خونخواهی رمانیست درباره تردید و ترس. تاجایی که این ترس و تردید به عشق و نفرت و برادری و میهن و دیانت کشیده میشود. خونخواهی رمان هراس و شکهای احمد است. وقتی که هرجای دنیا که باشد دردهای برآمده از این عدم ایمان قاطع را همراه خودش میکشاند. به پاریس به فرانکفورت به کربلا به بغداد. خونخواهی رمان جنگ نیست. رمانیست درباره پایان یافتن جنگ. جنگها هرگز تمام نمیشوند الا روزی که خون آدمهایی از دو سوی جبهه در هم بیامیزد و نبض نطفهای تازه بزند.
خونخواهی داستان برادرهایی است از ایران و برادرهایی از عراق. داستان برادرکشی بر سر اعتقاد. حقانیت آتش گشودن بر همخون و همدین. خونخواهی داستان پیروزی عشق است بر جنگ. جنگها تمام میشوند و نقطۀ پایان هرجنگی، تنها عشق است. باید زنی از یکسوی جبهه و مردی از سوی دیگرِ جبهه به هم بپیوندند، پسرانی دورگه پا بر خاک بگذارند، رشد کنند، مرد شوند، و جنگها را چیزی جز این خاتمه نمیدهد؛ آنگاه که در ازای خونِ ریخته، خونی تازه در رگ مولودی بیطرف بجوشد.
پيش از اين كتابهای «همه دختران دريا»، «سامار»، «زمستان با طعم آلبالو» و «به من نگاه كن» از اين نويسنده توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسيدهاست.