گروه انتشاراتی ققنوس | هدف غایی اصالت
 

هدف غایی اصالت

کتاب «در جست‌وجوی اصالت» نوشته «چارلز گیان» مجموعه مقالاتی در مورد مفهوم اصالت در زندگی از نظرگاه‌های مختلف نظری است. اینکه معنای اصالت چرا و چگونه تغییر پیدا کرده است؟ اصالت زمانی به این معنی بود که جزیی از تصویر کیهانی بزرگ‌تری باشیم و زمانی دیگر به معنای تامل و تعمق در جهان درونی خود. نویسنده تلاش می‌کند خاستگاه‌های مختلف این مفهوم را در تاریخ اندیشه بررسی و نقد ‌کند. اینکه اصالت را باید در امور جزیی و شخصی بررسی کرد یا در امور کیهانی. می‌توان استدلال کرد که آرمان زیستن اصیل در تمام جنبش‌هایی که فرهنگ خودارتقایی را می‌سازند، مطلقا نقش محوری دارد. بسیاری از تاثیرگذارترین نویسندگان این سنت به تصریح یا به تلویح در نوشته‌هایشان به طرح اصیل‌شدن اشاره می‌کنند. اما این آرمان تنها مورد علاقه نویسندگان عصر نو نیست. فلاسفه‌ای با گرایش‌های عمیقا‌ متفاوت، افکارشان را به این بحث معطوف کرده‌اند. طیفی از متفکرانی که از فیلسوف آلمانی قرن بیستم مارتین هایدگر تاثیر پذیرفته‌اند، سعی کرده‌اند همان‌طور که مفهوم اصالت در آثار این فیلسوف بسط یافته، به تفصیل روی این مفهوم کار کنند.
 برنارد ویلیامز، فیلسوف انگلیسی که از سنت فلسفی بسیار متفاوتی می‌آید، محوریت اصالت را در افکار خویش به این طریق بیان می‌کند: «اگر یک درون‌مایه در همه کارهای من وجود داشته باشد، اصالت و بیان خویشتن است. یعنی این ایده که بعضی چیزها به معنای واقعی نمودگار خود شما هستند و آنچه را هستید بیان می‌کنند و چیزهای دیگر چنین نمی‌کنند.» در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم: «با خویشتن خویش صادق باش. خیلی‌ها، از پلونیوس در هملت تا اُپرا وینفری پیوسته تشویقمان می‌کنند که به درون خود نظر کنیم. چرا اصالت هدف غایی زندگی بسیاری از افراد است؟ چرا اصالت یعنی نظرکردن به دنیای درون، نه سیر در جهان، آیا اصالت یعنی یافتن من «حقیقی» خویش یا یافتن امری عظیم‌تر همچون خدا؟ نتیجه نهایی این تحول اصالت‌گرایانه تلقی‌ای از زندگی دینی بود که بر این ایده تاکید می‌کرد که سلطنت خداوند در درون شماست. ایده‌ای که طبق آن هر کدام از ما می‌توانیم خداوند را در درون خویش بیابیم و باید چنین کنیم. این پیام در کلمات بسیار نقل شده ویلیام لاو، ‌متاله و عارف ابتدای قرن هفدهم به ما رسیده است: با آنکه خداوند همه جا حاضر است، او نزد شما تنها در ژرف‌ترین و مرکزی‌ترین جزو نفستان حاضر است. حس‌های طبیعی نمی‌توانند خداوند را تصاحب کنند یا شما را به او پیوند بدهند. و حتی قوای درونی فهم، اراده و حافظه شما تنها می‌توانند به دنبال خداوند باشند. شما ریشه یا ژرفایی دارید که تمام این قوا از آنجا بیرون می‌آیند، مثل خطوطی که از مرکزی یا شاخه‌هایی که از تنه درختی بیرون می‌آیند. این عمق را مرکز، سرمایه و بنیاد روح می‌نامند. این عمق وحدت و ابدیت و به تعبیری دیگر، بی‌کرانی روح شماست. زیرا به قدری بی‌کران است که چیزی جز بی‌کرانی خداوند نمی‌تواند او را خشنود کند. با نظر به چنین تصویری از خداوند درون، طرح چرخشی به درون برای یافتن هدایت و حقیقت غایی بدیهی به نظر می‌رسد. چارلز تیلور به تفصیل نشان داده است که چطور ایده‌های دینی نقشی محوری در درک ما از «خود» یافته‌اند، درکی که ما اکنون در جهان مدرن آن را با دیگران شریکیم. کتاب در جست‌وجوی اصالت به ردیابی بسط تاریخی مفهوم اصالت از خاستگاه‌هایش در قرن هجدهم تا کاربردهای مساله‌دار امروزین آن می‌پردازد.»
 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه