.................................
خبرگزاری مهر
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399
.................................
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ربات کوچولو و فسقلی وراج» نوشته توماس کریستوس بهتازگی با ترجمه الهه رمضانی توسط انتشارات آفرینگان منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دومین جلد از مجموعه «ماجراهای اُربی» است که کریستوس نوشته و اینناشر ترجمهاش را چاپ میکند.
محور قصههای مجموعه نامبرده، یک ربات کوچولو بهنام اُربی است که در شبی طوفانی، کمی پیش از اعزامش به فضا، از کارخانه رباتسازی فرار میکند و به دنیای آدمها پا میگذارد. اولینجلد اینمجموعه برای اولینبار در سال ۹۷ با عنوان «ماجراهای اربی/رباتکوچولو فرار میکند» چاپ شد. مخاطبان اصلی اینمجموعه، کودکان گروه سنی ج هستند.
در جلد دوم «ماجراهای اُربی»، ماجرای یک دوستی باحال و پرماجرا جلوی روی بچهها گذاشته میشود. نسخه اصلی اینکتاب در سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. اربی باهوشترین ربات جهان بود. بههمینخاطر مخترعانش میخواستند او را به فضا بفرستند. آنجا باید سیارههای ناشناخته را کشف میکرد. اربی هم خیلیباهوش بود هم خیلیمهربان. دلش میخواست بهجای اینکه تنها در فضا پرواز کند، کارهای خوب بکند. بههمینخاطر هم بوده که در جلد اول از کارخانه رباتسازی فرار کرد.
اربی در ادامه ماجراهایش، دو دوست جدید پیدا میکند که قایمش میکنند: فردریکه و لینوس. و اینسه با هم ماجراهایی را پشت سر میگذارند؛ مثلا ۲ دزد بهنامهای ادی و کراله را گیر میاندازند. بعد از ماجراهای سهنفره اربی با فردریکه و لینوس، اربی دلش میخواهد جهان را بشناسد و به آدمها و حیوانها کمک کند. بههمیندلیل ضمن اینکه به دوستانش قول داد به دیدنشان برود، یک اربیکوپتر ساخت و به سفری دور و دراز رفت.
داستان «ربات کوچولو و فسقلی وراج» ۱۸ بخش دارد که بهترتیب عبارتاند از:
نجاتدادن در دقیقه نود!، تولد لینوس، اُربی دوباره اینجاست!، رکورد جهانیِ پرش از روی تاب، در حال فرار، خیلی ببخشید ها! اسم من روبی است!، بالاخره آزادی!، روبی دردسر درست میکند، قلعه گرافنوالد، آژیر بیموقع، لولا دلش کیک میخواهد، روبی فرار میکند، کلبه متروک، دوستان ناباب، اربی در جستجوی روبی، گیر افتادن در اتاق شکنجه، اربی مشکل را حل میکند!، شوالیه آیزنفاوست شوخی سرش نمیشود.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
یکدفعه اربی صدایی شنید: «میو، میو!» لولا، گربه چاق همسایه، اربی را پیدا کرده بود و میخواست بپرد روی دوشش.
اربی که وقت نداشت به لولا گفت: «اربی الان نمیتواند برایت شیر بیاورد!» او میخواست همان شب کار ساختن سلاح را تمام کند. بعد کارش را شروع کرد، لولهآب قدیمیای را برداشت و با اره به چهار قسمت مساوی تقسیمش کرد. بعد با آمپلیفایری قدیمی، ماشین لباسشویی، یک عالم پیچ، میخ و سیم چهارتا موتور جت کوچک ساخت. کمی بعد از نیمهشب کار ساختن سلاح ضدکلهپوکها تمام شد. این سلاح از چهار تا لوله کوچک با موتور جت روی آنها تشکیل شده بود.
اربی سلاح را توی کارتن کوچکی گذاشت و آن را با اربیکوپتر به زمین بازی پارک برد.
اینکتاب با ۱۰۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱ هزار تومان منتشر شده است.