گروه انتشاراتی ققنوس | توالی رویدادها در رمان «تخم شر» نوشته بلقیس سلیمانی
 

توالی رویدادها در رمان «تخم شر» نوشته بلقیس سلیمانی

نمایش خبر

.......................

خبرگزاری هنرآنلاین

دوشنبه 2 فروردین 1400

.......................

گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رمان «تخم شر» در ۹ فصل و ۴۷۱ صفحه نگارش یافته و توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

کتاب دو شخصیت اصلی مرد و زن جوان با نام‌های سهراب و ماهرخ دارد. داستان رمان از ابتدای دهه هفتاد آغاز می‌شود و پایان آن ابتدای دهه هشتاد است. عشق و اهمیت زندگی مفاهیم محوری «تخم شر» را شکل می‌دهند. در کتاب به جریان اصلاحات دهه ۷۰ هم اشاراتی شده است. همچنین رمان فضای روشنفکری و بن‌مایه فلسفی در مورد خیر و شر دارد.

فرم نوشتاری کتاب جریان سیال رویدادها است فرمی که در آثار اخیر این نویسنده مشاهده می‌شود؛ در حقیقت در رمان هیچ رویدادی به تنهایی پیش نمی‌رود و رخداد در رخداد و قصه در قصه است.  

در بخشی از رمان «تخم شر» می‌خوانیم: «کتاب افسانه سیزیف کتاب بالینی‌اش بود. سهراب می‌گفت: تو خسته نشده‌ای، حالت به هم نمی‌خوره؟ چند بار تا به حال خوانده‌ای این کتاب رو.

از نظر کامو پوچی نه در آدمیزاد است نه در جهان، در رابطه این دو است. تا این جا را ماهرخ سابق بر این هم می‌دانست، اما مثال کامو مو بر تنش سیخ کرد. هستی را باید مثال لشکری دید که با انواع و اقسام سلاح‌های بسیار پیشرفته مقابل تو ایستاده و تو با یک اسلحه سرد، مثلا چاقو، به آن حمله می‌کنی. خب نتیجه پیشاپیش معلوم است. تو به‌رغم انگیزه و شجاعتت شکست می‌خوری.

از نظر ماهرخ تمام تاریخ زیست بشر روی این کره خاکی تلاشی بود برای از پا درآوردن آن لشکر سرتاپا مسلح که جهانش را ناایمن کرده بود و ترس در جانش ریخته بود. حماقت آدمی هم همین است که فکر می‌کند می‌تواند از پس آن لشکر برآید، با علم، با فلسفه، با تکنولوژی، با هارت و پورت. نمی‌خواهد بپذیرد توان محدودی دارد. مغز کوچکی، نیروی اندکی برای ساختن و فرارفتن. برای همین مدام می‌زند به قلب آن لشکر سرتاپا مسلح. چیزی که تا به حال نصیبش شده هم جز شکست نبوده. گاهی البته دچار توهم می‌شود و فکر می‌کند پیروز شده، با ساخت و سازش روی زمین، با نوشتن هزاران جلد کتاب باری نشان دادن سروری‌اش. اما نمی‌خواهد بپذیرد راه پیروزی از سوی دیگری می‌رود. فتح این لشکر، این سرزمین، فقط با پذیریش سرنوشت امکان‌پذیر است و بس».

بلقیس سلیمانی متولد سال ۱۳۴۲ در کرمان، داستان‌نویس، منتقد ادبی و پژوهشگر معاصر ایرانی است. کتاب‌های «بازی آخر بانو»، «بازی عروس و داماد»، «خاله بازی»، «آن‌مادران این‌دختران» و «مارون» از آثار اوست. رمان «بازی آخر بانو» برنده جایزه ادبی مهرگان و بهترین رمان بخش ویژه جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ شده‌است. «نام کوچک من بلقیس» کتاب دیگرش نیز مجموعه نوشته‌ها و قصه‌های این‌ نویسنده از زندگی خودش را شامل می‌شود.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه