقتر، شاید نقش اجتماعی آنها- را احتمالا بتوان صرفا ارائه الگوهایی برای همذاتپنداری دانست. آن را میتوان با تاثیر ستارههای سینما، دختران روی جلد مجلات، و زنان زیبای تبلیغات جوراب و خمیردندان مقایسه کرد. آهنگهای موفق نه فقط برای «جماعت تنهای» اتمگونه جذابیت دارند، بلکه روی افراد نابالغ حساب میکنند، یعنی کسانی که قادر به بیان احساسات و تجربیات خود نیستند، که یا هرگز قدرت بیان نداشته اند یا به وسیله تابوهای فرهنگی فلج شدهاند.
آهنگهای موفق برای کسانی که بین شغلشان و فرایند بازتولید انرژیهای کاریشان گیر افتادهاند، احساساتی بدلی تدارک میبیند که خود ایدئال بهروز و اصلاحشدهشان به آنها میگوید باید آنها را داشته باشند. از نظر اجتماعی، آهنگهای موفق یا هیجانها را هدایت میکنند – بنابر این، آنها را باز میشناسند و تصدیق میکنند- یا غیرمستقیم اشتیاقی را که برای هیجانهای مزبور وجود دارد اقناع میسازند.
در این آهنگها عنصر نمود زیباشناختی، (یعنی) تمایز هنر از واقعیت تجربی، به واقعیت مذکور بازگردانده میشود: در خانوارِ واقعیِ روانشناختی، نمود جای چیزی را میگیرد که در واقعیت از شنوندهها مضایقه شده است. هویت آهنگ موفق، جدا از انرژی دستکاریای که در لحظه دارد، ناشی از قدرتش برای جذب یا جعل محرکهای گسترده است. بیان متن و عناوین آهنگهای موفق با نوعی زبان تبلیغاتی نیز به ویژه نقش مهمی در اینجا ایفا میکند؛ اما بر پایۀ نتایج پژوهشهای صورتگرفته در امریکا، این موارد نسبت به خود موسیقی وزن و اهمیت کمتری دارند. (صفحه ۵۴ و ۵۵)
کتاب مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی نوشته تئودور آدورنو و ترجمه حسن خیاطی در ۳۷۶ صفحه، با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، در قطع رقعی، در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.