خبرگزاری ایبنا
کتاب «مبانی استدلال» منتشر شد. در این کتاب میخوانیم که منطق فقط چیزی نیست که به ما درست و غلط را بیاموزد بلکه میتوانیم باورهایمان را از طریق استدلال توجیه کنیم.-
تورج قانونی، مترجم این اثر در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره نحوه آشناییاش با این کتاب و هدف از ترجمه آن گفت: خیلی تصادفی این کتاب را دیدم. البته واژه تصادفی ممکن است درست هم نباشد زیرا ما با توجه به علایق خودمان به پیرامون خود توجه میکنیم. یک روز، تصادفی این کتاب را دست یکی از دوستانم دیدم و با علاقه شروع به مطالعه آن کردم. با مطالعه کتاب دریافتم که مطالب آن بسیار متنوع است؛ از یک طرف به مباحث منطق قدیم و منطق جدید توجه میکند و از طرف دیگر به حوزه منطق محدود نمیشود بلکه حتی به باور که مورد بحث معرفتشناسی است یا علوم طبیعی و اجتماعی میپردازد.
وی افزود: برای همین فکر کردم حوزه استدلال برای ما همواره رو به گسترش است. قبلا فکر میکردم منطق فقط میتواند به ما درست و غلط را بیاموزد اما با خواندن این کتاب فکر میکنم باید به حوزههایی که به نوعی به دنبال توجیه باورهای خود از طریق استدلال هستند هم توجه کنم. میدانیم که افلاطون در دیالوگهایش از روشهای متعددی برای توجیه باور خود استفاده میکند و این یعنی این که موضوع به نوبه خود در روش پرداختن به محتوای بحث نقشی بنیادی دارد. از این رو فکر میکنم در مورد منطقی که به سرعت رو به گسترش است باید بدون تعصب و پیشداوری به مطالعه منابعی که ما را به این فکر نزدیک میکند روی آوریم.
قانونی، تمرینهای گنجانده شده در این اثر را برای فهم بهتر مطالب آن مفید دانست و گفت: تمرینهای این کتاب که یک چهارم آن را دربرمیگیرد کمک میکند مطلب بهتر فهمیده شود و آن را بیشتر کاربردی میکند. همه جا و همیشه نمیتوان از منطق انتظار پاسخی سرراست را داشت بلکه بنا به موقعیت و مقاصد جوابها متغیر است. در هر حال این فکر که منطق به ما کمک میکند تفاسیر معقول را بیابیم و همواره امکان تفاسیر معقول دیگر را در نظر بگیریم و با رویکردی «پرسشگرانه و تحلیلی» به پاسخها نزدیک شویم بسیار مهم است و این چیزی غیر از آموختن قوانین منطق است. گویی غیر از نفسالامر و قوانین استنتاج حقیقت به رویکرد فاعل شناسا نیز نیاز داریم و این امر منطق را از حالت صوری محض خارج میکند.
این مترجم و کارشناس منطق، به کار بردن لفظ قدیم را برای منطق گذشتگان چندان دقیق ندانست و گفت: لفظ قدیم یک بار منفی را که نشان از کهنگی دارد القا میکند. منطق قدیم چیزی است که وسعت یافته و شاخههای متعددی به خود گرفته است. مبانی این دو منطق و هر منطق دیگری منجر به استنتاجهای متعددی میشود از این روی نباید قدیم را به معنی بیاعتبار تلقی کنیم و هر دو منطق بنا به مبانی خود معتبرند.
قانونی، درباره پیوند منطق جدید و قدیم به ویژه در این اثر اشاره کرد و گفت: در بسیاری از مباحث کتاب این ارتباط قابل رویت است. اقسام استدلال را میتوان در آن مشاهده کرد که در بعضی از آنها کمال مناسبت را دارد؛ از جمله مورد استدلال ساده و مرکب و استدلال حملی است که نویسندگان آن را در قالب نمودارهای ون نشان دادهاند و در اصل تبعیت کردن از همان رابطه اندارجی است که در قالب این نمودارها بهتر قابل فهم میشود و همچنین قضایای شرطی. نفس هر یک از موارد قابل بررسی است به عنوان مثال فصل دوم که تحلیل استدلال است از نظر من جالب است چون ما باید درون یک متن به دنبال عناصر استدلال بگردیم.
وی افزود: کتابهای منطق فقط از تصور و تصدیق، ذاتیات و عرضیات و مقولات دهگانه و انواع و اجناس و تمیز مقدمات و نتایج و غیره بحث میکنند و چیزی که در آن مفقود است ذکر مثال جدید است. ذکر مثال اهمیت زیادی دارد چراکه خواننده را با استدلال روزمرهای که ما با آن مانوس هستیم آشنا میکند؛ یعنی استدلالهای خام و نه استدلالهای صورتیافته و مرتبشده.
قانونی، ادامه داد: خواننده با این مثالها درمییابد که باید مقدمات و نتایج را در یک متن یا در یک خطابه پیدا و آنها را پس و پیش کنیم، ممکن است آن را جابهجا به کار بریم و گرفتار مشکل شویم و اگر هم موفق شویم میتوانیم استدلالهای فرعی و اصلی را بسازیم و این چیزی است که کتاب به آن بسیار توجه میکند. البته نمیخواهم بگویم که این موارد در کتابهایی که قدما نوشتهاند نیست بلکه منظورم این است که همان موارد قدما به نحو کاربردی بیان شده.
این مترجم یادآوری کرد: در این کتاب به مواردی برمیخوریم که چالشبرانگیز است. به عنوان مثال واژه صریحی مثل «حد وسط» نقش مهمی را در رابطه اندراجی در قیاس حملی دارد. چنین به نظر میرسد که تشخیص فاعل شناسا در گزینش مقدمات به همراه تبعیت از فرم منطقی از عوامل درست بودن یک استدلال است. به عنوان مثال در بخشی از کتاب آمده است «اگر استدلالی معتبر باشد فارغ از این که چه مقدمات دیگری به آن اضافه میشود، معتبر باقی میماند» که این جمله برای منطقی که ما در شرق با آن آشنا هستیم قابل درک نیست.
وی توضیح داد: یاد گرفتهایم که حد وسط نقش اساسی را در استنتاج مقدمات دارد و باعث میشود حد اصغر به واسطه حد وسط در حد اکبر مندرج شود اما ورود مقدمات اضافی، یافتن حد وسط درست را مشکل میکند؛ چرا که منطق از قبل استدلال خود را سبک و سنگین میکند از حالت استدلال خام، روزمره یا گفتاری خارج میکند، حدها را درست کرده و از ضوابط تبعیت میکند و در نهایت به بیان استدلال خود میپردازد و مراقب مقدمات اضافی و ضوابط انتاج و غیره است اما از نظر مولفان این اثر وجود این مقدمات چندان چالشی را ایجاد نمیکند ولی من فکر میکنم مولفان نمیخواهند فاصله زبان گفتاری و زبان مکتوب را از بین ببرند. در هر حال دامنه استدلال در این کتاب به منطق قدیم و جدید و معرفتشناسی و علوم طبیعی و اجتماعی کشیده شده است.
قانونی در پاسخ به این سوال که مطالعه کتابهایی مانند «مبانی استدلال» و همچنین توجه بیشتر به منطق جدید چه تاثیری بر فضای فلسفی کشورمان خواهد داشت، گفت: این کتاب و آثار مشابه با آن، صرفنظر از تفاوتهای منطق جدید و قدیم حداقل باعث میشود با ملاکهای متعدد مواجه شویم. به عنوان مثال تعدد تعابیر ملاک صدق و امکان صدق مفروضات به عنوان ماده قیاس، تعدد نتایج را باعث میشود و فکر میکنم چنین امری باعث شود به مرور تحمل ما را بیشتر کند.
وی یادآوری کرد: البته خواندن فلسفه به طریق اولی فلسفه غرب، ما را از حالت جزمگرایی خارج میکند. همین که یاد بگیریم با فیلسوفی همدلی کنیم پیش از آن که او را به تیغ نقد زنیم یا حداقل او را چنان که هست بشناسیم و از اعمال باورهای خود در باب او پرهیز کنیم، مبادا که ایجاد دافعه کنیم و همواره بگوییم من چنین میاندیشم بدون اینکه امکان صدق فکر دیگری را نفی کنیم پیشرفت بزرگی است. به این ترتیب به روح فلسفه نزدیک میشویم چرا که فلسفه اساسا امری شخصی است.
کتاب «مبانی استدلال» نوشته دیوید ا.کانوی و رانلد مانسون با ترجمه تورج قانونی با شمارگان هزار و 650 نسخه، در 343 صفحه و به بهای 12 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.