گروه انتشاراتی ققنوس | نگاهی بر زمینه و زمانه پدیدارشناسی‌
 

نگاهی بر زمینه و زمانه پدیدارشناسی‌

اطلاعات حکمت و معرفت

 در فلسفه قرن بیستم جنبشی نمی‌شناسیم که دامنه نفوذ و گسترده تاثیرش همسنگ پدیدارشناسی باشد، یکی از شاگردان هوسرل پدیدارشناسی را پروژه‌ای می‌دانست که اتمام آن نیازمند قرن‌ها کار و کوشش است‌. این انقلاب حیرت‌انگیز فلسفی در زمانه‌ای که همه جا از هبوط مغرب زمین و بن‌بست سیستم‌های فلسفی سخن می‌رفت‌، برای انسان عصر جدید، که خود را در جهان مدرن بی‌ماوا می‌دید، نوید بخش بنیادهای استوار و لایزال بود. هم از این‌رو، هوسرل خود پدیدارشناسی را درد اشتیاق فلسفه‌های قرن بیستم می‌نامید. پدیدارشناسی آهنگ آن دارد که فلسفه مفهوم پرداز و خردانگار را رها کند تا ما را در تجربه زنده آنچه در آگاهیمان مشهود می‌شود دلیل راه گردد. در پدیدارشناسی حضور زنده ذوات در آگاهی و حضور وجود و موجودات آن گونه که هستند به جای شناخت عقلی و مفهومی می‌نشیند.
 سیاوش جمادی در کتاب «زمینه و زمانه پدیدارشناسی‌» سعی در معرفی زندگی و اندیشه‌های هوسرل و هایدگر دارد چرا که این دو در واقع بنیان گذاران دو جریان اصلی پدیدارشناسی هستند. البته باید در نظر داشت که نویسنده صرفاً به بازخوانی و تکرار پژوهش‌های غربی و آموزش ملانقطی وار اندیشه‌ها نپرداخته است و چنان که از عنوان کتاب پیداست‌. سعی وی بر آن بوده است تا زمینه‌های تاریخی‌، فرهنگی و زندگی نامه‌ای پیداش و بالش پدیدارشناسی را از فرانتس برنتانو و حتی از مباحث حکمت مسیحی و اسلامی قرون وسطی پی گیرد، و جهان پدیدارشناسان را در مناسبت با متن و زمینه تاریخی و زندگی نامه‌ای آنها و در بستر چالش‌های فلسفی و غایات روشنفکران اروپایی موضوع پژوهش قرار دهد.
 کتاب «زمینه و زمانه پدیدارشناسی‌» مجموعاً دارای ده بخش اول‌، با عنوان تمهیدات‌، به پیش زمینه‌ها و مقاصد پدیدارشناسی می‌پردازد و سپس در بخش دوم‌، با عنوان «مبانی و نتایج پدیدارشناسی هوسرل‌» به مباحثی چون‌: معنای پدیدار و پدیدارشناسی‌، فروکاست یا توقیف و فروبستگی آن‌، بین الاذهانیت و زیست جهان‌، حقیقت و تاریخمندی زیست جهان می‌پردازد. بخش سوم‌، با عنوان «پدیدارشناسی بعد از هوسرل‌» اختصاصی به سه بحث زیر دارد: مسئله عمل در پدیدارشناسی هوسرل و تأثیر آن بر هایدگر، نگاهی به جایگاه انسان نزد هوسرل‌، هایدگر و سارتر در قیاس با اومانیسم مدرنیته و انگیزه‌ها و غایات عمل (مقایسه هوسرل و هایدگر) بخش چهارم‌، با عنوان «هوسرل و درخشش شاگرد سرکش‌» به زندگی و آرمان‌های هوسرل تا سال 1917 و هایدگر و میراث هوسرل و سوانح احوال هایدگر پرداخته است‌. بخش پنجم «با عنوان پدیدارشناسی هرمنوتیکی و هستی‌شناسی بنیادین‌» در پی توضیح مباحث زیر است‌: اگزیستانس و هستی‌. در جهان‌، اگزیستانسیال‌ها و اگزیستانسیل‌ها، هستی تودستی و هستی فرادستی‌، اصطلاحات مربوط به هستی‌، پدیدارشناسی هرمنوتیکی بخش ششم با عنوان «بنیادهای هستی انسان‌» به مباحث زیر اختصاص دارد شی ء نشانه‌، دلالت و ارجاع‌، فهم‌، تفسیر، معنا و یافت حال‌، زبان و گفتار، پروا، جهان‌پردازی‌، دگرپروایی‌، ترس آگاهی‌، زمانمندی و تاریخمندی دازاین‌، هستی به سوی مرگ در بخش هفتم‌، با عنوان «گسترش پدیدارشناسی هرمنوتیکی و نقد آن‌.» مباحث زیر به بحث و بررسی گذاشته شده است‌:
 معارضات اصحاب هرمنوتیک‌، هبیت مرگ و اصالت و حقیقت‌، مصممیت مرگ‌، هرمنوتیک هنر، زمین جهان و کارهنری‌، چهار گهان «خداییان‌، میرندگان‌، زمین و آسمان‌» و مسئله ترجمه‌، مقام زبان و انسان در تفکر متأخر هایدگر و تکنولوژی مسائل مطرح شده در بخش هشتم‌، با عنوان «هایدگر و مسئله عمل‌: از نازیسم تا وارستگی‌.» از این قراراند: زمینه و زمانه جمهوری وایمار، بنیادهای عمل در هستی و زمان‌، دیکتاتوری پنهان پدیدارشناسی‌، هایدگر و سامی ستیزی‌. بخش نهم‌، با عنوان «زندگی و اندیشه هایدگر بعد از جنگ‌» به موضاعات زیر اختصاص دارد: تأثیر فلسفه هایدگر در فرانسه‌، «نامه‌ای در باب اومانیسم‌» از چشم اندیشمندان آلمانی و «نامه‌ای در با اومانیسم‌» از منظر متن و تفکر هایدگر. بخش دهم نیز با عنوان «پایان یک آغاز (نقدها و تأثیرات‌) به موضوعات و مباحث زیر می‌پردازد: هایدگر و نیچه‌، بنیاداندیشی در بوته نقد، وحدت وجود پارمیندسی‌...
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه