خواندن این کتاب گاه به اندازه خواندن اثری از پروست بردباری و صبر میخواهد . نثر نویسنده این کتاب اگر نگوییم به همان زیبایی پنهان در لایههای تودرتوی جملات پروست است ، گاه پیچیدگی قلم پروست را مییابد و به راستی چه دشوار است خواندن متن کسی که چون پروست درباره پروست مینویسد . « پوله » از آن دسته منتقدان ادبی است که به جای نوشتن متن خشک نقادانهای درباره اثر مورد نظر ، متنی ادبی درباره آن مینویسد : ادبیات در باب ادبیات . از سوی دیگر « پوله » منتقدی است که به قلب آگاهی آفرینشگر نویسنده نقب میزند ، خود را با تجربه نویسنده در لحظه آفرینش اثر همراه میکند و با مخاطب از این تجربه سخن میگوید . پس این که در خوانش متن پوله از پروست شاهد جملاتی پیچیده هستیم ، بیگمان از یکیشدن تجربه او و پروست نشان دارد . کتاب حاضر در گستره روانشناسی مستقیم یا غیرمستقیم ، تحلیل زیباییشناسانه ، فلسفه ، اخلاق یا مابعدالطبیعه قرار نمیگیرد . گویی نویسنده آن بر فراز قلمرو گسترده جهان مارسل پروست ، مختصات فضایی خاص گسترانده که امکان شناسایی دستهای از نقاط را در دل این قلمرو فراهم میسازد .