گروه انتشاراتی ققنوس | هنر همیشه بر حق بودن
 

هنر همیشه بر حق بودن

وبلاگ "نفرین ابدی بر خواننده این وبلاگ 

به تازگی کتابی خریدم با نام "هنر همیشه بر حق بودن" عنوان کتاب بیشتر یاد آور کتابهایی چون "قورت دادن قورباغه" و "کدام احمقی پنیر مرا جابجا کرد"بود در واقع اگر نام آرتور شوپنهاور روی جلد کتاب نباشد شاید خیلی ها این کتاب را با آن کتاب ها اشتباه بگیرند.چاپ این کتاب برایم خوشحال کننده و تا حدودی تلخ بود؛از چاپ اولین کتاب ها در مورد شوپنهاور و فلسفه اش حدود ۵۰ سال می گذرد اما هیچ وقت کتاب کاملا مستقلی از نوشته های شوپنهاور چاپ نگردیده بود و هر چه چاپ شده است به صورت پراکنده بوده است،کتاب بسیار جالبی است اما قطعا شوپنهاور کتاب های مهمتری برای ترجمه دارد...
قسمتهایی از کتاب هنر همیشه بر حق بودن (ترجمه عرفان ثابتی)
 
 
اگر طبیعت بشری پست نبود بلکه کاملا شریف بود می بایست در هر مباحثه ای فقط در پی کشف حقیقت می بودیم.
راه شماره ۸:
خصمت را عصبانی کن:زیرا وقتی عصبانی باشد قوه تمییز خود را از دست می دهد و نمی فهمد که چه چیزی به نفع اوست.برای این که او را عصبانی کنی باید به طور مکرر در حقش بی انصافی کنی،یا به نوعی مغلطه کنی،و در کل بی ادب باشی.
راه شماره ۳۰:
به جای دلیل به مرجع متوسل شو:آدمیان به محض این که یقین پیدا کنند که عامه ی مردم به باوری،هر چقدر احمقانه،عقیده دارند،بلافاصله آن را می پذیرند.مثال و سرمشق دیگران بر فکر و اندیشه و عمل آن ها تاثیر می گذارد.آن ها مثل گوسفندهایی هستند که قوچ پیشاهنگ هر جا برود او را دنبال می کنند.آن ها پیش از این که فکر کنند می میرند.
راه شماره ۳۶:
خصمت را گیج کن :با گزافه گویی محض می توانی خصمت را گیج و سردرگم کنی.این ترفند امکان پذیر است زیرا آدمی معمولا تصور می کند هر حرفی با معنی است.
به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند.زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد. ولتر را به یاد داشته باش : صلح و آرامش از حقیقت بهتر است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه