گارسیامارکز در دو مجموعه داستان طوفان برگ و داستانهای دیگر و کسی برای سرهنگ نامه نمیدهد و داستانهای دیگر و نیز ساعت شوم، که مرحله نخستِ آثار او را تشکیل میدهند، بیشتر به سقوط اخلاقی، فساد اجتماعی و سرکوب سیاسی تکیه میکند و در عین حال مقاومتهای فردیِ افراد را در برابر شرایط نومیدکنندهای که در آن زندگی میکنند نشان میدهد. این آثار نقطه عطفی در اعتراضِ اجتماعیِ مرسوم در رمان امریکای لاتین بود و سبب آن بیشتر ارائه مبهمِ واقعیت، سمبولیسمِ غیرمرسوم و حضور عناصر تخیل و شوخطبعیِ به کار رفته در آنهاست . گارسیامارکز با نوشتن صد سال تنهایی به اوج خلاقیت خود دست یافت. او در این اثر به واقعیت گزارشی پشت میکند و به واقعیت خلق شده و تخیل افسارگسیخته روی میآورد. این رمان در واقع استعاره واقعیت انسان کنونی است. جبر آهنینی که بر زندگی آدمها حکومت میکند، تنهایی، خشونت و نفرینی که خانواده در زیر آن رنج میبرند، همه نگاه تراژیک گارسیامارکز را به زندگی تصویر میکنند. رمان از عشق و دیگر اهریمنان یکی از آثار زیبای گابریل گارسیامارکز بهشمار میرود.
مطالعه بخشی از کتاب