در باب شعار نمایشگاه کتاب امسال هر چند که زیباست اما باید دقت کرد که به زور نمیتوان مردم را کتابخوان کرد. با وجود این، نمیتوان منکر کمکاریها یا سیاستگذاریهای اشتباهی که در این رابطه رخ داده هم شد. بخشی از این تقصیر به گردن متولیان و سازمانهایی است که به نوعی دستاندرکار کتاب هستند و بخشی دیگر هم به گردن ما ناشران و اهالی کتاب است. به هر حال ناشران هم باید در انتخاب کتاب برای انتشار دقت بسیاری به خرج بدهند. ناشر باید از سلیقه کلی جامعه اطلاع داشته باشد تا کتابهایی را که در همین راستا هستند وارد بازار نشر کند. در غیر این صورت کتابها منتشر شده و در قفسههای کتابفروشیها باقی میمانند بدون آنکه مورد توجه مردم قرار بگیرند.
با توجه به همین نکته اگر نگاهی به آثار تألیفی یا ترجمه شده خوب داشته باشید، متوجه میشوید که اغلب با اقبال مردم روبهرو میشوند. در کنار مسائلی که به آن اشاره شد، وزارت آموزش و پرورش هم در دور بودن مردم از کتاب مقصر است. کتابخوانی علاقهای است که باید از سنین کم در مخاطبان ایجاد شود. این در حالی است که در مدارس بهای چندانی به مطالعات خارج از درس داده نمیشود. حتی در برخی موارد هم اگر دست دانشآموز کتاب غیر درسی ببینند، او را از این کار نهی میکنند و میگویند که چرا به جای درس خواندن، این گونه وقتت را سپری میکنی!
خوشبختانه امسال نمایشگاه کتاب در شرایطی برگزار میشود که خانه کتاب برای جذب مردم به مطالعه دست به کارهای جالبی زده است. از جمله این اقدامات میتوان به طرح عیدانه کتاب و از سویی اختصاص بن به دانشآموزان اشاره کرد. هر دوی این موارد، اتفاقهایی هستند که در گذشته شاهد اجرای آنها نبودیم و از این جهت آنها را مثبت میدانم.
با این تفاسیر بندانشآموزی و حتی طرح عیدانه کتاب هم اثر طولانی مدت ندارند و بیشتر میتوان گفت که مسکنی موقت هستند. اگر خواهان علاقهمند شدن مردم به کتاب و کتابخوانی هستیم باید به مباحثی فراتر از شعار بیندیشیم. باید تلاش شود تا مردم به ضرورت مطالعه پی ببرند.
در چنین شرایطی است که میتوان به آینده کتاب و صنعت نشر امیدوار شد. ای کاش به جای اینکه خودمان را تنها به یک شعار محدود کنیم، فراتر از آن به سراغ آموزش و پرورشمان برویم. باید در مدارس درباره کتاب با دانشآموزان صحبت شود، حتی رسانهها هم باید بهای بیشتر به کتاب بدهند و صفحاتی برای نقد کتاب در رسانه خود در نظر بگیرند.
اما حالا که سخن از پیشنهاد است، گمان میکنم که دعوت از نویسندگان و مترجمان مشهور و برگزاری جشن امضا برای کتابهای آنان اقدام خوبی است و میتواند مردم را جذب کند. این اقدامی بود که زمان برگزاری نمایشگاه در بزرگراه چمران ما در غرفه مؤسسه ققنوس انجام میدادیم اما با جابهجایی آن به مصلی به واسطه کمبود فضای کافی قادر به انجام این کار نبودیم. حالا امیدوارم که در محل جدید برگزاری نمایشگاه بتوانیم دوباره دست به چنین کارهایی بزنیم. به عنوان آخرین نکته مسألهای که گمان میکنم در این فرصت باقیمانده میتوان به آن پرداخت، بحث اطلاعرسانی در ارتباط با محل برگزاری نمایشگاه است. متأسفانه بسیاری از مردم بدون آنکه اطلاع دقیقی از میزان زمانی که برای رسیدن به نمایشگاه لازم است طی کنند داشته باشند، به آن واکنش منفی نشان دادهاند.این در شرایطی است که وقتی نمایشگاه در محل نمایشگاههای دائمی بود، دسترسی به آن به واسطه دلایلی از جمله ترافیک سنگین خیابانهای اطراف نمایشگاه براحتی ممکن نبود اما مردم باز هم به آنجا مراجعه میکردند. خود من از میدان انقلاب 40 دقیقهای به نمایشگاه شهر آفتاب رفتم و از همین رو معتقدم نمایشگاه آنقدرها هم که مردم فکر میکنند، دور نیست. باید مسئولان برگزاری نمایشگاه و از سویی رسانهها تلاش کنند تا از بار روانی این مسأله بکاهند تا مردم از تصور اینکه نمایشگاه خیلی دور است، از آمدن به آن صرفنظر نکنند.