گروه انتشاراتی ققنوس | تسلسل دذ مصیبت نامه: نقذ رمان بوی برف
 

تسلسل دذ مصیبت نامه: نقذ رمان بوی برف

نقد رمان«بوی برف» نوشته شهلا شهابیان نگاهی به رمان«بوی برف» نوشته شهلا شهابیان تسلسل در مصیبت نامه نویسی فامیل رمان«بوی برف» نوشته شهلا شهابیان با آن که فرم نسبتا پیچیده ای دارد، اما داستان ساده و سر راستی دارد؛ همان قصه عشق ناگفته ای که وقتی در واگویه های یکی از طرفین این رابطه تحقق نیافته می آید به نظر راوی، پیچیده و گره در گره جلوه می کند اما در پایان قصه برای مخاطبان می شود یکی از همان قصه هایی که بارها خوانده است. با این حال، نویسنده برای این که به این قصه آشنا رنگ و بوی تازه ای ببخشد، رابطه عشق سوری(راوی) و یحیی را با سرگذشت های مشابه خانوادگی پیوند زده که همین پیوندها هم به نوعی به حوادث معاصر اجتماعی گره خورده است. حلقه واسط این پیوند خانوادگی و تاریخی، شخصیتی به نام«جاجان»، مادر بزرگ راوی است. او حکایت هایی از گذشته خانواده بزرگ«مشیر» روایت می کند که به نوعی تاریخچه این خانواده پر ماجرا محسوب می شود. آن سوی ماجرا به شخصیتی به نام میرزا ابوالقاسم خوشنویس نونقی(پدر جاجان) وصل می شود که زمانی در دیار خراسان کاتب دیوانخانه حکومتی این ایالت بوده که به خاطر امتناع از دستور مستشارالملک، وزیر ایالت خراسان در کتابت مجدد تاریخ به دلخواه وی، به زندان می افتد و دست هایش سوزانده می شود. میرزا ابوالقاسم سرانجام از خراسان به رشت می آید و شکل تازه ای از زندگی را از سر می گیرد. او سرگذشت خود را هم کتابت کرده که یحیی هم در لا به لای برخی از نوشته های میزرا ابوالقاسم حرف های تازه ای نوشته است. همچنین جاجان روایتی بر نوشته پدرش، میرزا ابوالقاسم افزوده که در مجموع آن روایت اولیه به یک روایت جامع خانوادگی تبدیل شده است. حالا راوی داستان، سوری دارد آن حکایت چندگانه را بازخوانی و نسبت خود با این ماجراها را بازتعریف می کند. چند ویژگی مشترک در ماجراهای گوناگون نسل های مختلف خانواده مشیر دیده می شود که باعث پیوند این ماجراها به هم می شود. اولی، وجود بن مایه های اسطوره ای با مضمون برادرکشی است که به اشکال مختلف در روایت های گوناگون این سلسله حوادث دیده می شود. نشانه های نخست این ویژگی در روایت اول دیده می شود که برادر میرزا ابوالقاسم خوشنویس که پادوی دیوانخانه حکومتی است، منقل آتش را برای سوزاندن دست میرزا ابوالقاسم پیش می آورد، بدون این که حس برادری او را از این کار منع کند. جاجان از این برادر به عنوان شغاد و گاه قابیل یاد می کند. در مرحله بعد، جاجان از شخصیتی بنام«صدرا» نام می برد که برادر یحیی خان(شوهر جاجان)بوده است. گویا صدرا قصد نگاه ناپاک به جاجان(زن برادرش) را داشته را که به وسیله جاجان به قتل می رسد. بنابر این، تا این جای روایت، ردپای یک برادر قابیل صفت در ماجراهای زندگی خانواده مشیر دیده می شود. این نگاه در روایت های بعدی شکل عوض می کند ولی حضور ملموسی دارد. در روایت بعدی، نویسنده تاکیدی بیشتری روی پیچیده نشان دادن شخصیت یحیی، پسر عمه زری دارد. همان که خط باریکی از یک رابطه عاشقانه با او از دوران کودکی دارد. بعدها معلوم می شود یحیی پسر واقعی عمه زری نیست. اما این مسئله خللی در روابط آنها نمی تواند ایجاد کند. مسئله دیگری پیش می آید که یحیی را از سوری دور می کند. نویسنده سعی کرده این مسئله را ناشی از یک موضوع گنگ و مبهم قلمداد کند که در طول داستان ریشه های این مسئله چندان معلوم نمی شود. هر چند به صورت تلویحی اشاره می شود که یحیی نگرش های اجتماعی خاصی دارد که همین مسئله باعث مرموز جلوه دادن شخصیت او شده است. از محتوای نوشته های یحیی چنین بر می آید که او فعالیت هایی داشته که باعث دوری گزیدن او از جمع خانوادگی شده است. نویسنده هم با همسان سازی موقعیت های زندگی یحیی با افرادی از دوره های مختلف تاریخی سعی در پررنگ تر نشان دادن فعالیت های اجتماعی او دارد که به نوعی حالت مبارزات اجتماعی هم به خود می گیرد. ماجراهای رمان هر چه جلوتر می رود، در هم تنیدگی اتفاق های تاریخی مختلف هم اوج بیشتری به خود می گیرد. از ماجرای آن سرباز میدان شهرداری رشت گرفته که در مقابل افسر روس ایستادگی می کند تا رفتارهای اجتماعی مامانو(مادر راوی) در دوره جوانی و پیش از آن که با بابارستم ازدواج کند. آدم های گوناگونی در دوره های تاریخی مختلف رفتارهای نسبت مشابهی از خود نشان داده اند که همگی آنها اکنون در ذهن و روان سوری(راوی) انباشته شده که هر از گاه فوران می کند و او را تا مرز آشفتگی پیش می برد. او رابطه سردی با نامزد خود، یغما دارد و همه فکر و ذکرش سلسله حوادثی در گذشته است که مانند بختک روی زندگی فعلی او سایه انداخته است. گذشته در ذهن سوری چنان پررنگ است که او امروز را اصلا نمی بیند. بنابر این، مخاطب تصویر چندان واضحی از امروز این شخصیت ندارد. اطلاعاتی که در این رابطه به خواننده داده می شود چنان پراکنده و کم رنگ است که بعد از پایان مطالعه رمان، تصاویر امروزی به شدت رنگ می بازد و محو می شود و در مقابل، گذشته مانند کابوس هولناکی خودنمایی می کند. چاپ اول( پاییز 1393) رمان«بوی برف» نوشته شهلا شهابیان در 191 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 8000 تومان از سوی انتشارات ققنوس در تهران چاپ و منتشر شده است.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه