گروه انتشاراتی ققنوس | نگاه انگلیسی‌ها به مردم ایرانِ عصر قاجار/ ما چگونه بودیم!؟
 

نگاه انگلیسی‌ها به مردم ایرانِ عصر قاجار/ ما چگونه بودیم!؟

مشاهده

منبع: خبرگزاری مهر

شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷

 

«نماهایی از ایران، از یادداشتهای مسافری در شرق» که به تازگی ترجمه‌ آن وارد بازار نشر شده، دربرگیرنده مشاهدات و یادداشت‌های سر جان ملکم انگلیسی از ایران عصر قاجار است.

 

خبرگزاری مهر _‌گروه فرهنگ: کتاب «نماهایی از ایران» شامل یادداشت‌های سر جان مَلکُم انگلیسی در سفر به ایرانِ عصر قاجار به تازگی با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده که اولین عنوان از مجموعه «ایران قاجار در نگاه اروپاییان» است که ققنوس راهی بازار نشر کرده است.

کتاب «ماموریت به ایران» (ایران در جنگ جهانی اول) نوشته مارتین هنری دانوهو و کتاب «نگاهی به ایران» شامل خاطرات دوروتی دو وارزی همسر یکی از دیپلمات‌های خارجی حاضر در ایران عصر قاجار، هم دو کتاب دیگری هستند که از مجموعه مذکور چاپ شده‌اند. این کتاب‌ها تصویری را که اروپائیان از ایران عصر قاجار داشتند، به خوبی منعکس می‌کنند و از نظر ارزش تاریخی، آثار مهمی برای علاقه‌مندان و پژوهشگران حوزه تاریخ هستند.

محمدرضا حسینی پژوهشگر و استاد دانشگاه پس از مطالعه کتاب «نماهایی از ایران» یادداشتی درباره آن نوشته و آن را با عنوان «سفری به تاریخ فرهنگ ایران در عصر قاجار» در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

حسینی که به پژوهش در حوزه مطالعات فرهنگی اشتغال دارد، در این مطلب جملات جالب توجهی را که هنگام مطالعه این کتاب با آن‌ها روبرو شده، استخراج و ذکر کرده است. یادداشت مورد نظر کوتاه است و نگارنده به سرعت و با مقدمه‌ای کوتاه سراغ اصل مطلب رفته است. جملاتی که حسینی از کتاب مشاهدات سر جان ملکم آورده، می‌تواند از منظر جامعه‌شناسی ایرانیان عصر قاجار و مقایسه با ایرانیان عصر فعلی، قابل توجه باشد.

در ادامه مشروح متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

سفرنامه که در انگلیسی به آن travel writing  گفته می شود، یکی از منابع ارزشمند تاریخی هستند که از میان سطور آنها، می‌توان اطلاعات ارزشمندی از زندگی، فرهنگ و آداب و سنن مردم در ادوار مختلف به دست آورد. نکته دوم آنکه دانشجویان مقاطع ارشد و دکتری می‌توانند چنین نوشته‌هایی را از منظر پسااستعماری و سایر چارچوب‌های مطالعات فرهنگی بررسی کنند و خلاصه آنکه سفرنامه‌ها و ترجمه‌های آنها، می‌توانند موضوع پایان نامه‌های بسیاری در رشته‌های مرتبط با مطالعات فرهنگی باشند.

نکته آخر آنکه فرهنگ، با نقیض‌اش شناخته می‌شود. یعنی کسانی که خود در فرهنگی نشو و نما کرده‌اند، ممکن است متوجه نباشند که فلان ویژگی خاص در فرهنگ‌شان وجود دارد. نگاه کسی که در فرهنگی دیگر نشو و نما کرده، کمک شایانی است به شناخت ویژگی‌های یک فرهنگ. به قول مولانا: «ماهیان ندیده غیر از آب/ پرس پرسان زهم که آب کجاست»

در کتاب «نماهایی از ایران، از یادداشتهای مسافری در شرق» نوشته سر جان مَلکٌم؛ با ترجمه روان شهلا طهماسبی، که نشر ققنوس آن را به زیور طبع آراسته، ملکمِ نگارنده در خلال سطور اثر جسته و گریخته به خلقیات ما ایرانیان، در عصر قجر اشاره کرده است.

با توجه به اینکه نگارنده اثر، کاملا به زبان فارسی مسلط و در هند فارسی آموخته بوده، گاهی بین جملات کتاب، نظرات خود را درباره ایرانیان، گنجانده و از زبان افراد به صورت نقل قول مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است. نمونه‌هایی که در ادامه این نوشتار می‌آیند، از کتاب فوق و درباره خلقیات و فرهنگ ایرانیان عصر قاجار استخراج شده‌اند که برایم جلب توجه کردند. شاید به کار امروز ما بیایند. چون درباره شیوه‌ای هستند که پیشینیان ما برای زندگی در پیش گرفته بودند؛ البته از منظر یک ناظر بیرونی و انگلیسی:

در ایران کسی پیاده جایی نمی‌رود (صفحه ۳۹).

ایرانی‌ها به کلی فاقد اصول اخلاقی هستند و از ترک‌ها خیلی ناآگاه‌ترند(صفحه ۴۲).

در ایران همه طبقات یاد گرفته‌اند که تظاهر و خودنمایی را ستایش کنند و بیشتر تحت تاثیر اوهام و تخیلات‌اند تا قوه منطق و تشخیص (صفحه ۳۴).

باورتان نمی‌شود در ایران برای قهوه و تنباکو چقدر ارزش قائل‌اند (صفحه ۸۲).

(در ایران) با حرکتی بسیار جزئی به او (مهمان) نشان می‌دهید که چقدر برایش ارزش و اهمیت قائلید (صفحه ۸۲).

(ایرانی ها) در صحبت‌شان آن قدر از کنایه‌ها و تلمیحات آثای تخیلی و داستانی استفاده می‌کنند که اگر با این مباحث آشنایی نداشته باشید، از مجالست‌شان لذت نمی برید (صفحه ۸۶).

نگارنده دلیل چنین امری را این‌گونه بیان می‌کند: پدر خانواده‌ها، روسای قبایل و سلاطین سرزمین‌ها(ی شرقی) و میان اطرافیان خود، به یک اندازه مستبداند. و در نتیجه فرزندانشان، پیروان‌شان و رعایایشان ناچارند در حکایات اخلاقی، تمثیلها، افسانه‌ها و قصه‌ها این بالادست‌های خودرای را مخاطب قراردهند از بیم این حقیقت آشکار که سخن گفتن صریح عواقبی در بر دارد... (صفحه ۸۷).

حرص و طمع ایرانی ها حد و مرز نداشت (صفحه ۱۰۵).

در هیچ کشوری این قدر برای این نوع استعدادها (شعر خوانی و شعر گویی و قصه گویی) ارزش قایل نیستند"(صفحه ۱۰۵).

آسیایی ها چندان اهل کنجکاوی و غور و بررسی نیستند (صفحه ۱۳۷).

ایرانی‌ها در مهمان نوازی شهره‌اند (صفحه ۱۵۷).

ایرانی‌ها بسیار حاضر جواب و شوخ طبعند (صفحه ۲۴۸).

همه ایرانیان تحصیل‌کرده، تشنه سبقت گرفتن از یکدیگرند (صفحه ۲۵۰).

(در ایران) قوانین ضعیف هستند و اخلاقیات در نازلترین درجه است و فقط احساسات مذهبی یا احساس وفاداری با بالادست وجود دارد (صفحه ۲۸۵).

کتاب پیش‌رو، ‌جملات مشابه زیادی دارند که به ذکر برخی از آن‌ها بسنده کردیم. در پایان ذکر این نکته ضروری است که سر جان مَلکٌم یادداشت‌هایش را با هدف سرگرم و مطلع ساختن هموطنانش نوشته و مخاطبانش جملگی هموطنانش بوده‌اند. بنابرین از اغراق و زیاده گویی برای سرگرم کردن هموطنانش دریغ نکرده است.

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه