خبرگزاری کتاب 15 اسفند 1392 ساعت 10:57
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مراسم بزرگداشت منصور یاقوتی، نویسنده پیشکسوت کرمانشاهی و رونمایی از تازهترین اثر داستانیاش با نام «چشم هیچکاک»، عصر دیروز، چهارشنبه، 14 اسفند با حضور این نویسنده، مسعود کیمیایی، شهرام اقبالزاده، آرش سنجابی، رضا خندان مهابادی و کاوه گوهرین در سالن همایشهای موسسه مطالعاتی رخداد تازه برگزار شد.
یاقوتی با پایمردی به یکی از نویسندگان ماندگار تاریخ ادبیات ایران تبدیل شد
در ابتدای این مراسم شهرام اقبالزاده، با بیان اینکه منصور یاقوتی در نسلی آرمانگرا، شریف و فرهنگدوست رشد کرده، گفت: آقای یاقوتی زندگیِ پُر از رنجی را پشت سرگذاشته، به این سبب باید وجودش را غنیمت دانست. وی فرزندی از روستا است که با دشواری کودکیاش را سپری کرد و با همت فردی و پایمردی به یکی از نویسندگان ماندگار تاریخ ادبیاتمان تبدیل شد.
مترجم کتاب «گاندی»، از کرمانشاه به عنوان یکی از مراکز مهم و مهد ادبیات ایران یاد کرد و نویسندگانی چون علیاشرف درویشیان، منصور یاقوتی و پیمانه روشنزاده را دلیل این مدعا دانست و توضیح داد: یاقوتی از نویسندگانی است که بیشتر در گونه ادبی رئال نوشته اما در زمینههای مختلفی مانند گردآوری افسانهها، تحقیق در ادبیات فولکلوریک و شاهنامه نیز فعالیت کرد اما متاسفانه با همه این فعالیتها، ایشان نه تنها در زندگی بلکه در قلمرو ادبیات بسیار مظلوم واقع شدهاند. البته نباید فراموش کرد که این شرایط به اغلب نویسندگان پیشرو روا داشته شده اما ایشان بیش از دیگران این مساله را لمس کردند.
دبیر سابق انجمن نویسندگان کودک و نوجوان اظهار کرد: او در طول زندگیاش هیچ تریبون و یار و یاوری نداشت، اما با این وجود هیچگاه نوشتن را کنار نگذاشت، از آن رد نشد و دست از آن نکشید. وی آبروی روستا و ادبیات دهقانی است و از ادبیاتی بهره برد که بهواسطه آن هرگز فرودست را تنها نگذاشته و حتی به نفع آنها قلم زد.
مترجم کتاب «بینظمی نوین جهان» با گلایه از آنچه تا به حال بر یاقوتی روا داشته شده، توضیح داد: متاسفانه استعدادکشُی یکی از مسایل غیرقابل انکار ادبیاتمان است. سالها پیش شاه با دربند کشیدن غلامحسین ساعدی نه تنها باعث دوریِ دورهای او از ادبیات شد که با این کار، فشار روانی بر این انسان مستعد ایجاد کرد. به این سبب ایشان هرگز نتواستند آثار بزرگی همچون گذشته ارایه دهند و در ادامه او دِق مرگ شد.
اقبالزاده در پایان با تشکر از انتشارات ققنوس برای انتشار تازهترین اثر داستانی یاقوتی با نام «چشم هیچکاک» گفت: در شرایطی که هیچکس قدردان نویسندگان نیست باید از این ناشر سپاسگذار بود.
یاقوتی از سال 60 کنار گذاشته شد
در ادامه این نشست رضا خندان مهابادی، بیش از اینکه این مراسم را به عنوان رونمایی از تازهترین اثر داستان منصور یاقوتی قلمداد کند، آن را برنامه ای برای رونمایی از نویسنده اثر دانست و گفت: یاقوتی بیش از 40 سال در داستاننویسی فعالیت دارد. او معلم روستا بوده و از امکانهای بدهبستانی رایج بیبهره. به مدد آثارش اسم و رسمی به دست آورد و در چند سال نخست فعالیتهای ادبیاش در این حوزه مطرح شد.
نویسنده کتاب «دانه و پیمانه» اظهار کرد: از سال 60 اثری از این نویسنده که پیشتر کتابهایش بارها تجدید چاپ میشد، ارایه نشده. گویی این نویسنده ناگهان ناپدید و غیب شد. ایشان به دلیل ضعف ادبی و نقدی که جامعه به سبک ادبیاش داشت، به سکوت کشیده نشد، بلکه به دلیل فضایی که علیه نوعی از ادبیات دخالتگر شکل گرفته بود، کنار گذاشته شد. در این فضا بسیاری از نویسندگان به اجبار مهاجرت و سکوت را برگزیدند و یاقوتی نیز از این مساله مستثنی نبود.
لقب چخوف ایران برای یاقوتی
آرش سنجابی در ادامه این مراسم با بیان اینکه هیچگاه حمایتی در حد معرفی و تایید یاقوتی انجام نشد و ایشان در جهات مختلف تنها ماندند، گفت: یاقوتی که با انتشار کتاب «زخم» در سال 52 نویسندگی را آغاز کرد، در زمینههای مختلفی مانند ترجمه، نمایشنامهنویسی، نقد، شعر، گردآوری آثار فولکلور و تحقیق فعالیت داشته و دارد، به این سبب در هرم هنر یاقوتی، یالها و اضلاع بسیاری وجود دارد.
مترجم کتاب «آخرین انار دنیا» زبان آثار یاقوتی را پاکیزه دانست و ادامه داد: پیشتر عباس معروفی در نشریه «گردون» برای نخستینبار لقب چخوف ایران را برای ایشان مطرح کرد. به گمان من، این انتخاب به دلیل جملات کوتاه، ادبیات قائم به ذات و به دور از تقلید این نویسنده است.
وی به خاطرهای از یاقوتی اشاره کرد و توضیح داد: زمانی که 10 سال داشتم، در مجاورت منزل آقای یاقوتی زندگی میکردیم. به خاطر دارم که وقتی ایشان از زندان بازگشتند، به همراه تعدادی از همسایگان به دیدارش رفتیم و من در طی این سالها، تصویری از مردی را در آن روز به خاطر میآورم که سر به زیر، لاغر و ساکت بود.
سنجابی با ابراز گلایه از وضعیت داستاننویسان، گفت: سالها قبل، زمانی که کتاب «توشای» از یاقوتی منتشر شده بود، پدر مرحومشان این کتاب را میان بساط قاب و آینهاش میفروخت و این اتفاق تصویری را در ذهنم نقش بست که هیچگاه فراموش نخواهم کرد. من معتقدم که در هیچ دورهای با داستاننویسان در حد شان و ارزششان برخورد نشده و احتمالا در ادامه نیز دَر بر همان پاشنه قبلی میگردد.
یاقوتی وامدار مکتب صمد بهرنگی است
در ادامه کاوه گوهرین، شاعر و ویراستار، گفت: ادبیات و جامعه ادبی ما در ماه گذشته، بهمن فرزانه و منصور کوشان را که بیشک دو چهره تاثیرگذار در این حوزه بودهاند، را از دست داده است و این مساله بسیار متاثر کننده است.
وی با بیان اینکه هیچ نویسندهای با نخستین کتابش متولد نمیشود، اظهار کرد: به گمان من، یاقوتی وامدار مکتب صمد بهرنگی است.
قلم داستاننویس متعهد راهی به سوی روشنایی است
در پایان این نشست، منصور یاقوتی با تشکر از حاضران گفت: از همه شما سپاسگزارم که از دور و نزدیک تهران بزرگ و از دوردستهای میهن عزیز و ارجمندم ایران، به این نشست تشریف آوردهاید تا از قلمی که چهل سال در فراز و فرود حوادث دشوار سرزمین مادری از حرکت باز نایستاده، تجلیل کنید.
وی ادامه داد: نویسنده در موضع روایتِ زندگی بشر، هرگز نمیتواند از پشت دریچههای بیتفاوتی به سرنوشت غمبار انسانها نگاه کند. همانطور که زرتشتِ فرزانه به درستی تشخیص داد که جهان آوردِ بیپایان روشنایی و تاریکی است. در این آوردگاه هنرمند نمیتواند به سرنوشت بشریت بیتفاوت باشد و در غارهای تاریک انزوا و خودپرستی بخزد و چشم به روی جهانِ نادلخواه برنهد.
این نویسنده پیشکسوت در پایان سخنانش گفت: در جهانی بین دلهره و امید، قلم داستاننویس متعهد هم، همچنان راهی به سوی روشنایی و تشخص انسانی میجوید؛ راهی به سوی آرامش، صلح، زیبایی و زندگی.