گروه انتشاراتی ققنوس | گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی
 

گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی

گفت و گو با جلیل دوستخواه، پژوهشگر ایرانی مقیم استرالیا 

روزنامه شرق

از جلیل دوستخواه، پژوهشگر ایرانی مقیم استرالیا به تازگی کتابی با عنوان «رهیافتی به گاهان زرتشت و متن‌های نواوستایی» به چاپ رسیده است. انتشارات ققنوس در تهران، 1100 نسخه از این کتاب 738 صفحه‌ای را با بهای 8500 تومان به بازار کتاب عرضه کرده است. جلیل دوستخواه (متولد 1312 در اصفهان) در سال 1333 به دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه تهران) راه یافت و از همین دانشگاه موفق به دریافت دکترا در رشته زبان و ادبیات پارسی شد. وی چندی با فرهنگ فارسی معین و لغت‌نامه دهخدا همکاری داشت و از سال 1347 تا 1369 در دانشگاه‌های مختلف کشور به تدریس اشتغال داشت. دوستخواه در سال‌های 73-1372 به دعوت احسان یارشاطر به عنوان ویراستار با دانشنامه ایرانیکا در نیویورک همکاری داشت و پس از آن نیز با نوشتن مقاله و نقد همکاری خود را با این دانشنامه پی گرفت. او از سال 1369/1990 در استرالیا اقامت گزیده و کانون پژوهش‌های ایران‌شناختی را در این کشور بنیان نهاده است. او تاکنون کتاب‌هایی چون «برگزیده شعرهای پانزده شاعر هیمالیا»، «اردو؛ زبان پاکستان و هندوستان»، «آیین‌ها و افسانه‌های ایران و چین باستان»، «پژوهشی معناشناختی در ساخت آفرینش و رستاخیز»، «کهن‌ترین سرودها و متن‌های ایرانی اوستا» و … به چاپ رسیده است. کتاب تازه او در حقیقت برگردان پارسی کتاب «خواننده اوستا» نوشته هانس رایشلت (دانشمند آلمانی) است که برای نخستین بار در سال 1911 به زبان انگلیسی در شهر استراسبورگ (فرانسه) انتشار یافت. نویسنده در پیشگفتار خود اشاره دارد که آنچه در این مجموعه درج شده «بخش‌هایی از مجموعه بر جای مانده نامبردار به اوستا را دربر می‌گیرد که برای زبان‌شناسان و تاریخ‌نگاران اهمیت بسیار دارد. متن‌های آورده در این پژوهش، بر پایه درون‌مایه‌های آنها گروه‌بندی شده و در هر گروه، متن‌های آسان‌تر پیشتر آمده‌اند...». دوستخواه نیز در یادداشت کوتاهی که در ابتدای کتاب به چاپ رسانده به این موضوع اشاره دارد که «کار دشوار و ناهموار گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی دانشگاهی از سده شانزدهم میلادی با رویکرد پاره‌ای پژوهشگران اروپایی به فرهنگ باستانی و کیش کهن ایرانیان آغاز شد و به ویژه از سده هجدهم بدین سو گسترش و ژرفای بیشتری یافت...» به بهانه انتشار این اثر، با دوستخواه گفت و گویی داشتم که وی در ابتدای این گفت و گو از جایگاه و ارزش این پژوهش در میان کوشش‌های ایران‌شناسی سخن گفت: گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی از سده هفدهم میلادی در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشورهای باختری شناخته شد و از آن زمان، شمار روزافزونی از دانشوران غربی به پژوهش در این رشته پرداختند و کارهای ارزشمندی منتشر کردند. کتاب کنونی یکی از همین پژوهش‌هاست که دانشمند آلمانی «هانس رایشلت» آن را به درخواست انجمن پارسیان هندوستان نوشت و در سال 1911 میلادی (نزدیک به یک سده پیش از این) در استراسبورگ منتشر کرد و سپس در سال 1968 در برلین باز چاپ شد. گزارش کنونی از روی چاپ اخیر آن صورت پذیرفته است. گفتنی است که سالیان درازی پیش از این یک چاپ عکسی با شمارگان 700 نسخه نیز از روی متن اصلی کتاب از سوی کتابخانه طهوری منتشر گردید که با پذیره‌ دوستداران فرهنگ باستانی ایران رو به رو و نایاب شد. رایشلت در این کتاب – که متنی دانشگاهی و درسی برای گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی به شمار می‌آید – همه دستاوردهای دانشمندان نامدار سه سده پیش از خود را پشتوانه کار قرار داده و کارهای ارزنده بزرگانی چون بارتولومه، گیگر، گلدنر، هوبشمان، جکسن، یوستی و دیگران را رهنمون پژوهش و روشنگری خودشناخته و اثر خویش را میانجی و پل پیوند خواننده با کارهای بزرگ و بنیادین آن کوشندگان کرده است. از این رو، می‌توان این پژوهش را پایه و کلیدی برای هر خواننده جویا در این رشته به شمار آورد. به سخن دیگر، هر دانشجو و پژوهشگری که پیش از این با خواندن گزارش گاهان زرتشت و متن‌های برجا مانده اوستایی، گام نخست را برای آشنایی با این یادمان‌های فرهنگی دیرینه برداشته باشد، در هنگام رویکرد بدین کتاب و خواندن آن، خود را در کارگاه شناخت ژرف‌تر و رازگشاتر این میراث نیاکان و در پای سخن استادی فرزانه با کوله‌باری سرشار از پژوهش و دانش و باریک‌بینی و نکته‌سنجی خواهد دید و همگام با او به هزارتوهای این خردمایه‌های باستانی راه خواهد یافت. 
این گونه که از عنوان برگزیده شما برای گزارش پارسی کتاب برمی‌آید، شما «گاهان» (یا سرودهای پنجگانه) زرتشت و «متن‌های نواوستایی» یا «اوستای نو» را دو مقوله یا مبحث جدا از یکدیگر می‌شناسید. آیا این برداشت من درست است و هرگاه چنین باشد، تفاوت این دو بخش در چیست؟ 
نخست این که باور داشتن به چنین تفاوتی کشف و ابتکار بنده نیست و این امری است که از دیرزمانی پیش از این – و در واقع از همان - «نخستین رویکردهای پژوهندگان به مجموعه» اوستا پذیرفته عموم دانشمندان گاهان‌پژوه و اوستاشناس بوده است دوم این که سخن گفتن از دوگانگی و دوگونگی بخش‌های مجموعه نوشته‌هایی با نام کلی «اوستا»، نیازمند بحثی دقیق و کارشناختی است که متاسفانه در تنگنای گفت و شنود کنونی ما نمی‌گنجد. تنها می‌توانم به کوتاهی بگویم که «گاهان زرتشت، کهن‌ترین و بنیادی‌ترین و ارزشمندترین بخش این مجموعه است و کهن‌بودگی آن به بیش از سه هزار سال می‌رسد. این سرودها شالوده و سنگ بنای اندیشه و خرد و نگرش و فلسفه و فرهنگ ایرانی است و بازتاب آنها را، می‌توان در سرتاسر این فرهنگ و در اوج همه در «شاهنامه فردوسی» دید. پاره‌های اوستای نو یا بخش‌های پسین این مجموعه نیز که کهن‌بودگی آنها میان دو تا سه هزار سال است، دارای ارزش‌های ویژه خویشند و همانا از دیدگاه فرآیند تکامل اندیشه و خرد و فراز و فرود آن در ایران بحث‌های انتقادی فراوانی درباره آنها در میان بوده است و هست. به هر روی، نگرش دانشی و پژوهشی امروزین، دیگر اجازه نمی‌دهد که مانند بخشی از پیروان سنتی دین زرتشتی از مجموعه‌ای یکپارچه و ورجاوند و چون و چراناپذیر به نام «اوستا» سخن بگوییم. برای آشنایی با این گفتمان مهم فرهنگی، می‌توان به گزارش دوجلدی پیش گفته از گاهان و اوستا و نیز به متن کتاب کنونی روی آورد. 
از این دیدگاه و با فاصله‌گذاری میان بخش‌های گاهانی و جزگاهانی در مجموعه «اوستا» - که بدان اشاره کردید – آیا می‌توانید ارزش‌ها و ضدارزش‌های هر یک از بخش‌های این مجموعه را به کوتاهی بیان دارید؟ 
باز هم کاری است دشوار و نیازمند بحثی گسترده و دامنه‌دار. اما برای آن که این پرسش کلیدی و مهم شما را یکسره بی‌پاسخ نگذاشته باشیم، اشاره‌وار می‌گویم که گاهان یا گاثاها یا گات‌ها یعنی سرودهای پنجگانه زرتشت ارزشمندترین بخش این مجموعه و – به گفته نیما یوشیج، شاعر معاصر – سرچشمه سرچشمه‌ها در تاریخ اندیشه و فرهنگ و ادب ماست، فرزانه باستانی ما در سه هزار سال پیش از این در سرودهای جاودانه‌اش، ایرانیان و جهانیان را به اندیشه‌ورزی و خردگرایی در همه حال‌ها و کارها و گزینش آزاد راه زندگی از میان نیک و بد و در اوج آن به پیروی از سه بن‌مایه اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک فراخواند و به پرهیز از هرگونه جبرانگاری و سرنوشت‌باوری و پایبندی به پندارها و پرستش‌ها و خرافه‌های زیان‌بار، اندرز و هشدار داد. زرتشت خود را پیامبر و آوازه‌گر هیچ دین و شریعت آسمانی و برگزارنده هیچ آیین پرستشی و نیاز و پیشکشی و قربانی بردن به پیشگاه خدایان خیالی نمی‌شمرد؛ بلکه همچون یک آموزگار و اندرزگو و شاعر پرشور با مردمان سخن می‌گفت و جهانی سرشار از آشتی و مهر و همزیستی و پاکی و پیراستگی را برای آدمیان تصویر می‌کرد که حتی امروز برای همگان آرمانی و دلخواه است اما دریغ و درد که در متن‌های نواوستایی با فرآیند زیان‌بار بازگشت به پرستش‌های خشن و خونین پیش از زرتشت و پایه‌گذاری «دین زرتشتی» رو به رو می‌شویم که نهادها و بنیادها و پرستش‌ها و آیین‌هایش هیچ گونه همخوانی با اندیشه زرتشت ندارد. بر کرسی نشستن و نیرومند شدن همین نهادها و چیرگی بی بندوبار مغان و موبدان بر همه هستی جامعه و به اوج رسیدن آن در عصر ساسانی بود که زندگانی ایرانیان و فرهنگ آنان را به تباهی کشاند و زمینه لازم را برای فروپاشی جامعه و بر باد رفتن دستاورد هزارها کوشش و پویش ایرانیان فراهم آورد. موبدان و دین‌سالاران پسین در متن‌های اوستای نو، به دلخواه خویش از زرتشت آزاده و فرزانه و فرهیخته، یک پیامبر جزم‌باور و خشک‌اندیش ساخته‌اند و پیام انسانی و جهانشمول او را به انبوهی از نیایش‌ها و نیازبردنها و آیین‌های رسمی و قربانی‌ها و سرسپردگی به نهادهای دینی دیگرگون کردند که زرتشت در بندبند سرودهایش شورمندانه با آنها می‌ستیزید. 
با این وصف شما، آیا نگاهداری متن‌های نواوستایی و رویکرد بدانها و پژوهیدنشان کاری است بیهوده؟ 
چنین نیست. به گفته حافظ عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی. این متن‌های نواوستایی در کنار کژاندیشی‌ها و بدآموزی‌ها انبوهی از اسطوره‌های کهن و روایت‌های حماسی دیرین را نیز در بر دارند که جنبه‌های گوناگونی از زندگی ایرانیان در روزگاران سپری شده باستانی و دوران‌های شکل‌گیری کشور و قومی به نام ایران و ایرانی را بازمی‌تابانند و برای پژوهش‌های ایران‌شناختی غنیمتی سرشار به شمار می‌آیند. کار اوستاشناسی امروز در کنار نقد جنبه‌های اندیشه‌ستیزانه و خرافه‌باورانه این متن‌ها به منزله ضدارزش رویکرد هوشمندانه و دانشورانه به ارزیابی ارزش‌های دیرپای بر جا مانده در میان آنها و نقش سازنده آنها در فرآیند تکوین حماسه و تاریخ و فرهنگ ایران است. در یک سخن، گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی دانشگاهی و فرهیخته‌ امروز، نه یک کنش دین‌باورانه و آیین‌گسترانه بلکه کوشش و پویشی در راستای بازشناختن ارزش‌ها و ضدارزش‌ها از یکدیگر و از نو رده‌بندی و نام‌گذاری کردن بخش‌های گوناگون مجموعه «اوستا» است و کتاب رایشلت – چنان که پیشتر گفتم – حلقه پیوندی است میان خواننده جویا و پویای امروزین با همه پیشینه گاهان‌پژوهی و اوستاشناسی در جهان و ایران. 
نکته ناگفته دیگری درباره این کتاب هست که بخواهید بیان کنید؟ 
فرصت را غنیمت می‌شمارم و بر آنچه گفتم می‌افزایم که جنبه بسیار مهم و ارزشمند دیگر این پژوهش – همچون دیگر همتاهای آن در سده‌های اخیر – ویژگی‌ زبان‌شناختی آن است. خواننده و پژوهنده این دفتر دانش، جدا از بهره‌گیری در زمینه شناخت بن‌مایه‌ها و درون‌مایه‌های گاهانی و اوستایی با دستاورد درخشان پژوهنده در گستره شناخت زبان اوستایی به منزله یکی از سرچشمه‌های زبان پارسی و حلقه‌ای در زنجیره زبان‌های مشهور به هندو-اروپایی نیز رو به رو می‌شود و از آن بهره و توشه فراوان بر می‌گیرد که خودکامیابی بزرگی است. 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه