منبع: روزنامه همشهری
یکشنبه 28 فروردین 1401
.......................................
عصر قاجار با نمودها و نمادهای متنوعی در تاریخنگاری ایران بازشناخته شده است؛ شاهان مستبد، عیاش و ناآشنا به سیاست، درباریان نوکرصفت و جبون و بیکفایت، ذبح صاحبمنصبان بصیر و با درایت، مداخله مستدام دول خارجی در امور داخلی «ممالک محروسه»، شکستهای پیاپی در برابر دشمنان خارجی، اشتغال خاطر ذات «ملوکانه» به مظاهر تمدن غربی، بنیان نهادن دیوانسالاری، تقویت قشون و در نهایت افلاس، بیچارگی و بیپناهی رعیت. نه فقط در افواه بلکه در شمار زیادی از کتابها و مقالات متعددی که درباره دوره حکومت قاجار به رشته تحریر درآمده بر این مشخصهها صحه گذاشته شده است. در این میان، گاه از این واقعیت غفلت شده است که آغاز عصر قاجاریه و به قدرت رسیدن آغامحمدخان قاجار با تجدید وحدت سرزمینی ایران همراه بوده است. به تقریب میتوان گفت هر آنچه از بد و خوب، روا و ناروا، درست و غلط، دادگرانه و بیدادگرانه در این عصر در داخل مرزهای ایران واقع میشد، در سایه وحدت سرزمینی، گروهها و قشرهای وسیعی از مردم یک ناحیه یا حتی کل کشور را تحتتأثیر قرار میداد؛ از این رو، سخن گفتن از وجوه حیات جمعی مردم و نیز کنش و واکنش آنها با خودشان و با حکومت اهمیتی فراوان در تاریخنگاری اجتماعی عصر قاجار دارد.
مردم و علیالخصوص طبقات پایین اجتماع که همواره در تاریخنگاری کلاسیک در حاشیه و تحتتأثیر اعمال و امیال حاکمان هستند، در تاریخنگاری اجتماعی به متن میآیند و نقششان در فرایند تکوین اجتماع مورد بررسی قرار میگیرد. کتاب «جامعهنگاری عهد قاجار؛ تاریخ اجتماعی و زندگی روزمره مردم در دوران قاجار» نوشته پریسا کدیور که بهتازگی از سوی نشر ققنوس منتشر شده، تلاشی برای تاریخنگاری مردم کوی و برزن است که در عین گمنامی و بیچهرگی، به اتفاقات و پدیدههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فکری و فرهنگی واکنش نشان میدهند و به ورق خوردن صفحات تاریخ یاری میرسانند. نویسنده در مقدمهای با عنوان «سطرهای همیشه ناخوانده» مینویسد: «این کتاب با نگاهی بینرشتهای که مبتنی بر تاریخیسازی علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی و اقتصادی است، نوع جدیدی از روششناسی مطالعات تاریخی را اتخاذ کرده که تلفیقی نوآورانه از تجربههای تاریخنویسی مردم است. اگرچه این شیوه از نگارش تاریخ خط سیر فراخی را طی میکند، با نگاهی جزئینگرانه زندگی روزانه، مناسبات خانوادگی، کسبوکار و تفریح و سرگرمی، فرهنگ و اندیشه ایرانیان عهد قاجار را بررسی میکند. از این منظر پرداختن به جزئیات آداب و رسوم روزمره، مانند آداب مهمانی و معاشرت، غذا خوردن، ازدواج، سفر و امثالهم نهتنها بهعنوان قطعاتی از پازل زندگی فردی و جمعی در آن دوره حائز اهمیت است، بلکه شرح کیفیت و چگونگی زندگی مردم عادی زوایای پنهان بستر فرهنگی و اجتماعی آن دوره را روشن میکند و میتواند به درک دقیقتر و وسیعتری از سیر تحولات اجتماعی و سیاسی دوره قاجار بینجامد. این نوع تاریخنگاری حتی به ما کمک میکند که نگاه جامعتری به کامیابیها و ناکامیهای نخبگان فکری و رجال سیاسی در اصلاح جامعه قاجار داشته باشیم.» (ص.17)
بعد از مقدمه، نویسنده در 7فصل به بررسی زندگی اجتماعی در عصر قاجار میپردازد. نظام طبقاتی در دوره قاجار، ساختار اقتصادی دوره قاجار، ساختار شهری در دوره قاجار، خلقوخوی ایرانیان دوره قاجار، اعیاد و آیینهای ملی و مذهبی در دوره قاجار، پوشش و آرایش مردم در دوره قاجار و آداب و رسوم و روزمرگیهای مردم عهد قاجار عناوین این 7فصل هستند که هرکدام خود به چندین و چند بخش تجزیه میشوند. برای نمونه، در فصل «ساختار شهری دوره قاجار» نویسنده به بررسی بازار، کاروانسراها، چایخانهها، حمامها، مکتبخانهها و مدارس، گورستانها، محلات و منازل مسکونی و بالاخره خدمات شهری پرداخته است. متن کتاب را عکسهایی همراهی میکند که در پیدایی تصویری ملموس از زندگی آن دوران در ذهن خواننده مؤثر است.