گروه انتشاراتی ققنوس | بحران فاصله‌ها در انگار خودم نیستم ـ آدم‌هایی سرگشته در رمان
 

بحران فاصله‌ها در انگار خودم نیستم ـ آدم‌هایی سرگشته در رمان

خبرگزاری مهر ـ علی‌الله سلیمی 

مشاهده

 

شخصیت‌های رمان «انگار خودم نیستم» تلاش می‌کنند پازل‌های پراکنده گذشته‌ای را کنار هم قرار دهند و از نو بسازند که به شدت پراکنده است و خودشان هم امیدی به بازسازی آن ندارند.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «انگار خودم نیستم» اثر یاسمن خلیلی‌فر به تازگی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.

علی‌الله سلیمی، نویسنده روزنامه‌نگار و منتقد مطبوعاتی به مناسبت انتشار این اثر درباره آن یادداشتی نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است. در ادامه متن این یادداشت را می‌خوانید:

مواجه با برخی بحران‌های روحی و فکری در دوران میانسالی، دور از انتظار نیست و افراد متعددی در این مرحله سنی گاهی دچار حالت‌های ناشناخته‌ای می‌شوند که پیش از آن تجربه نکرده‌اند و حالا برایشان تازگی دارد. به ویژه اگر این افراد از طبقه اجتماعی خاصی باشند که با هنر و اندیشه سر و کار داشته باشند. مانند شخصیت‌های رمان «انگار خودم نیستم» یاسمن خلیلی فرد که با پا گذاشتن به مرحله میانسالی، مجبورند با تجربه‌های تازه ای در این دوران دست و پنجه نرم کنند.

در این رمان، سرگذشت سه زوج روایت می‌شود که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. آن‌ها به ظاهر آدم‌های خوشبختی هستند که مشکل آنچنانی و بغرنجی در زندگی ندارند اما با کوچکترین تلنگری آرامش زندگی آن‌ها به هم می‌خورد و دچار چالش‌های پیچیده‌ای حتی در رفتارهای روزمره خود می‌شوند. در این داستان، گره اولیه، فاصله ای است که بین یکی از زوج‌ها؛ کامروز و لعیا افتاده است. آنها به دلیل مهاجرت لعیا دور از هم زندگی می‌کنند و دو زوج دیگر؛ مسعود و نازنین و علیرضا و کتی که ارتباط دوستانه و خانوادگی با زوج کامروز و لعیا دارند، همواره سعی در تعادل بخشیدن به زندگی آن‌ها را دارند؛ غافل از این که گاه با دخالت‌های خود باعث پیچیده شدن روابط آن دو در آینده نه چندان دور می‌شوند.

در فصل‌های اولیه داستان به نظر می‌رسد فقط یکی از زوج‌ها؛ کامروز و لعیا در زندگی مشترک خود دچار مشکل شده‌اند، اما با پیشرفت داستان، بحران‌های زندگی مشترک دو زوج دیگر هم برملا می‌شود. مسعود و نازنین، زوج میانسالی هستند که حادثه تلخ مرگ دختر جوان خود را تجربه کرده‌اند و بعد از آن ماجرا، مسعود همواره سعی دارد هوای همسر داغدیده خود را داشته باشد. زوج علیرضا و کتی هم هر کدام تجربه طلاق و یک فرزند از زندگی مشترک قبلی خود را دارند که به ظاهر با مسئله کنار آمده‌اند. در این میان، بازگشت سرزده و به ظاهر موقت لعیا از مهاجرت خود خواسته، سه خانواده را در موقعیت تازه‌ای قرار می‌دهد. زخم‌های زندگی آن‌ها یکی پس از دیگر سر باز کرده و موقیعت‌های تازه‌ای را ایجاد می‌کند. معلوم می‌شود مسعود و نازنین قبل از مرگ دختر جوان خود قصد جدایی داشته‌اند که با مرگ دختر، فعلا موضوع را فراموش کرده‌اند و علیرضا و کتی، هم به رغم احساس خوشبختی بعد از طلاق و ازدواج مجدد، با مشکل فرزندان طلاق در زندگی خود مواجه هستند که با بزرگ شدن فرزندان خود مشکلات تازه ای را تجربه می‌کنند.

در این میان، آنچه این خانواده‌ها را با بحران و چالش‌های تازه‌ای مواجه می‌کنند، ایجاد فاصله بین دنیای آرمانی آن‌ها در گذشته و شرایط کنونی آن‌ها در زمان حال است که تفاوت‌های فاحشی با همدیگر دارد. این فاصله ایجاد شده آن‌ها را می‌ترساند و دچار وسوسه و تردید می‌کند که آیا انتخاب‌هایشان در زمان گذشته درست و سنجیده بوده یا انتخاب‌های نادرستی بوده که حالا برایشان بحران‌های تازه‌ای ایجاد کرده است. در طول رمان تلاش‌هایی از سوی هر سه زوج برای ترمیم شکاف‌های ایجاد شده در زندگی آن‌ها صورت می‌گیرد اما شرایط زمان حال اقضائات تازه ای را به وجود آورده که گاه تلاش‌های این افراد را بی نتیجه می‌کند یا توفیقات چندانی در این راه به دست نمی‌آورند. کامروز با آن که همواره می‌گوید به انتخاب خود در زندگی با لعیا پایبند است، اما در جلب توجه همسرش توفیق چندانی به دست نمی‌آورد و بر ملا شدن یکی از رفتارهایش در غیاب همسرش، رابطه متزلزل آن‌ها به شدت دچار تزلزل می‌کند.

مسعود و نازنین هم با فاصله گرفتن از زمان مرگ فرزند خود، دوباره یاد روزهایی می‌افتند که قصد پایان دادن به زندگی مشترک خود را داشته اند. همچنین علیرضا و کتی، وقتی با واکنش‌های فرزندان خود در مواجه با تصمیم‌های گذشته خود مواجه می‌شوند دچار تردید در تصمیم قبلی خود می‌شوند. مضمون عنوان رمان؛ «انگار خودم نیستم» بارها از زبان شخصیت‌های داستان به اشکال مختلف بیان می‌شود که یادآوری می‌کند آنها از «خود» قبلی‌شان دور شده‌اند و حالا به آدم‌های تازه‌ای با دنیاهای تازه تبدیل شده‌اند که فقط نامی‌ از گذشته خود دارند و افکار و دیدگاه‌هایشان نسبت گذشته تغییر کرده است.

قبول این مسئله و تغییر ناخواسته برای شخصیت‌های رمان یاسمن خلیلی فرد دشوار است و آن‌ها همواره تلاش می‌کنند پازل‌های پراکنده گذشته‌ای را کنار هم قرار دهند و از نو بسازند که اکنون به شدت پراکنده است و خودشان هم امید چندانی به بازسازی آن ندارند. چنین موقعیت دشواری، شخصیت‌های داستان را در یک شرایط ناگوار و بحرانی قرار داده و هر گونه تلاش این افراد برای غلبه بر نابسامانی‌های زمان حال را عملا بی نتیجه ساخته است.

چاپ اول (۱۳۹۶) رمان «انگار خودم نیستم» نوشته یاسمن خلیلی فرد، در ۴۴۰ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۱۰۰۰ تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه