........................
خبرگزاری کتاب
چهارشنبه 2 شهریور 1401
........................
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ «اگر دوست دارید بدانید دوشیزه پتیفور چه شکلی است باید بگویم که او مثل لکلک بلند و لاغر است، پاهایش به نازکیِ ریسمان است و موهایش را یک جورِ شلوولی بالای سرش گوجهای میبندد. او عاشق پختن کیک و شیرینی است؛ ولی بیشتر از هر چیزی عاشق پروازکردن است. برای این کار فقط کافی است یکی از رومیزیهای موردعلاقهاش را بردارد، خودش را بسپرد به دست باد، و این میشود آغاز ماجراجوییهای دوشیزه پتیفور. البته نه بهتنهایی، بلکه همراه با 16 گربه رنگارنگش که پشت سرش، مثل یک رشته پشم یا طنابِ بازی یا روبان شلِ مو، تاب میخورند.»
وقتی این را درباره یک کتاب میخوانید چه فکری به ذهنتان میآید؟ هر فکری که دارید بگذارید همانجا باشد. احتمالا به نظرمان میآید داستان خیلی بچگانهای دارد؛ اما ماجراهایی که دوشیزه پتیفور و گربههایش از سر میگذرانند آنقدرها هم بچگانه نیست. این ماجراها نه خیلی بزرگاند و نه خیلی کوچک. ماجراهاییاند که ارزش خواندن و به یاد سپردن دارند.
«ماجراهای دوشیزه پتیفور» به قلم آن مایکلز کانادایی و با تصویرگری اِما بلاک است. این اثر نوجوانانه با ترجمه نیلوفر دهقانینیل به تازگی از سوی نشر آفرینگان منتشر شده است. به این بهانه، با مترجم کتاب گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
در متن کتاب آمده است که بعضی ماجراها خیلی کوچکاند و متوجهشان نمیشویم، بعضی خیلی بزرگاند و احتمالا اصلا فراموش میکنیم که ماجرا هستند و بعضی دیگر اندازه مناسبی دارند؛ مانند ماجراهای دوشیزه پتیفور. این ماجراها که داستان کتاب را شکل دادهاند واقعا از چه نوعی هستند؟
بعضی از ماجراها خیلی بزرگاند مثل خودِ زندگی یا عمر انسان که طولانی است و بهواسطه طولانیبودنش متوجهش نمیشویم؛ ولی بعضی ماجراها خیلی کوچکاند مثل سلامکردن یا تیزکردن نوک مداد که به زودی فراموش میشوند و اهمیتی ندارند. ماجراهای دوشیزه پتیفور ممکن است ما را چندساعت یا یکروز درگیر خود کند؛ مثل خرید رفتن، آنهم با اتفاقاتی که در طول خرید احتمال دارد بیفتد. اینکه مسیر را اشتباه بروی و خانم همسایه کمکت کند اتفاقی است که با جزئیات در ذهن و یادت میماند. و این است که درواقع خودِ نویسنده میگوید اتفاقاتی که برای دوشیزه پتیفور میافتد در یکروز جای میشود و دقیقا مناسب یک شبانهروزند.
فانتزی این کتاب در چه سطحی است؟ ساده و برای درک نوجوانانی است که تابهحال با فانتزیخوانی مواجهه چندانی نداشتهاند یا در حدیست که مخاطبان فانتزیدوست بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنند؟
فانتزی کتاب در حدی است که هر دو گروه میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ هم کسانی که فانتزی را دوست دارند و هم افرادی که تازه شروع کردهاند به خواندن فانتزی. مثلا پروازکردن با رومیزی و شانزده گربه کاملا تخیلی است؛ ولی اتفاقاتی که میافتد، آمادهشدن برای مسابقه، گمشدن تمبر نایاب و از این قبیل جزو اتفاقات ملموسی هستند که برای هرکسی ممکن است رخ دهد و کاملا باورپذیرند. بنابراین داستان میتواند برای هر دو گروه جذابیت داشته باشد.
وقتی این را درباره یک کتاب میخوانید چه فکری به ذهنتان میآید؟ هر فکری که دارید بگذارید همانجا باشد. احتمالا به نظرمان میآید داستان خیلی بچگانهای دارد؛ اما ماجراهایی که دوشیزه پتیفور و گربههایش از سر میگذرانند آنقدرها هم بچگانه نیست. این ماجراها نه خیلی بزرگاند و نه خیلی کوچک. ماجراهاییاند که ارزش خواندن و به یاد سپردن دارند.
«ماجراهای دوشیزه پتیفور» به قلم آن مایکلز کانادایی و با تصویرگری اِما بلاک است. این اثر نوجوانانه با ترجمه نیلوفر دهقانینیل به تازگی از سوی نشر آفرینگان منتشر شده است. به این بهانه، با مترجم کتاب گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
در متن کتاب آمده است که بعضی ماجراها خیلی کوچکاند و متوجهشان نمیشویم، بعضی خیلی بزرگاند و احتمالا اصلا فراموش میکنیم که ماجرا هستند و بعضی دیگر اندازه مناسبی دارند؛ مانند ماجراهای دوشیزه پتیفور. این ماجراها که داستان کتاب را شکل دادهاند واقعا از چه نوعی هستند؟
بعضی از ماجراها خیلی بزرگاند مثل خودِ زندگی یا عمر انسان که طولانی است و بهواسطه طولانیبودنش متوجهش نمیشویم؛ ولی بعضی ماجراها خیلی کوچکاند مثل سلامکردن یا تیزکردن نوک مداد که به زودی فراموش میشوند و اهمیتی ندارند. ماجراهای دوشیزه پتیفور ممکن است ما را چندساعت یا یکروز درگیر خود کند؛ مثل خرید رفتن، آنهم با اتفاقاتی که در طول خرید احتمال دارد بیفتد. اینکه مسیر را اشتباه بروی و خانم همسایه کمکت کند اتفاقی است که با جزئیات در ذهن و یادت میماند. و این است که درواقع خودِ نویسنده میگوید اتفاقاتی که برای دوشیزه پتیفور میافتد در یکروز جای میشود و دقیقا مناسب یک شبانهروزند.
فانتزی این کتاب در چه سطحی است؟ ساده و برای درک نوجوانانی است که تابهحال با فانتزیخوانی مواجهه چندانی نداشتهاند یا در حدیست که مخاطبان فانتزیدوست بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنند؟
فانتزی کتاب در حدی است که هر دو گروه میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ هم کسانی که فانتزی را دوست دارند و هم افرادی که تازه شروع کردهاند به خواندن فانتزی. مثلا پروازکردن با رومیزی و شانزده گربه کاملا تخیلی است؛ ولی اتفاقاتی که میافتد، آمادهشدن برای مسابقه، گمشدن تمبر نایاب و از این قبیل جزو اتفاقات ملموسی هستند که برای هرکسی ممکن است رخ دهد و کاملا باورپذیرند. بنابراین داستان میتواند برای هر دو گروه جذابیت داشته باشد.
مخاطب با چه پیشفرضی باید این داستان را بخواند؛ صرفا تخیلی و فانتزی، یا در ژانرهای دیگر هم قرار میگیرد؟
آن مایکلز تخیل به شدت قویای دارد. همانطور که در دو کتاب دیگری که از او ترجمه کردهام تخیل را با هنرمندی و چیرهدستی به واقعیت پیوند میزند، طوریکه نمیتوانیم مرز حوادث ذهنی و واقعیت را از هم تشخیص دهیم، در این کتاب هم دقیقا واقعیات و تخیلات را به هم میبافد و آدم از خواندن تخیل صرف یا واقعهنگاری صرف، خسته نمیشود. اینطور نیست که فقط تخیل باشد، یا فقط واقعهنگار؛ درواقع نمیشود گفت صرفا در ژانر فانتزی قرار میگیرد. بهنظرم این آثار در ژانر واقعی هم میتواند قرار بگیرد.
چرا بعضی از کلماتِ کتاب به رنگ قرمز درآمدهاند؟
کلماتی که در ترجمه به رنگ قرمز درآمدهاند، کلماتی هستند که در زبان اصلی هم بهصورت پررنگ (بولد) نوشته شدهاند. بهنظرم کلماتیاند که نویسنده خواسته است به جهت سختی آنها، مترادفی برایشان به کار ببرد یا اینکه کاربردشان را به بچهها یاد دهد؛ چون این کتاب برای سنین پایین است. مثلا درباره کلمه «انحراف از موضوع» یک پاراگراف کامل توضیح داده و در مثالهای مختلف و کل کتاب هم این عبارت را آورده است. در کتاب آمده است کلماتی هم هستند که نشان میدهند «روز به خیروخوشی میگذرد» و برایش مترادف آورده؛ مثل خوشبختانه، از شانس خوب و غیره. فکر میکنم قصد آن مایکلز این بوده است که علاوهبر جذابیت و سرگرمکردن خواننده، چیزی هم به او یاد دهد.
دو موضوع در تصویرگریِ کتاب دیده میشود که خوب است به آن بپردازیم؛ یکی نوع تصویرگری آن است. به نظر میرسد خاصِ خودشان است؛ یعنی مدل غربی دارد و نوجوان با دیدنش میفهمد که این تصویر را یک خارجی ساخته است. نظر شما درباره تصویرگری اِما بلاک در این کتاب چیست؟ و باتوجه به آثار دیگری که مصور هستند، به این داستان مصور از نظر تکمیل متن، چه نمرهای میدهید؟
خواننده در نگاه اول متوجه میشود که این کتاب ترجمه است و نه تألیف. تصاویر خیلی ساده، صمیمی، قصهگو، و پیشبرنده داستان هستند. اِما بلاک میگوید: «روزی یکنفر به من گفت که اگر قرار بود در دنیای داستانی زندگی کنم، دنیای دوشیزه پتیفور را انتخاب میکردم». به نظر من تصاویر این کتاب در اشتیاق برای زندگیکردن در جهان داستان دوشیزه پتیفور بیتأثیر نبوده است و کلا تصاویری که به این صورت ساده و صمیمیاند داستان را به نوعی بازگو میکنند.
باتوجه به علاقهای که من به این نویسنده دارم، نمره 20 به او میدهم. از بچگی با کتاب سروکار داشتهام؛ نمیگویم خوره کتاب هستم ولی میگویم که به کتاب علاقهمندم و این نویسنده برایم یکی از نویسندگان فاخر دنیاست. این داستان مصور، هم عمق دارد و هم با تخیل خواننده بازی میکند و خلاقیتش را پرورش میدهد. شما شاید بر اساس یک کتاب، آن مایکلز را ارزیابی کنید؛ ولی من براساس کتابهایی که از او دیدهام و ترجمه کردهام نمره 20 به او میدهم.
مورد بعدی این است که تصاویر این کتاب، از یک تمِ رنگی استفاده کرده است. دلیلش چیست؟
نویسنده، تصویرگر، شخصیت اصلی داستان و حتی بیشتر شخصیتهای این کتاب هرچند که محدود هم هستند، خانماند و این موضوع بالتبع حالوهوای لطیفی به کتاب میبخشد. شاید دلیل این تم رنگی همین باشد؛ تصویرگر تصمیم دارد این فضا را به خواننده منتقل کند.
با دوشیزه پتیفور چهطور آشنا شدید که تصمیم گرفتید ماجراهایش را ترجمهاش کنید؟
آشنایی من با دوشیزه پتیفور، از طریق برادرم مرتضی بود. او در کانادا تحصیل کرده و در یکی از دانشگاههای آنجا مدرس ادبیات انگلیسی است و تخصصش در زمینه شعر است. اولینبار بهواسطه یکی از دوستان، یک کتاب از آن مایکلز که نثری شاعرانه دارد برایم فرستاد. از آن خوشم آمد و تصمیم گرفتم ترجمهاش کنم. بعد، کتاب دیگر این نویسنده را ترجمه کردم. هردوی آنها رمان بزرگسال بودند. و درنهایت تصمیم گرفتم کتاب کودکونوجوان او را هم ترجمه کنم که مورد پذیرش نشر آفرینگان قرار گرفت.
اطلاعات کتاب:
کتاب «ماجراهای دوشیزه پتیفور» به قلم آن مایکلز با تصویرگری اِما بلاک و ترجمه نیلوفر دهقانی نیل، در 127 صفحه به بهای 42 هزار تومان از سوی نشر آفرینگان منتشر شده است.